فهرست انواع مشاغل پردرآمد و پولساز با سرمایه کم برای مردان
حال که با تعریف شغل و انواع مشاغل آشنا شدیم باید بدانیم که شغل پردرآمد با سرمایه کم برای آقایان به یکی از دغدغه های جامعه امروزی مخصوصا در ایران تبدیل شده است. تحصیلات آکادمیک زمان بر است و کسب تخصص و مهارت نیز ملزم به صرف وقت و هزینه است. برخی از افراد بنا بر شرایطی که دارند در تلاش هستند در مدت زمان کم بتوانند مهارت کسب کنند و وارد بازار کار شوند.
در دنیای امروز، کسب درآمد و رسیدن به موفقیت مالی یکی از دغدغههای اصلی افراد است. به ویژه برای آقایان که اغلب نقش اصلی تأمین مالی خانواده را بر عهده دارند. خوشبختانه، راههای مختلفی برای کسب درآمد وجود دارد که نیاز به سرمایه زیادی ندارند. در این مقاله، لیست شغل های آزاد و انواع کسب و کار اینترنتی را جمع آوری کردهایم.
بهترین شغل پردرآمد با سرمایه کم برای آقایان چیست؟
اگر به دنبال تغییر شغل هستید و یا می خواهید شغل دوم با سرمایه کم پیدا کنید و در کنار مشاغل اصلی خود پیش بگیرید، باید به شرایط فعلی بازار کار و نیازهای جامعه توجه داشته باشید. برخی اوقات تجربه مشاغل جدید زمینه ورود شما به یک بازار کار پررونق را فراهم خواهد کرد. پس اگر در گام های ابتدایی دقت و تلاش کافی را صرف کنید، ممکن است کسب و کار کوچک شما به یک موقعیت شغلی ایده ال تبدیل شود آن هم در آینده نه چندان دور!
کسب و کارهای اینترنتی پردرآمد برای آقایان با سرمایه کم
مشاغل پردرآمد با سرمایه کم برای آقایان در دستهبندیهای متنوعی قرار میگیرد. از مشاغل خانگی یا شغل پردرآمد با سرمایه کم در روستا گرفته تا مهارت هایی که لازم است در عصر حاضر یاد بگیرید، می تواند به یک لیست بلند بالا تبدیل شود. آشنایی با فضای اینترنت و شبکه های اجتماعی می تواند زمینه ای را فراهم کند که با آموزش دیدن از همین بستر کسب درآمد کنید. شما میتوانید یک از مشاغل زیر را انتخاب کنید و در کمترین زمان ممکن کار خود را آغاز کنید.
یوتیوب: اگر با این شبکه اجتماعی آشنایی داشته باشید، قطعا میدانید که روزانه دنیایی از محتواهای ویدئویی در این شبکه به اشتراک گذاشته میشود. این بستر بی شباهت به کانالهای تلوزیونی نیست. در واقع هر کسی میتواند کانال یا همان چنل اختصاصی خود را داشته باشد. با این تفاوت که شما برای همکاری با برندها و پخش پیام بازرگانی در زمان پخش محتوای خود نیازی به بازاریابی و جذب اسپانسر ندارید و میتوانید کسب درآمد از یوتیوب داشته باشید.
فعالیت در این مدیا میتواند یک شغل پردرآمد با سرمایه کم برای آقایان باشد. شما میتوانید با یک تلفن همراه و آپلود ویدئو شروع کنید. از ضبط و انتشار ولاگهای روزمره گرفته تا آموزش یک مهارت ساده و عامهپسند مثل؛ ترفندهای فنی و یا خواندن یک کتاب و یا ری اکت به محتوای یک فیلم که از دیدن آن لذت بردید، میتواند محتوای ویدئوهای شما باشد.
این پلتفرم به صورت هوشمند براساس محتوایی که شما بارگذاری میکنید، آگهیهای تبلیغاتی را در میانه پخش ویدئو به نمایش میگذارد و براساس تعداد ویو و سابسکرایبرهایی که دارید به حساب شما پول واریز میشود. این شبکه در ایران فیلتر است ولی راههایی وجود دارد که بتوانید از طریق شرکتهای واسطه در ایران چنل خود را مانیتایز کنید و حقوق خود را به دلار دریافت کنید.
اینستاگرام: اینستاگرام مارکتینگ چیست؟ شما میتوانید به عنوان ادمین این شبکه اجتماعی فعالیت کنید و یا صفحه فروش محصولات خود را مدیریت کنید. این محصول میتواند هرچیزی باشد. ادمینی، بلاگری و اینفلوئنسر بودن نیز جزو شغل های جدید در ایران است.
هر نوع محتوای عامهپسند و یا آموزشهای تخصصی طرفداران خود را دارد. ممکن است سبک زندگی شما و یا تجربیاتی که دارید برای دیگران جذاب باشد و شما را دنبال کنند. شما با جذب فالوورهای بیشتر مخاطبان بیشتری خواهید داشت و کم کم به یک تریبون تبلیغاتی تبدیل میشوید که به شما سفارش تبلیغات میدهند. شما میتوانید با تولید محتوا، فعالیت خود را با کمترین هزینه آغاز کنید و فقط به یک تلفن همراه هوشمند احتیاج دارید.
اینستاگرام با ۱.۳ میلیارد کاربر ماهانه و در حال افزایش، یک پلتفرم رو به رشد است. افراد بیشتری شروع به استفاده از آن میکنند. هیچ محدودیتی برای موفقیت یک کسب و کار با یک استراتژی متمرکز اینستاگرام وجود ندارد. اینستاگرام یک پلتفرم عالی برای نشان دادن محصول و خدماتتان به مشتریان بالقوه است. شما در اینستاگرام چیزی بیش از یک فرد ماهر یا فروشنده بدون چهره هستید. یکی از محبوبترین روندهای ویدیویی که در سال ۲۰۲۳ در وب در حال گردش است؛ ویدیوی پشت صحنه برای مشاغل کوچک است. اینستاگرام یک پلتفرم عالی برای برجسته کردن پرسونال برند شما است.
یک پلتفرم عالی برای شغل پردرآمد با سرمایه کم برای آقایان و همکاری با سایر برندها و اینفلوئنسرها، اینستاگرام است. اینفلوئنسرها، کاربران سطح بالا و قدرتمند رسانههای اجتماعی هستند که دنبالکنندگان زیادی دارند. یک اینفلوئنسر ممکن است با افزایش بازگشت سرمایه دیجیتال، بازاریابی و اشتراک گذاری با مخاطبانی که در غیر این صورت هدفشان نبود، فروش شرکت شما را افزایش دهد. هنگامی که با یک اینفلوئنسر اینستاگرام کار میکنید تا محصول خود را بفروشید؛ ممکن است تنها با چند مقاله به میلیون ها نفر دسترسی پیدا کنید.
دیده شدن برند خود را با کاربران اینستاگرام افزایش دهید. یکی از ابزارهای مفید اینستاگرام هشتگ است. شروع کار به عنوان یک کسب و کار جدید در بازار پر رقابت امروزی بسیار سخت و پیچیده است. با این حال، با استفاده صحیح از هشتگ ها، میتوانید شرکت خود را از جمعیت متمایز کنید. این یکی از بهترین روش افزایش فالوور اینستاگرام است.
با فالوورها و مشتریان درگیر شوید. هدف اصلی بازاریابی رسانههای اجتماعی یک کسب و کار جذب مخاطبان است.به یاد داشته باشید که اینستاگرام یک رسانه تعاملی برجسته است. با اینستاگرام، میتوانید با درخواست از مشتریان برای به اشتراک گذاشتن بازخورد و نظرات، به صورت روزانه با آنها در ارتباط باشید.
مقاله نویسی: اگر اهل کتاب و کتابخوانی هستید، یا دانش دستور زبان فارسی و ساختاربندی آن و همچنین مهارت تایپ کردن دارید؛ می توانید مقاله نویسی کنید. همین محتوایی که اکنون در حال خواندن آن هستید، توسط یک تولیدکننده محتوا نوشته و باز نشر شده است.
شما میتوانید با اصول نگارش و تولید محتوا در مدت زمان کوتاهی آشنایی پیدا کنید و با همین کارهای ساده و پردرآمد خانگی کم کم سفارشات بیشتری تقبل کنید. اگر به یک لپ تاپ و یا سیستم کامپیوتری خانگی دسترسی دارید، کمی در رابطه با آموزش تولید محتوا جستجو کنید و با مشاهده ویدئوها و خواندن مطالب و در مرحله بعد شرکت در یک دوره آموزشی آغاز به کار کنید.
کسب و کار های خدماتی پردرآمد برای آقایان با سرمایه کم
مشاغل خدماتی همانطور که از نامش مشخص است، در رابطه با پاسخگویی به نیازهای جامعه و خدمت رسانی بوده و می تواند صدها شغل مختلف را شامل شود. از دسته تعمیرات گرفته تا فروشندگی و امثال این موارد جزو کسب های خدماتی هستند. مثلا اگر دستی در هنر دارید، آموزش دهید.
محصولات فرهنگی تولید کنید و بفروشید. اگر کار فنی را دوست دارید می توانید با یک دوره کارآموزی رایگان بعد از مدتی درآمد کسب کنید. برخی دوره های تخصصی نیز با قیمت مناسب توسط جهاد دانشگاهی و یا مراکز آموزشی برگزار می شود. شما می توانید یک مدرک پایان دوره دریافت کنید و وارد بازار کار شوید. شغل های ساده اما پر درآمد بسیاری هستند که با همین قدم های کوچک آغاز می شوند.
- مربی شخصی
- عکاس
- متخصص تغذیه
- کتابدار
- هنرمند
- مشاور املاک
- مشاغل رونویسی
- مشاغل تدریس خصوصی
- مشاغل نویسندگی
- مشاغل نگهداری از حیوانات خانگی
- مشاغل رسانه های اجتماعی
- مشاغل ورزشی و تناسب اندام
- مشاغل خدمات مشتری
- ماساژور
- مترجم
- منشی دفتر
- تکنسین برق
- نگهبانی
- متخصص رسانه های اجتماعی
- راننده کامیون
کسب و کارهای تولیدی پردرآمد برای آقایان با سرمایه کم
شغل هایی که در ایران نیست بسیارند. برخی اوقات کوچکترین و نرمالترین محصولات از کشورهای خارجی صادر میشوند و نیاز بازار را تامین میکنند. دلایل متفاوتی وجود دارد که هزینه تمام شده تولید و یا نبود نیروهای ماهر میتواند از مهمترین دلایل آن باشند.
تحقیق کنید که با توجه به مهارتهایی که دارید چه کاری از شما ساخته است و یا متخصص شدن در چه حوزهای میتوانید این خلا را در بازار پر کنید. گاهی تحصیل هم نوعی سرمایهگذاری محسوب میشود. فرضا شما با شرکت در یک دوره دو ساله کاردانی برق میتوانید؛ قطعات جدیدی بسازید که مشابه آن در بازار هست ولی تولید داخلی نیست.
شغل های آزاد پردرآمد برای آقایان با سرمایه کم
چگونه شغل مورد علاقه خود را پیدا کنیم؟ غول مرحله آخر است. وقتی تصمیم گرفتید که کار کنید و درآمدی داشته باشید، همین دغدغه داشتن و تمایل شما به سودمندی و سودرسانی به دیگران از هر چیزی مهمتر است. در تستهای روانشناسی آنلاین شرکت کنید و براساس خصوصیاتی که دارید کشف کنید چه شغلی مناسب شماست و به چه دسته کسب و کارهایی علاقهمند هستید.
تعامل با مردم در بازار را دوست دارید و به مسئولیت و تایمهای کاری کارمندی اشتیاقی ندارید؟ با کمی سرمایه میتوانید آغاز به کار کنید. وامهای بانکی متنوعی میتوانند به شما تسهیلات ارائه کنند. اگر نگران بازپرداخت مبالغ بانکی هستید بهتر است بیگدار به آب نزنید و زمانی که مهارت لازم را کسب کردید، تحقیقات خود را کامل کردید و نیاز بازار را سنجیدید تصمیم خود را عملی کنید.
در این صورت جای نگرانی وجود نخواهد داشت. شغل های جدید برای مغازه و فروش محصول تنوع بسیاری دارند. از فروش تجهیزات و لوازم گرفته تا خوراک و پوشاک میتواند در زمره اولین مواردی باشد که به ذهن شما میرسد.
نیازی نیست که به چیزهای عجیب و غریب فکر کنید. کمی خلاقیت لازم است تا تفاوت ایجاد کنید. به عنوان مثال اگر یک عطاری دارید، ترکیب انواع گیاهان نسخههای شفابخش طب سنتی را بسته بندی کنید. اگر فروشنده لباس هستید سعی کنید ستهای ارزان قیمت ولی زیبا را در ویترین بچینید.
به نوعی استالیست مشتریان خود باشید و تفاوت ایجاد کنید. اگر قصد دارید یک خیاطی راه بیاندازید، پارچههای جدید را به مشتریان خود پیشنهاد کنید. مدلهای متفاوت را طراحی کنید و بدوزید. برای خود ژورنال دیجیتال بسازید و عکاسی کنید. یک فرایند اندازه گیری مشتری در منزل را به خدمات خود اضافه کند.
معیارهای انتخاب شغل مناسب پردرآمد با سرمایه کم برای آقایان
منظور ما از “سرمایه شغلی” هر چیزی است که شما را در موقعیت بهتری برای ایجاد تفاوت یا تضمین یک شغل کامل در آینده قرار میدهد. ما معمولا آن را به اجزای زیر تقسیم می کنیم که میتوانید از آنها برای مقایسه گزینههای خود برای شروع شغل پردرآمد با سرمایه کم برای آقایان استفاده کنید.
مهارت ها و دانش: چه چیزی یاد خواهید گرفت؟، چقدر مفید خواهد بود؟ و چقدر سریع یاد خواهید گرفت؟ زمانی که برای پیشرفت تحت فشار قرار میگیرید و بازخوردهای زیادی از مربیان و همکاران دریافت می کنید، چه عکسالعملی نشان می دهید؟
ارتباطات: با چه کسی کار خواهید کرد؟ چه کسانی را ملاقات خواهید کرد؟ آیا آنها شامل همکاران بالقوه آینده در پروژههای تأثیرگذار، دوستان و مربیان حمایتکننده، افرادی که تأثیرگذار هستند یا افرادی که به شما در حلقههای جدید اجتماعی کمک می کنند؛ هستند؟
مدارک تحصیلی: منظور ما فقط مدارک رسمی مانند داشتن مدرک حقوق نیست، بلکه دستاوردها و شهرت شما نیز است، یا هر چیز دیگری که به عنوان یک سیگنال خوب برای همکاران یا کارفرمایان آینده عمل میکند. اگر نویسنده هستید، این میتواند کیفیت وبلاگ شما باشد. اگر کدنویس هستید، ممکن است GitHub شما باشد. اگر به انجام کارهای خوب علاقه دارید، چگونه میتوانید نشان دهید که این علاقه را پرورش دادهاید؟
شخصیتشناسی: شخصیت چیزی است که به شما کمک میکند فضایلی مانند سخاوت، شفقت، فروتنی، درستکاری، صداقت، قضاوت خوب و احترام به هنجارهای مهم را پرورش دهید. به طور خاص، آیا می توانید در کنار افراد با شخصیت خوب کار کنید؟ این ویژگیها برای مورد اعتماد بودن، کار کردن با دیگران و آسیب نرساندن حیاتی هستند. آنها همچنین تعیین میکنند که آیا در مواجهه با یک تصمیم پرمخاطره، میتوانید بهترین کار را برای شغل پردرآمد با سرمایه کم برای آقایان انجام دهید یا خیر.
باند: در این شغل چقدر پول پس انداز خواهید کرد؟ “باند” شما معرف مدت زمانی است که می توانید به راحتی و بدون درآمد زندگی کنید. این بستگی به پس انداز شما دارد و اینکه چقدر میتوانید هزینههای خود را کاهش دهید. ما توصیه میکنیم برای حفظ امنیت مالی خود حداقل برای شش ماه آینده پسانداز داشته باشید. در حالی که ۱۲ تا ۱۸ ماه باند به شما انعطافپذیری برای ایجاد یک تغییر بزرگ شغلی را می دهد.
کسب مهارت در کاری مفید معمولاً شامل ترکیبی از چهار عنصر زیر است:
مهارتهای ارزشمندی را برای یادگیری انتخاب کنید. در این مقاله به انواع مهارتهای گستردهای که فکر میکنیم برای انجام کارهای خوب ارزشمند هستند، پرداختیم. مهارتهایی را بیابید که برای شما مناسب است.
مهارتهایی که با استعدادهای شما مطابقت دارند و میتوانید در سریعترین زمان، آنها را یاد بگیرید. کسب مهارت در اکثر مشاغل طول می کشد. شما نباید انتظار داشته باشید که فوراً برنده شوید. همچنین یافتن مربی خوب و انجام کاری که میتوانید برای مدت طولانی به آن پایبند باشید؛ حیاتی است.
شانس خود را برای قرار گرفتن در مکان مناسب و در زمان مناسب افزایش دهید. برای مثال، رسیدن به صدر یک رشته کاملاً جدید که به سرعت در حال رشد است بسیار آسان تر از یک حوزه معتبر مانند قانون است، زیرا افراد بسیار کمتری برای رقابت در رشتههای جدید وجود دارد.
به همین ترتیب، بودن در بخش مناسبی از صحنه، عامل بزرگی برای موفقیت است، بنابراین اگر با جامعه، فرد یا سازمانی برخورد کردهاید، ممکن است پایبندی به آن نتیجه بدهد. به طور خلاصه، سعی کنید میزان یادگیری مفید خود را به حداکثر برسانید. یکی از روشهایی که برای انتخاب شغل مناسب میتوانید از آن بهره بگیرید شرکت در جلسات مشاوره کسب و کار است.
جمع بندی
با توجه به مسیرهای بلندمدتی که بیشتر دوست دارید در پیش بگیرید، چه قدم هایی ممکن است شما را به سمت آنها سوق دهد؟ تمام مسیر سرمایه شغلی و راههای کسب سرمایه شغلی در هر شغلی را مرور کنید.
- آیا می توانید به فرصتی برای کار در یک سازمان با عملکرد بالا و در حال رشد فکر کنید؟
- آیا گزینه تحصیلات تکمیلی منطقی است؟
- آیا گزینههایی در سیاست وجود دارد که باید در نظر گرفته شود؟
- آیا میتوانید کاری انجام دهید که در آن بتوانید یک مهارت مفید و قابل انتقال را بیاموزید؟
- آیا گزینهای وجود دارد که بتوانید به چیزی چشمگیر دست پیدا کنید؟
- آیا میتوانید فوراً مشارکتی داشته باشید؟
با ارزشترین سرمایه شغلی که در حال حاضر دارید چیست؟ شناسایی این موضوع میتواند به شما سرنخهایی در مورد آنچه که در آن بهترین خواهید بود بدهد و به شما کمک کند کارفرمایان را متقاعد کنید که شما را استخدام کنند.
- دانش و مهارت ها
- اتصالات
- اعتبارنامه
- شخصیت
- باند
ویژگی های شغل خوب ، تاثیر شغل خوب بر روی زندگی
سایت پول یابی در زمینه مشاوره کسب و کار (به عنوان یکی از دپارتمانهای کاری خود) دارای سابقه کار با افرادی است، که به دنبال یک شغل مناسب بودند، تمایل به تغییر کسب و کار خود داشتند و یا در صدد راهاندازی مجموعه کاری بودند. اکثر افراد در ابتدای مسیر ناامید یا بیانگیزه بودند و اذعان داشتند که در یافتن شغلی مناسب ناتوان هستند. نکته جالب از تجربه این جلسات مسالهای است که ما از آن با عنوان عدم شناخت کافی از خود یاد میکنیم. چرا که درصد زیادی از افراد (بین ۶۰% تا ۷۵%) در برابر سوال “فرض کنید ما تمام خواستههای کاری شما را برآورده کنیم. حال بگویید دوست دارید چه کاری انجام دهید؟ پاسخ می دادند: فرقی ندارد؛ فقط خوب باشد.”
پاسخ آنها ما را به این حقیقت رساند که اغلب افراد نمیدانند ویژگی شغل خوب چیست؟ و یا چه ویزگیهایی باید داشته باشد؟
در این نوشته قصد داریم پیرامون شغل مناسب و ویژگیهای آن گفتگو کنیم، تا بدانیم چطور میتوانیم با این نوع شناخت، زندگی کاری بهتری را تجربه کنیم.
چرا پاسخ به سوال شغل خوب چیست اهمیت دارد؟
زمانی که به افراد پیشنهاد کاری میشود؛ نکته قابل توجه در اولین نگاه تایم کاری و درآمد است. اما دانستن ویژگی شغل خوب و موقعیت شغلی مورد بحث یا شرایط کاری تا چه اندازه اهمیت دارد؟
پاسخ به این سوال میتواند بسیار تاثیرگذار و حائز اهمیت باشد. در مراحلی حتی نحوه پاسخگویی یا نوع نگاه شخص تعیینکننده خواهد بود. زیرا شغل ما آن بخش از زندگی ماست که گاهی از دوران نوجوانی شروع میشود و بیشتر زمان بزرگسالی ما را در برمیگیرد. علاوه بر این تاثیراتش بر روان و بیولوژیک بدن ما در دهههای مختلف زندگی محسوس است. بنابراین، زندگی و سلامت روانی و فیزیکی ما به شدت تحت تاثیر عملکردهای حیطه شغلی و تاثیرات آن است. در صورت عدم انتخاب مناسب کسب و کار، ممکن است دچار اضطراب و عدم مدیریت استرس شغلی شویم..
شغل خوب چیست؟
وقتی صحبت از شغل و حرفه کاری به میان میآید، همیشه پاسخ به سوال شغل خوب چیست؟ یک جواب میلیون دلاری خواهد بود. افراد شاغل در رتبههای متفاوت و با سمتهای گوناگون همواره یک نظر واحد در مواجه با این سوال دارند. عموما پاسخها حول محور درآمد است. اما جالب اینجاست طبق پژوهشهای معتبر درآمد در رتبه سوم مولفههای لازم در رضایتمندی شغلی مطرح است.
دانلد سوپر روانشناس مشهور (۱۹۷۵) میگوید: شغل خوب این امکان را فراهم میکند، تا شما آن تصویری را که از خود در ذهن دارید، به فعل درآورید و آن را ابراز کنید.
شغل مناسب ما در واقع آن کاری است که حاضریم برای انجامش صبح با روحیه برخیزیم و تا پایان روز علیرغم تمام چالشها نیرومندی خود را حفظ کنیم. کاری است که ما با رسیدن به اولین چالشها، به جای جا زدن و استعفا دادن، انعطاف و تابآوری را انتخاب میکنیم؛ و حاضریم برای حل چالشها و مشکلات با رهاسازی پتانسیلها و خلاقیتهایمان پیش رویم و در آن کار به موفقیت برسیم.
تاثیر شغل مناسب در زندگی ما چیست؟
شغلی که انتخاب میکنیم تاثیر مستقیم بر سبک زندگی ما دارد. با یک بررسی ساده میتوانیم به نتایج قابل توجهی برسیم. اگر انتخاب شغل صرفا برای کسب درآمد باشد، ممکن است به هر فعالیتی دست بزنیم و برایمان مهم نباشد که چه تاثیراتی روی خودمان یا دیگران دارد.
اما برخی مشاغل هستند که علاوه بر اهداف مالی نیازهای معنوی را نیز ارضا میکنند. برای هر فرد زندگی کاری و اجتماعی پاسخگوی نیازهای ارتباطی او نیز هست. فرد با قرارگیری در محیط کاری بخشی از روانش که نیاز به انگیزه و به چالش کشیده شدن را دارد، پر میکند. علاوه بر این، شغل ما در ارتباط با ارزشهای وجودیمان، در بلندمدت قابلیت تبدیل ما به فردی دیگر را دارد. حتما این جمله را شنیدهاید که افراد پس از مدتی شبیه به آن کاری میشوند که انجام میدهند. این جمله گواه نکتهای است که متذکر شدیم.
در بررسی تاثیرات فیزیکی میتوان گفت فعالیت کاری ما به طور مستقیم بر ساعت بیولوژیک بدن ما تا ثیرگذار است. ساعات کاری، محیط کار، همچنین میزان و نوع فعالیت فیزیکی بر سلامت فرد شاغل موثرند.
اگر فرد در سنین نوجوانی و جوانی وارد عرصههای کاری شود، لازم است تاثیرات نوع فعالیت و حرفه خود را بر نقطه نگاهش در آینده مد نظر داشته باشد. دایره اطلاعات اجتماعی ما، استعدادها و خلاقیتهایمان در محیطهای پویای کاری پیشرفت بیشتری دارد. در ابعاد دیگر، زندگی کاری موفق؛ خانواده، ازدواج و معاشرتهای ما را نیز دستخوش تغییر میکند. بسیاری از افراد اذعان داشتهاند که مسائل کاریشان به شدت بر ازدواجشان اثر گذاشته و در نهایت برای برطرف کردن موارد پیشآمده نیازمند کمک حرفهای بودهاند.
ویژگی های شغل خوب چست؟
یکی دیگر از پرسشهای حرفهای افراد در زمینه رضایتمندی شغلی این است: چگونه شغل مورد علاقه خود را پیدا کنیم؟ از کجا بدانیم عاشق چه شغلی هستیم؟
در نگاه اول پاسخ به سوالات آسان است. اما با پیچیدگیهای دنیای حرفهای که در هم آمیخته میشود پاسخ را دشوار میکند. بهترین پاسخ در درون فرد نهفته است و زمان بروز آن را به سادگی میتوان در نحوه برخورد با شروع هفته کاری یافت.
اگر شروع روز کاری برایتان انگیزه بخش یا محرک پویایی است این شغل برایتان مناسب است. و برعکس اگر حتی با فکر کردن به یک هفته کاری پیشرو احساس خستگی و بیحوصلگی میکنید، این جاست که باید حواستان به چراغهای هشداری که در وجودتان روشن میشوند، باشد.
حالا بیایید از جنبه دیگر هم به ویژگیهای شغل خوب نگاه کنیم و درباره آن بیندیشیم. این ویژگیها برای هر فردی متفاوت است. اما برخی از ویژگی های کلیدی که اغلب به صورت علمی آنها را در نظر میگیریم، عبارتند از:
- علاقه: شغل خوب باید کاری باشد که از انجام آن لذت میبرید و به آن علاقه دارید. اگر به کاری علاقه ندارید، انجام آن برای شما دشوار و خسته کننده خواهد بود.
- توانمندی: شغل خوب باید کاری باشد که برای انجام آن مهارتها و تواناییهای لازم را داشته باشید. اگر مهارتهای لازم برای انجام یک کار را ندارید، ممکن است در آن موفق نباشید یا احساس نارضایتی کنید.
- امکان رشد و پیشرفت: شغل خوب باید به شما امکان رشد و پیشرفت شخصی و حرفهای را بدهد. اگر در شغل خود احساس پیشرفت نمیکنید، ممکن است احساس خستگی و ناامیدی کنید.
- حقوق و مزایای مناسب: حقوق و مزایا باید به اندازهای باشد که نیازهای مالی شما را برآورده کند و زندگی شما را تامین کند.
- امنیت شغلی: باید امنیت شغلی داشته باشید. اگر هر لحظه نگران از دست دادن موقعیت شغلی خود هستید؛ این یک عامل هشداردهنده است، مواظب باشید.
- محیط کاری مناسب: محیط کاری باید امن، سالم و حمایت کننده باشد.
علاوه بر این ویژگی های کلیدی، برخی از ویژگی های دیگر نیز ممکن است برای برخی افراد مهم باشند، مانند:
- ساعات کاری انعطاف پذیر: برخی افراد ترجیح میدهند ساعات کاری انعطافپذیر داشته باشند تا بتوانند تعادل بین کار و زندگی شخصی خود را حفظ کنند.
- امکان کار از راه دور: برخی افراد ترجیح میدهند از راه دور کار کنند تا بتوانند از خانه یا هر مکان دیگری کار کنند.
- مشابهت با ارزش ها و باورهای شخصی: برخی افراد ترجیح میدهند در شغلی کار کنند که با ارزشها و باورهای شخصی آنها مطابقت داشته باشد.
در نهایت، بهترین راه برای تعیین اینکه کدام ویژگیها برای شما مهم هستند؛ این است که به خودتان فکر کنید و آنچه را که در یک شغل به دنبال آن هستید، مشخص کنید. با ارزیابی ویژگیهای فردی خود و آنچه از یک شغل انتظار دارید، میتوانید شغلی را پیدا کنید که برای شما مناسب باشد و رضایت شغلی را برای شما به ارمغان آورد.
تمرین عملی برای شناسایی ویژگی شغل خوب برای شما
- لیستی از مهارتها، تواناییها، خواستهها و نقاط قوت خود تهیه کنید.
- حال برای هر کدام از این مولفههای فردی یا خواستهها مسیری را برای شکوفایی و رسیدن به آنها طراحی کنید.
- اکنون محیطی را که میتوانید از این پتانسیلهای فردی بهره ببرید یا به اهدافتان (چه در زمینه کسب و کار و چه توسعه فردی) تجسم کنید.
- محیط کاری مناسب شما که دارای ویژگیهای مورد نظر است، توسط خودتان شناخته میشود.
- حال لازم است تا این شرایط را بازبینی کنید تا به تطبیقهایی که مدنظرتان هست برسید.
آیا شغل فعلی را باید رها کرد یا ویژگی شغل خوب را دارد؟
برخی از افراد به دلیل نارضایتی از شرایط کار خود مدام با تجسم شغل دلخواهشان ساعات کاری را تحمل و سپری میکنند. بله این یک واقعیت است که ممکن است شما مشغول انجام کاری باشید که ویژگی شغل خوب و مورد نظر شما را ندارد. اما به یاد داشته باشید بخشی از این ویژگیها ساختنی است. بهتر است ابتدا پتانسیلهای محیط فعلی را بررسی کنید. اندکی از چارچوبها و محدودیتهای ذهنی فاصله بگیرید و در شرایطی آرام و بدون سوگیری فعالیت فعلیتان را باز بینی کنید.
اگر محیط کاری شادی دارید، این یکی از ویژگی شغل خوب است. اگر مسیر رفت و آمدتان آسان و در دسترس است، اگر پلههای ترقی را در نزدیکی خود احساس میکنید، اگر گستره کاری برای شما جذاب است، اگر شغل شما به افراد بسیاری کمک میکند، اگر درآمدتان مناسب است، اگر احساس مفید بودن دارید ویا فکر میکنید با خواندن این مطالب توانستهاید با کارتان ارتباط برقرار کنید، باید بگوییم نیازی به تغییر شغل ندارید.
اما اگر با بالا رفتن اگاهیتان به این فکر میکنید که جایگاه شما در عرصه دیگر یا در محیطی دیگر تعریف شده؛ لازم است اقداماتی را برای خارج شدن از این وضعیت انجام دهید. اما حواستان باشد که این اقدامات باید حرفهای و قابل اجرا باشند؛ به گونهای که با کمترین آسیب به موقعیت مالی و روحی شما همراه باشد.
اینکه شما در انتخابتان اشتباه کردید خطایی قابل جبران است و باید بپذیرید که اکنون این نیاز در شما ایجاد شده که به دنبال رویایتان روانه شوید. فرصت را غنیمت بدانید و اجازه ندهید پروسه تحقق خواستهتان به تعویق بیفتد. همین حالا اقدام کنید اما همواره حرفهای عمل کنید. اولین قدم میتواند گفتگو با یک فرد که در این زمینه تخصص دارد، باشد. در این صورت ریسکهای احتمالی را کم میکنید.
توصیه در مورد شغل خوب چیست؟
اگر هنوز به صورت جدی وارد بازار کار نشدهاید یا نیاز به یافتن عرصه کاری مدنظرتان را احساس میکنید، پیشنهاد ما برایتان این است که روی گزینه شناخت خود بیشتر وقت بگذارید. سوالاتی از قبیل: چه نوع دیدگاهی دارید؟ محرکهای اصلی انگیزه بخشتان چیست؟ وجودتان برای انجام چه رسالتی خلق شده است؟
علاوه بر اینها، سوالات تخصصیتر در زمینه کاری وجود دارند، که در مبحث برنامهریزی شغلی بسیار مورد پر اهمیت است. میخواهید رهبر باشید یا یک متخصص؟ میخواهید با چالشها برقصید یا در یک چهارچوب از پیش تعیین شده حرکت کنید؟ از کجا باید شروع کنید؟ برنامه راهبری شما چیست؟ چطور برنامههایتان را اجرا میکنید؟
کارشناسان خبره در این زمینه میتوانند شما را در مورد شناخت تیپ شخصیتان به صورت تلفنی و حضوری و حتی آنلاین راهنمایی کنند. نکته بسیار مهم، این است که بدانید؛ هیچکدام از تیپهای شخصیتی نسبت به دیگری برتری ندارند. علاوه بر این، مشاورهها برای ارتقا شخصیتی و خلق پتانسیل حداکثری افراد است. زمانیکه برای رهایی از محدودیتها، تصمیم به انجام مشاوره حرفهای میگیرید و زمانتان را برای توسعه فردی و زندگی کاریتان سرمایه گذاری میکنید؛ زندگی بهتر و درآمد بیشتر را تجربه خواهید کرد.
شغل خوب اینترنتی
امروزه بسیاری از مردم بهدنبال شغلهای اینترنتی هستند و رویای داشتن یک کسب و کار اینترنتی را دارند. در مقالههای بسیار زیادی از تیم دکتر ویز، شغل اینترنتی را توضیح دادهایم و کسب و کارهای اینترنتی را به شکل دقیق بررسی کردهایم.
حوزههای کوچک میتوانند برای شروع یک کسب و کار اینترنتی بسیار ناب باشند. برای مثال فروشگاه اینترنتی مدیسه یکی از این فروشگاههایی بود که در ابتدا با پوشاک فعالیت خود را آغاز کرد اما این روزها کالاهای بسیار زیادی را به فروش میرساند و به تازگی وارد حوزه سوپر مارکت یا همان دسته FMCG (کالاهای زود مصرف) نیز شده است. اما اگر از همان ابتدا میخواست در همه حوزهها وارد شود قطعا به چنین موفقیتی نمیرسید.
نتیجهگیری
در این مقاله، ویژگیهای یک شغل خوب را بررسی کردیم. این ویژگیها به دو دسته کلی تقسیم می شود: ویژگیهای فردی و ویژگیهای محیطی.
ویژگیهای فردی شامل علاقه، استعداد، مهارت، ارزشها و اهداف فرد میشود. شغلی که با این ویژگیها همخوانی داشته باشد، میتواند رضایت شغلی فرد را افزایش دهد. ویژگیهای محیطی شامل حقوق و مزایا، امنیت شغلی، فرصتهای شغلی، انعطافپذیری، محیط کاری و فرهنگ سازمانی میشود. شغلی که این ویژگیها را داشته باشد، به فرد کمک میکند تا زندگی کاری و شخصی متعادلتری داشته باشد.
البته، مهم است که توجه داشته باشیم که ویژگیهای یک شغل خوب برای هر فرد متفاوت است. ممکن است فردی به شغلی با درآمد بالا و امنیت شغلی بالا اهمیت بیشتری بدهد، در حالی که فردی دیگر به شغلی با علاقه و چالش بیشتری اهمیت دهد. بنابراین، برای انتخاب یک شغل خوب، مهم است که خود را به خوبی بشناسید و ویژگیهای شغلی که برای شما مناسب است را مشخص کنید.
در این مقاله چند نکته برای انتخاب یک شغل خوب آورده شد که عبارتند از:
- خودشناسی: قبل از هر چیز، سعی کنید خود را به خوبی بشناسید. نقاط قوت و ضعف خود، علاقهمندیها و ارزشهای خود را درک کنید.
- تحقیق: درباره مشاغل مختلف تحقیق کنید. اطلاعات مربوط به حقوق و مزایا، امنیت شغلی، فرصتهای شغلی، محیط کاری و فرهنگ سازمانی را جمعآوری کنید.
- مشاوره با افراد باتجربه: با افرادی که در زمینه شغلی مورد نظر شما تجربه دارند، مشورت کنید. از آنها بپرسید که چه عواملی را در انتخاب شغل خود مدنظر داشتهاند و چه توصیههایی برای شما دارند.
با توجه به این نکات، میتوانید با دقت بیشتری شغل مناسبی را برای خود انتخاب کنید.
معرفی ایده های راه اندازی شغل در دبی برای اقایان و خانم ها (اجرا شده توسط ایرانی ها)
دبی به عنوان یکی از آبادترین و متنوعترین مراکز اقتصادی جهان، از جذابیت خاصی برای ایرانیان برخوردار است و فرصتهای فراوانی در آن یافت میشود. با پیشرفت سریع اقتصادی و تنوع در حوزههای مختلف، این شهر به یک مرکز جذب کسب و کار و تجارت بینالمللی تبدیل شده است. از جمله فعالیت های پیشنهادی در دبی و بهترین شغل در دبی برای ایرانیان که درآمد خوبی دارد در حوزههای مختلفی مانند مشاوره، فناوری اطلاعات، مهندسی، بازرگانی، گردشگری، سلامت و خدمات مالی است.
سیاستهای پشتیبانی از سرمایهگذاریها و توسعه زیرساختها، دبی را به یک محیط کارآمد برای کارآفرینان و کسبوکارها تبدیل کرده؛ و همچنین با ارائه بسترهای مناسب برای انجام معاملات، شهر به سرعت به یک مرکز مالی و تجاری در منطقه خاورمیانه تبدیل شده و کار در دبی را بسیار جذاب کرده است. باید توجه داشته باشید که این فرصت های شغلی و کاری به صورت مساوی بین بانوان و آقایان تقسیم شده است.
در دبی، زنان نقش فعّالی در حوزههای مختلف کاری دارند. از مدیران تا کارشناسان مالی و بازاریابان، زنان با توانمندیها و مهارتهای متنوع، به راحتی میتوانند در مشاغل ایرانیان در دبی پا به عرصه بگذارند. بهترین شغل برای خانم ها در دبی عبارتند از: مدیریت روابط مشتریان، بازاریابی دیجیتال، آموزش و پرورش، و سلامت.
اما اگر قصد کارآفرینی در این شهر پر رونق دارید؛ بهتر است قبل از شروع بهترین تجارت در دبی را بشناسید. در دبی، تجارتهای مرتبط با گردشگری، بازرگانی بینالمللی، صنعت نفت و گاز، فناوری اطلاعات و خدمات مالی به عنوان بخشهای اصلی اقتصادی شهر شناخته میشوند. شروع یک کسب و کار در هر یک از این زمینهها میتواند به یک فرصت پرسود تبدیل شود.
اما در نظر داشته باشید راه اندازی کسب و کار در دبی نیازمند آگاهی کافی از محیط تجاری، قوانین محلی و بازار مورد نظر است. این شهر به عنوان یک مرکز تجارت جهانی با امکانات بانکی و مالی عالی، شروط ساده و تسهیلگرایانه ای برای شروع کسب و کارهای نوین دارد.
اگر به دنبال یک فرصت جدید در کار و کسب و کار هستید، این شهر لاکچری با زیرساختهای پیشرفته و فرصتهای بینظیر، یک مقصد جذاب برای توسعه حرفه و ایجاد کسب و کار است.
شغل های پردرآمد در دبی، نداشتن مالیات بر درآمد، ساکنانی با بیش از ۲۰۰ ملیت مختلف، امکانات فراوان، سطح بالای آموزشی و بهداشتی و قوانین مدرن و پیشرو، دبی را به مکانی جذاب برای بسیاری از افراد در جهان تبدیل کرده است.
برای کسانی که قصد اقامت و مهاجرت به دبی را دارند شاید اولین سوال چگونگی تامین هزینه های زندگی و کسب درآمد ایده آل در این شهر باشد. سپس برای رسیدن به پاسخ این سوال به این فکر می کنند که چه بیزنس و کسب و کاری را در دبی شروع کنند؟ یا کدام کسب و کار در دبی از پتانسیل بیشتری برخوردار است و سود بیشتری به همراه دارد؟
نگرانی و دغدغه به خود راه ندهید، تیم مشاوران کسب و کار دکتر ویز در کنار شما است. در ادامه به بررسی بهترین شغل ها در دبی برای ایرانیان میپردازیم و شرایط هر کدام از آنها را واکاوی میکنیم. پس با ما و لیست بیزینسهای جذاب در دبی همراه باشید.
طبق گزارشات منتشر شده از Global Media Insight: تقریبا ۸۸.۵۲ درصد جمعیت امارات را مهاجران خارجی تشکیل میدهد که از این تعداد سهم مهاجران ایرانی حدود نیممیلیون نفر است.
۲۵ ایده کسب و کار در دبی (اجرا شده توسط ایرانی ها)
اینکه نیم میلیون ایرانی به دبی مهاجرت کردهاند، فرصتهای خوبی برای کسانی که قصد مهاجرت کاری به این شهر را دارند فراهم میکند. این موقعیت میتواند در انتخاب شغل و یا بازکردن کسب و کار در دبی به تازهواردان کمک بهسزایی کند. در ادامه ۲۵ ایده برای شغل های پردرآمد در دبی که توسط ایرانیان اجرا شده و به درآمد خوبی رسیدهاند آوردهایم.
۱- راه اندازی کافی شاپ در دبی
برای راهاندازی کافیشاپ در دبی بهتر است در مورد هزینهها و مجوزهایی که باید از حاکمیت و دولت کشور دریافت کنید، اطلاعات جامعی داشته باشید. هزینه راهاندازی کافی شاپ در دبی به عوامل مختلفی بستگی دارد:
اینکه موقعیت کافیشاپ در کجای شهر باشد در هزینهها تاثیرگذار است؛ اجاره ملک در مناطق پرتردد دبی مانند دبی مال و برج خلیفه، هزینه بیشتری دارد. پر واضح است که اندازه کافیشاپ هم در هزینههای راهاندازی بی تاثیر نیست؛ کافیشاپهای کوچکتر هزینه کمتری نسبت به کافی شاپهای بزرگ دارند. یکی دیگر از موارد تاثیرگذار در هزینههای ورود به این کار تجهیزات و وسایل کافیشاپ است؛ دستگاههایی مانند: دستگاه قهوهساز، دستگاه اسپرسوساز، یخچال، و تجهیزات آشپزخانه، هزینه زیادی دارند. همچنین تهیه مواد اولیه مانند: قهوه، شیر و شیرینی را نیز در لیست هزینههای خود بگذارید.
در مجموع، هزینه راه اندازی کافی شاپ در دبی می تواند از ۱۰۰ هزار درهم تا ۱ میلیون درهم متغیر باشد.
برای راهاندازی کافیشاپ در دبی نیاز به چندین مجوز از ادارهها و سازمانهای مختلف دارید که عبارتند از: مجوز کسب و کار (Business License) که از سوی اداره کل تجارت و صنعت دبی (Dubai Chamber of Commerce and Industry)، مجوز بهداشت (Health License)؛ از سوی اداره بهداشت و سلامت دبی (Dubai Health Authority) و مجوز ایمنی (Fire Safety License) از سوی اداره آتش نشانی دبی (Dubai Civil Defence) صادر می شود. علاوه بر این مجوزها، ممکن است نیاز به دریافت مجوزهای دیگری نیز مانند: مجوز موسیقی (Music License) و مجوز فروش الکل (Liquor License) نیز داشته باشید.
حالا اگر با تمام این اوصاف باز هم علاقهمند به ورود به این بازار هستید، مراحل راه اندازی کافی شاپ در دبی به شرح زیر است:
- انتخاب مکان: اولین قدم، انتخاب مکان مناسب برای کافیشاپ است. مکان باید در منطقه پرتردد و با دسترسی مناسب باشد.
- تهیه بیزینس پلن: بیزینس پلن سندی است که در آن اطلاعات کلی کسب و کار، از جمله اهداف، استراتژیها، و بودجه، ارائه میشود. همچنین باید یک بوم کشب و کار نیز تهیه کنید.
- دریافت مجوزها: دریافت مجوزهای لازم از جمله مراحل ضروری برای راهاندازی کافیشاپ است.
- خرید تجهیزات: تجهیزات و وسایل کافیشاپ باید از شرکتهای معتبر خریداری شوند.
- استخدام کارکنان: برای راهاندازی کافی شاپ، به حداقل ۲ تا ۳ نفر کارمند نیاز است.
- تبلیغات: برای جذب مشتریان، باید برای کافیشاپ خود تبلیغات کنید.
با توجه به رقابت زیاد در صنعت کافی شاپ در دبی، برای موفقیت در این کسب و کار، باید برنامهریزی دقیق و سرمایهگذاری مناسبی داشته باشید.
درآمد متوسط یک کافی شاپ در دبی حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار درهم در سال است. با این حال، برخی از کافی شاپ های موفق ممکن است درآمدی بیش از ۱ میلیون درهم در سال داشته باشند.
درآمد کافی شاپ در دبی معمولاً از طریق فروش محصولات و خدماتی مانند قهوه، چای، شیرینی، ساندویچ و سایر غذاهای سبک به دست میآید. علاوه بر این، برخی از کافی شاپها ممکن است از طریق اجاره فضای خود به دیگران نیز کسب درآمد کنند. به دلیل رشد جمعیت دبی و افزایش تقاضا برای محصولات و خدمات کافیشاپها، درآمد کافیشاپدارها در دبی در حال افزایش است.
۲- راهاندازی کافهتریا در دبی
کافهتریا هم مانند کافیشاپ، از جمله شغل های ازاد پردرآمد در دبی است و طرفداران زیادی دارد. با این تفاوت که کافهتریاها غذاهای گرم نیز ارائه میدهند. بنابراین نیاز به یک آشپزخانه دارند و مساحت آنها باید از کافیشاپها بیشتر باشد. بنابراین ممکن است هزینههایتان از هزینههای کافیشاپ بیشتر شود.
دکترویز
با توجه به موقعیت کشور دبی، اکثر افراد علاقه زیادی به استفاده از کافی شاپ و کافه تریا دارند. بر همین اساس اگر شما به سرمایه گذاری در این کشور بپردازید. بعد از مدتی به موقعیت اقتصادی مناسب میرسید.
درآمد یک کافهتریا در دبی میتواند از ۵۰,۰۰۰ درهم (۱۳,۵۰۰ دلار) در ماه تا ۲۵۰,۰۰۰ درهم (۶۷,۵۰۰ دلار) در ماه متغیر باشد. نکاتی برای افزایش درآمد کافهتریا در دبی را برای شما بازگو می کنیم.
- تمرکز بر بازاریابی و تبلیغات: کافهتریاهای موفق به طور مداوم برای جذب مشتریان جدید و حفظ مشتریان فعلی خود بازاریابی میکنند.
- توسعه منوی جذاب: کافهتریاهایی که یک منوی جذاب با غذاها و نوشیدنیهای متنوع ارائه میدهند، درآمد بیشتری کسب میکنند.
- تمرکز بر کیفیت: کافهتریاهایی که غذا و نوشیدنیهای با کیفیت ارائه میدهند، مشتریان وفادار بیشتری جذب میکنند.
با برنامهریزی دقیق و اجرای اصول کسب و کار موفق، در دبی کافهتریایی راه اندازی کنید که درآمد خوبی داشتهباشد.
۳- راهاندازی شرکت خدمات نظافتی در دبی
یکی دیگر از شغل های ازاد در دبی که درآمد خوبی دارد، راهاندازی شرکت خدمات نظافتی است. یک سرمایهگذار میتواند با استخدام کارکنان نظافتی در محیطهای تجاری و اداری و کسب مجوزهای لازم، درآمد خوبی کسب کند. اما هزینههای راهاندازی چنین شرکتی در دبی به عواملی مانند نوع شرکت (شرکت سهامی عام، شرکت سهامی خاص، شرکت مسئولیت محدود)، محل ثبت شرکت، متراژ دفتر کار، میزان سرمایه اولیه، تجهیزات و وسایل نظافتی و در نهایت هزینه استخدام نظافتچی، بستگی دارد.
به طور کلی، هزینه ثبت شرکت خدماتی در دبی از ۳۰ هزار درهم شروع میشود و ممکن است تا ۱۰۰ هزار درهم نیز برسد. هزینه تجهیزات و وسایل نظافتی نیز بسته به نوع تجهیزات و میزان مصرف آن متفاوت است. هزینه استخدام نظافتچی، بر اساس حقوق و مزایای آنها تعیین میشود.
در کنار هزینههای اولیه، شرکت خدمات نظافتی باید مجوزهایی مانند، مجوز ثبت شرکت از اداره ثبت شرکتها (DED)، مجوز فعالیت از اداره کار (MOHRE) و مجوز بهداشت و ایمنی از اداره بهداشت و ایمنی (DHA) را از دولت دبی دریافت کند.
در مجموع، هزینه راهاندازی شرکت خدمات نظافتی در دبی از ۵۰ هزار درهم تا ۲۰۰ هزار درهم متغیر است. این هزینهها بدون احتساب هزینههای جاری شرکت، مانند هزینههای تبلیغات، بازاریابی و فروش است.
همچنین درآمد شرکت خدمات نظافتی در دبی به عواملی مانند، میزان تقاضا برای خدمات نظافتی، سطح کیفیت خدمات ارائه شده، نوع خدمات ارائه شده و موقعیت شرکت بستگی دارد. در کل، طبق گزارشات، درآمد متوسط یک شرکت خدمات نظافتی در دبی حدود ۱۵۰۰۰ درهم در ماه است. این درآمد می تواند در صورت افزایش تقاضا برای خدمات نظافتی یا بهبود کیفیت خدمات ارائه شده، بیشتر نیز باشد.
۴- اجاره خانه در تعطیلات در دبی
دولت دبی اجاره خانه و آپارتمان مبله را در کوتاهمدت و با کسب مجوز، قانونی میداند. با وجود وبسایتهایی مانند Airbnb و booking.com اجاره دادن خانهها کار چندان سختی نیست و سرمایهگذار میتواند به تدریج تعداد خانههای اجارهای را بالا ببرد.
میانگین درآمد اجاره خانه در دبی بسته به نوع ملک، محله و امکانات آن متفاوت است. به عنوان مثال، یک آپارتمان یک خوابه در مرکز شهر دبی می تواند ماهانه بین ۵۰۰۰ تا ۱۰۰۰۰ درهم اجاره داشته باشد. در حالی که یک آپارتمان سه خوابه در حومه شهر می تواند ماهانه بین ۲۰۰۰ تا ۵۰۰۰ درهم اجاره داشته باشد.
برای اجاره دادن خانه در تعطیلات در دبی، صاحبخانه باید مجوز اجاره خانه کوتاهمدت داشته باشد. این مجوز توسط اداره کل املاک و مستغلات دبی (DED) صادر میشود. همچنین مجوز اجاره خانه کوتاهمدت معمولاً برای یک سال صادر میشود و قابل تمدید است. هزینه صدور مجوز اجاره خانه کوتاهمدت برای یک سال 500 درهم است.
۵- راهاندازی سوپر مارکت در دبی
این کسب و کار در دبی میتواند با یک مغازه بسیار کوچک و با تعداد کارمندان خیلی کم شروع شود. مساحت مغازه میتواند ۱۳ متر مربع و یا بیشتر باشد. بسته به موقعیت مغازه این کسب و کار در دبی به حدود ۳۰ تا ۵۴ هزار دلار سرمایه نیاز دارد. با دریافت مجوز سوپرمارکت و خواروبار فروشی (همان بقالی خودمان)، ارائه خدمات شبانهروزی و ارسال به درب منزل میتوان سود ماهیانه ۲۷۰۰ تا ۶۷۰۰ دلار را انتظار داشت.
۶- راهاندازی سالن زیبایی در دبی
راهاندازی سالن زیبایی در دبی، بهترین شغل برای خانم ها در دبی است. این کسب و کار نیز میتواند با حداقل نیازمندی به امکانات شروع شود. خدمه مورد نیاز میتواند به راحتی استخدام شود و سرمایهگذاری اولیه نیز چندان زیاد نخواهد بود.
ارائه انواع خدمات مقرون به صرفه و سطح بالای آرایشی و نیز استفاده مناسب از بازاریابی درونگرا و بازاریابی شبکه های اجتماعی میتواند مشتریان زیادی را جذب کرده و آنها را تبدیل به مشتریان وفادار کند. بسته به موقعیت و مساحت مغازه این کسب و کار به ۳۰ هزار تا ۸۱ هزار دلار سرمایه نیاز دارد.
در سالهای اخیر با توجه به افزایش تقاضا افراد در این زمینه، کسب و کار آرایشگران در دبی پیشرفت زیادی کرده است. بر همین اساس اگر به فکر بیزینس در دبی هستید؛ سالن زیبایی یکی از فعالیتهای پیشنهادی در دبی استو توصیه میشود قبل از شروع این کار مهارتهای لازم برای این کار را بیاموزید و در مراحل بعدی به زندگی و شروع کار در دبی فکر کنید.
بر اساس گزارش salaryexplorer، درآمد متوسط یک سالن زیبایی در دبی در سال 2023، ماهانه 13,000 AED (درهم امارات) است. درآمد سالنهای زیبایی در دبی میتواند از 5,000 AED تا 25,000 AED در ماه متغیر باشد.
۷- راهاندازی خیاطی و پوشاک بانوان در دبی
این کسب و کار نیز در زمره بهترین شغل برای خانم ها در دبی محسوب میشود. با اجاره یک مغازه کوچک و داشتن مهارت طراحی منحصربهفرد در طراحی انواع پوشاک بانوان شروع میشود. بازاریابی مؤثر در شبکههای اجتماعی ، طراحی زیبا و تولید پوشاک با کیفیت میتواند به شما برای جذب مشتریان پر و پا قرص کمک کند. همچنین شما میتوانید محصولات خود رابه صورت آنلاین نیز بفروشید.
درآمد خیاطی در دبی به عوامل مختلفی بستگی دارد، از جمله مهارت و تجربه خیاط، نوع لباسی که میدوزد، و محل کار او. به طور کلی، خیاطی در دبی یک شغل پردرآمد است. طبق آمار اداره آمار دبی، درآمد متوسط یک خیاط ماهر در دبی حدود ۱۵۰۰۰ درهم در ماه است. این رقم میتواند تا ۳۰۰۰۰ درهم در ماه نیز افزایش یابد.
خیاطهای تازه کار یا آنهایی که در مناطق دورافتاده دبی کار میکنند، ممکن است درآمد کمتری داشته باشند. با این حال، با کسب تجربه و مهارت، میتوانند درآمد خود را افزایش دهند.
در دبی، تقاضای زیادی برای خیاطی و پوشاک بانوان وجود دارد. زنان دبی به دنبال لباسهای شیک و با کیفیت هستند و مایلند پول خود را برای لباسهایی که اندازه آنها و متناسب با سبک شخصی آنهاست؛ خرج کنند. این امر فرصتهای شغلی زیادی را برای خیاطها در دبی فراهم میکند.
اگر به خیاطی و پوشاک بانوان علاقه دارید، دبی میتواند یک مکان عالی برای شروع کار باشد. با مهارت و تجربه کافی، میتوانید یک زندگی موفق و پردرآمد در دبی داشته باشید.
8- مشاوره IT، طراحی وب و دیجیتال مارکتینگ در دبی
با دیجیتال مارکتینگ خیلی سریع میتوانید با تنها یک نفر، یک شرکت را بدون اجاره مغازه در دبی یا اجاره دفتر کار راه اندازی کنید. دولت دبی به شما اجازه میدهد تا بدون داشتن یک دفتر اداری فیزیکی، مجوز خود را برای سال اول در شهر دبی دریافت کنید. برای شروع این کسب و کار به صورت یک نفره، شما باید توانایی فنی این کار را برای دریافت پروژه و گرفتن نتیجه داشته باشید.
رقابت در این زمینه بسیار بالاست اما با تلاش و کوشش، یک کارآفرین میتواند به درآمدهای بسیار بالایی برسد. در سرزمین اصلی دبی، این کسب و کار میتواند با ۹۵۰۰ الی ۱۳۵۰۰ دلار سرمایه راهاندازی شود. به طور کلی درآمد این سه متخصص در دبی به شرح زیر است:
- مشاوران IT در دبی می توانند به طور متوسط بین ۱۰۰۰۰ تا ۲۰۰۰۰ درهم در ماه درآمد داشته باشند. این رقم برای مشاوران باتجربه و متخصص می تواند تا ۳۰۰۰۰ درهم در ماه نیز افزایش یابد.
- طراحان وب در دبی می توانند به طور متوسط بین ۶۰۰۰ تا ۱۵۰۰۰ درهم در ماه درآمد داشته باشند. این رقم برای طراحان باتجربه و متخصص می تواند تا ۲۵۰۰۰ درهم در ماه نیز افزایش یابد.
- متخصصان دیجیتال مارکتینگ در دبی می توانند به طور متوسط بین ۷۰۰۰ تا ۱۸۰۰۰ درهم در ماه درآمد داشته باشند. این رقم برای متخصصان باتجربه و متخصص می تواند تا ۳۰۰۰۰ درهم در ماه نیز افزایش یابد.
تکاتی برای افزایش درآمد در زمینه مشاوره IT، طراحی وب و دیجیتال مارکتینگ در دبی:
- مهارتهای خود را به روز نگه دارید: فناوری به سرعت در حال تغییر است، بنابراین مهم است که مهارتهای خود را به روز نگه دارید تا بتوانید در این صنعت موفق باشید.
- شبکهسازی کنید: شبکهسازی با سایر متخصصان، به شما کمک میکند تا فرصتهای شغلی جدیدی پیدا کنید.
- خوداشتغال شوید: اگر میخواهید درآمد بیشتری داشته باشید، به عنوان یک فرد مستقل کار کنید.
۹- مشاوره و دلالی املاک در دبی
برای کسانی که تجربه بالایی در معاملات املاک دارند این یک مجوز بسیار سودمند است. کسب و کار مشاوره املاک میتواند به سودهای بسیار سرشاری منجر شود و گاهی اوقات میتواند کمیسیونهای خیلی بالایی از طریق آن دریافت کرد. هزینه لازم برای راهاندازی این کسب و کار تقریباً ۳۰ هزار دلار است. اما درآمد مشاوران املاک در دبی به عوامل مختلفی از جمله تجربه و مهارت، موقعیت و مناطق معامله و همچنین حجم معاملات بستگی دارد.
درآمد متوسط مشاوران املاک در دبی حدود ۴۰ هزار درهم در ماه است. با این حال، برخی از مشاوران املاک باتجربه و موفق درآمدهای بسیار بالاتری نیز دارند. برای مثال، گزارش شده است که برخی از مشاوران املاک در دبی درآمدهای ماهانه بیش از ۱۰۰ هزار درهم دارند.
به طور کلی، درآمد مشاوران املاک در دبی میتواند بسیار بالا باشد. با این حال، برای کسب درآمد بالا در این زمینه، نیاز به تلاش و پشتکار زیادی است. مشاوران املاک باید مهارتهای ارتباطی و فروش قوی داشته باشند و همچنین باید دانش کافی در مورد بازار املاک و مستغلات داشته باشند.
۱۰- صنعت توریسم در دبی
دبی از چند دهه قبل به عنوان یک پایگاه توریستی شناخته میشود. برج خلیفه، برجالعرب، برج قاب طلایی، آتلانتیس، دبی مال، بازار طلایی، پارک آبی، پارک بالیوود و … است. علاوه بر این دبی صاحب یکی از جذابترین مجموعههای هتل، رستوران، کافیشاپ و کلوبهای شبانه است.
توریستهایی از سراسر جهان هر ساله برای تعطیلات و خرید به دبی میآیند و صنعت توریسم پتانسیل زیادی برای کسب درآمد است. کسب مجوزهای لازم برای ورود به این صنعت و تأسیس یک دفتر به کمتر از ۷۰۰۰۰ درهم یا ۱۹۰۰۰ دلار سرمایه نیاز دارد. سرمایهگذاری کسب و کار در دبی در این زمینه سودی قابل ملاحظه و آیندهای روشن را برای شما به ارمغان خواهد آورد.
در جریان باشید که در دبی میزان درآمد صنعت توریسم به صورت کلی و به طور مداوم در حال افزایش است. در سال ۲۰۲۲، درآمد این صنعت در دبی به بیش از ۵ میلیارد دلار رسید که نسبت به سال ۲۰۲۱، رشدی ۵۰ درصدی را نشان میدهد. این رشد در حالی است که در سال ۲۰۲۰، درآمد صنعت توریسم در دبی به دلیل همهگیری کووید-۱۹ به کمتر از ۲ میلیارد دلار کاهش یافته بود.
پیشبینی میشود که این روند صعودی در سالهای آینده نیز ادامه داشته باشد و درآمد صنعت توریسم در دبی تا سال ۲۰۲۵ به بیش از ۱۰ میلیارد دلار برسد.
۱۱- خرده فروشی در دبی
خردهفروشی فعالیتی است که در دسته بهترین شغل در دبی قرار دارد و محدودیت خاصی ندارد و در هر کجا که باشید، میتوانید به آن مشغول شوید. اگر سابقه خردهفروشی در ایران را داشته باشید، میتوانید همین شغل را در دبی هم ادامه دهید. میزان درآمد خردهفروشی در دبی به عوامل مختلفی مانند نوع شغل، تجربه کاری، مهارتها، تحصیلات، و موقعیت مکانی بستگی دارد. به طور کلی، درآمد خرده فروشی در دبی از درآمد خردهفروشی در سایر کشورهای جهان بالاتر است.
بر اساس گزارش اداره آمار دبی، میانگین حقوق ماهانه یک کارمند خردهفروشی در دبی در سال ۲۰۲۳ برابر با ۱۵,۰۰۰ درهم (۳,۹۰۰ دلار) است. این رقم برای کارگران تازه کار کمتر و برای کارگران باتجربه و ماهر بیشتر است. به عنوان مثال، یک فروشنده باتجربه در یک فروشگاه بزرگ میتواند درآمدی معادل ۲۵,۰۰۰ درهم (۶,۶۰۰ دلار) در ماه داشته باشد.
درآمد خرده فروشی در دبی به طور کلی به شرح زیر است:
- فروشنده: ۱۵,۰۰۰ تا ۲۵,۰۰۰ درهم (۳,۹۰۰ تا ۶,۶۰۰ دلار)
- صندوقدار: ۱۰,۰۰۰ تا ۱۵,۰۰۰ درهم (۲,۶۰۰ تا ۳,۹۰۰ دلار)
- مدیر فروشگاه: ۳۰,۰۰۰ تا ۵۰,۰۰۰ درهم (۷,۸۰۰ تا ۱۳,۲۰۰ دلار)
- مدیر خرید: ۵۰,۰۰۰ تا ۷۵,۰۰۰ درهم (۱۳,۲۰۰ تا ۱۹,۵۰۰ دلار)
درآمد خرده فروشی در دبی همچنین به نوع فروشگاه بستگی دارد. به عنوان مثال، یک فروشنده در یک فروشگاه لوکس میتواند درآمدی معادل ۳۰,۰۰۰ درهم (۷,۸۰۰ دلار) در ماه داشته باشد.
دبی یک شهر توریستی پرطرفدار است و این امر تأثیر مثبتی بر درآمد خردهفروشی در این شهر دارد. گردشگران سالانه میلیونها دلار در فروشگاههای دبی هزینه میکنند. این امر باعث ایجاد فرصتهای شغلی بیشتری در بخش خردهفروشی دبی شده است.
۱۲- خدمات لجستیک در دبی
درآمد خدمات لجستیک در دبی به عوامل مختلفی از جمله نوع خدمات، تجربه و مهارت کارکنان، موقعیت مکانی شرکت و اندازه شرکت بستگی دارد. به طور کلی، درآمد خدمات لجستیک در دبی نسبتاً بالا است.
بر اساس گزارش شرکت تحقیقات بازار Global Market Insights، ارزش بازار خدمات لجستیک در دبی در سال 2022 حدود 100 میلیارد دلار بود و انتظار می رود تا سال 2028 به 150 میلیارد دلار برسد.
این رشد سریع به دلیل عوامل مختلفی از جمله رشد اقتصادی دبی، افزایش تجارت بین المللی و توسعه زیرساخت های لجستیک در این کشور است. درآمد خدمات لجستیک در دبی برای مشاغل مختلف به شرح زیر است:
- شرکت های حمل و نقل: درآمد شرکت های حمل و نقل در دبی به طور متوسط بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار درهم در سال است.
- شرکت های انبارداری: درآمد شرکت های انبارداری در دبی به طور متوسط بین ۱۵۰ تا ۲۵۰ هزار درهم در سال است.
- شرکت های ترخیص کالا: درآمد شرکت های ترخیص کالا در دبی به طور متوسط بین ۱۰۰ تا ۱۵۰ هزار درهم در سال است.
درآمد متوسط کارکنان خدمات لجستیک در دبی حدود ۱۰ هزار درهم در ماه است. این درآمد برای کارکنان با تجربه و مهارت بالاتر می تواند تا ۲۰ هزار درهم در ماه نیز برسد.
۱۳- طراحی جواهرات در دبی
درآمد طراحی جواهرات در دبی بسیار زیاد است. طبق گزارشی از شرکت مشاوره بازاریابی هاروارد، متوسط حقوق سالانه طراحان جواهرات در دبی ۷۵۰۰۰ درهم است. این درآمد برای یک طراح جواهرات با تجربه می تواند به ۱۰۰۰۰۰ درهم یا بیشتر نیز برسد.
دبی یکی از مراکز مهم صنعت جواهرات در جهان است. این شهر دارای جمعیتی ثروتمند و متقاضی جواهرات است. به چند نکته برای افزایش درآمد طراحی جواهرات در دبی توجه کنید.
- در یک موسسه معتبر طراحی جواهرات تحصیل کنید.
- مهارت های خود را در طراحی جواهرات و CAD/CAM بهبود ببخشید.
- در مسابقات طراحی جواهرات شرکت کنید.
- شبکه خود را در صنعت جواهرات گسترش دهید.
- با شرکت های بزرگ جواهرات همکاری کنید.
اگر به دنبال یک شغل با درآمد بالا و پررونق در دبی هستید، طراحی جواهرات یک گزینه عالی است.
۱۴- پرورش گیاهان خانگی در دبی
پرورش گیاهان خانگی در دبی یک تجارت سودآور است. دبی آبوهوای گرم و خشکی دارد و پرورش بسیاری از انواع گیاهان خانگی چالشبرانگیز است. اما در نظر داشته باشید که دبی جمعیتی ثروتمند و متمول دارد که مایل به پرداخت هزینه برای گیاهان خانگی زیبا و سالم هستند. بنابراین این کسب و کار برای ما ایرانیهایی که در کشور چهار فصل خود تجربه پرورش انواع گیاهان آپارتمانی و تزئینی را داریم میتواند یک شغل ایده آل باشد.
برخی از گیاهان خانگی محبوب و پرطرفدار در دبی که میتوانید روی پرورش آنها سرمایهگذاری کنید عبارتند از:
- کاکتوسها
- ساکولنتها
- گیاهان آپارتمانی
- گیاهان زینتی
درآمد متوسط یک پرورشدهنده گیاهان خانگی در دبی می تواند بین ۲۰۰۰ تا ۵۰۰۰ درهم در ماه باشد. پرورش گیاهان خانگی یک نمونه آسان از کار در دبی برای ایرانیان است.
۱۵- کارهای رایانهای و گرافیکی در دبی
تمام کسبوکارهای کامپیوتری و اینترنتی در دبی با استقبال خوبی روبهرو میشوند. اگر شما توانایی برنامهنویسی، طراحی گرافیگی، امنیت، تدوین و …. را داشته باشید، میتوانید با شرکتهای بزرگ همکاری کرده یا با طی کردن مراحل قانونی در دبی، صاحب شرکت رایانهای مستقل خود باشید.
درآمد کارهای رایانهای و گرافیکی در دبی به عوامل مختلفی از جمله سطح مهارت، سابقه کار، نوع شرکت و موقعیت شغلی بستگی دارد. به طور کلی، مشاغل رایانهای و گرافیکی در دبی از درآمد بالایی برخوردار هستند.
بر اساس گزارش SalaryExpert، متوسط حقوق یک توسعهدهنده نرمافزار در دبی در سال 2023 حدود 25000 درهم در ماه است. این رقم برای یک مهندس نرمافزار به حدود 35000 درهم در ماه میرسد. حقوق یک طراح گرافیک نیز در دبی به طور متوسط حدود 20000 درهم در ماه است.
در ادامه، به درآمد برخی از مشاغل رایانهای و گرافیکی پردرآمد در دبی اشاره میکنیم:
- میانگین حقوق یک توسعهدهنده نرمافزار در دبی در سال ۲۰۲۳ حدود ۲۵۰۰۰ درهم در ماه است.
- میانگین حقوق یک طراح وب در دبی در سال ۲۰۲۳ حدود ۲۰۰۰۰ درهم در ماه است.
- میانگین حقوق یک طراح گرافیک در دبی در سال ۲۰۲۳ حدود ۲۰۰۰۰ درهم در ماه است.
- میانگین حقوق یک مدیر فناوری اطلاعات در دبی در سال ۲۰۲۳ حدود ۴۰۰۰۰ درهم در ماه است.
- میانگین حقوق یک تحلیلگر کسبوکار در دبی در سال ۲۰۲۳ حدود ۳۰۰۰۰ درهم در ماه است.
- میانگین حقوق یک مدیر پروژه در دبی در سال ۲۰۲۳ حدود ۴۰۰۰۰ درهم در ماه است.
اگر قصد دارید برای کار در زمینه رایانه و گرافیک به دبی مهاجرت کنید، باید مهارتهای خود را به خوبی ارتقا دهید و سابقه کار مناسبی داشته باشید. همچنین، باید به زبان انگلیسی مسلط باشید.
۱۶- صنعت بهداشت و درمان و سلامتی در دبی
صنعت بهداشت و درمان و سلامتی در دبی یکی از سریعترین بخشهای رو به رشد در اقتصاد امارات متحده عربی است. این صنعت در سال ۲۰۲۲ به ارزش ۱۰.۶ میلیارد دلار رسید و انتظار میرود تا سال ۲۰۲۷ به ارزش ۲۲.۱ میلیارد دلار برسد. این رشد سریع به دلیل عوامل مختلفی از جمله افزایش جمعیت، افزایش تقاضا برای خدمات بهداشتی با کیفیت بالا و بهبود زیرساختها است.
- درآمد پزشک عمومی در دبی به طور متوسط سالانه ۲۰۰,۰۰۰ تا ۳۰۰,۰۰۰ است. در صورت متخصص بودن پزشک، این رقم به متوسط درآمد سالانه ۳۰۰,۰۰۰ تا ۵۰۰,۰۰۰ درهم می رسد و اگر پزشک، فوقتخصص باشد؛ متوسط درآمد سالانه ۵۰۰,۰۰۰ تا ۱,۰۰۰,۰۰۰ درهم را دارد.
- درآمد پرستار از عمومی تا فوقتخصص از میانگین درآمد سالانه ۱۵۰,۰۰۰ درهم تا ۳۰۰,۰۰۰ درهم است.
- درآمد دندانپزشک در دبی از عمومی تا فوقتخصص سالانه به طور میانگین بین ۳۵۰,۰۰۰ درهم تا ۷۵۰,۰۰۰ درهم متغیر است.
- داروسازان در دبی از عمومی تا فوقتخصص، سالانه به طور متوسط از ۱۵۰,۰۰۰ درهم تا ۳۰۰,۰۰۰ درهم درآمد دارند.
- درآمد فیزیوتراپیستها نیز در دبی به طور متوسط، سالانه بین ۱۲۰,۰۰۰ تا ۱۵۰,۰۰۰ درهم است.
- کاردرمانها در دبی به طور متوسط، سالانه ۱۲۰,۰۰۰ تا ۱۵۰,۰۰۰ درهم، درآمد کسب میکنند.
- در دبی گفتاردرمان ها می توانند به درآمد سالانه متوسط ۱۰۰,۰۰۰ تا ۱۲۰,۰۰۰ درهم برسند.
- شنوایی و بینایی سنجها نیز در دبی به صورت میانگین میتوانند درآمد سالانه ۱۲۰,۰۰۰ تا ۱۵۰,۰۰۰ درهم داشته باشند.
دولت امارات متحده عربی بر توسعه صنعت بهداشت و درمان و سلامتی در دبی سرمایهگذاری زیادی کرده است. این سرمایهگذاریها شامل ساخت بیمارستانهای جدید، آموزش نیروی کار و تحقیقات پزشکی است. دولت همچنین تلاش میکند تا دبی را به یک مرکز جهانی برای گردشگری سلامت تبدیل کند.
۱۷- تولید و فروش صنایع دستی در دبی
یکی از نمونههای کار در دبی برای ایرانیان، تولید و فروش صنایع دستی در دبی است. به طور کلی، درآمد تولید و فروش صنایع دستی در دبی، بسیار قابل توجه است. به عنوان مثال، یک تولیدکننده ماهر و باتجربه قادر است در هر ماه با تولید و فروش صنایع دستی، درآمدی معادل ۵۰۰۰ تا ۱۰۰۰۰ دلار آمریکا کسب کند. یک فروشنده ماهر و باتجربه نیز می تواند در هر ماه با فروش صنایع دستی، درآمدی معادل ۲۰۰۰ تا ۵۰۰۰ دلار آمریکا کسب کند.
دبی یکی از شهرهای توریستی پرطرفدار در جهان است و سالانه پذیرای میلیون ها گردشگر از سراسر جهان است. این امر باعث شده است که بازار صنایع دستی در دبی بسیار پررونق باشد. گردشگران علاقه زیادی به خرید صنایع دستی به عنوان سوغاتی دارند و این امر باعث افزایش تقاضا برای صنایع دستی در دبی شده است.
۱۸- عکاسی حرفهای در دبی
صنعت عکاسی در کسب و کار دبی، یک صنعت پرطرفدار به حساب میآید؛ البته به شرطی که عکسهای شما حرفهای باشند، چراکه شرکتهای بزرگ در برابر گرفتن عکسهای باکیفیت و خلاقانه، دستمزدهای هنگفتی برای شما در نظر میگیرند.
بر اساس تحقیقات انجام شده، متوسط درآمد ماهیانه یک عکاس حرفهای در دبی در بازه ۲۰,۰۰۰ درهم تا ۵۰,۰۰۰ درهم یا حتی بیشتر است و این بستگی به تخصص عکاس که در زمینههای خاصی مانند عکاسی تبلیغاتی، عکاسی صنعتی، عکاسی عروسی یا عکاسی پرتره فعالیت میکنند، سابقه کاری عکاس، شهرت عکاس و کیفیت کار عکاس بستگی دارد.
عکاسان در دبی از طریق استخدام در شرکتهای عکاسی، انجام پروژههای عکاسی مستقل و فروش آثار عکاسی خود و برگزاری نمایشگاههای هنری کسب درآمد کنند.
برای کسب درآمد بالا از عکاسی در دبی، لازم است که عکاسان مهارتهای بالایی داشته باشند و عکسهای باکیفیت و خلاقانه بگیرند. همچنین، عکاسان باید مهارت برقراری ارتباط با مشتریان خود را داشته باشند و نیازهای آنها را به خوبی درک کنند.
۱۹- کار در هتل در دبی
اگر توانایی خاصی برای انجام دادن در دبی ندارید، ایرادی ندارد اگر ابتدا از کارهای متفرقه که در برابر انجام آن به شما حقوق میدهند، شروع کنید، مانند کار در هتل. همانطور که میدانید، دبی یک شهری مدرن است که برخی از بزرگترین و لوکسترین هتلهای جهان نیز در آن واقع شده است. بنابراین شما با ورود به دبی، به راحتی میتوانید در یک هتل کار پیدا کرده و به فعالیت مشغول شوید.
درآمد کار در هتل در دبی بسته به سطح مهارت، تجربه و موقعیت شغلی متفاوت است. به طور کلی، درآمد کارمندان هتل در دبی بالاتر از درآمد کارمندان هتل در بسیاری از کشورهای دیگر است.
- میزبان و پیشخدمت: ۲۰۰۰ تا ۳۰۰۰ درهم در ماه
- مدیر هتل: ۳۰۰۰۰ تا ۵۰۰۰۰ درهم در ماه
- سرآشپز: ۲۵۰۰۰ تا ۳۵۰۰۰ درهم در ماه
- مهندس نگهداری: ۲۵۰۰۰ تا ۳۵۰۰۰ درهم در ماه
- مسئول پذیرش: ۲۰۰۰۰ تا ۳۰۰۰۰ درهم در ماه
در دبی کار کردن در هتل دارای مزایای خوبی مانند؛ بیمه درمانی، مسکن، حمل و نقل، غذا، تعطیلات و همچنین مزایای بازنشستگی، دارد.
۲۰- کارهای دفتری در دبی
علاوه بر کار در هتلهای دبی، کارهای دفتری و همچنین منشیگری هم در این شهر نیز یک شغل اولیه خوب محسوب میشوند. درآمد کارهای دفتری در دبی به عوامل مختلفی مانند نوع شغل، تحصیلات، سابقه کاری، تجربه، ملیت و مهارتهای فردی بستگی دارد. به طور کلی، درآمد کارهای دفتری در دبی بیشتر از متوسط جهانی است.
بر اساس گزارشهای سایتهای کاریابی در دبی، میانگین درآمد ماهانه یک کارمند دفتری در دبی حدود ۱۰,۰۰۰ درهم (۳,۶۷۰ دلار) است. این درآمد برای یک کارمند با تجربه و تحصیلات عالی میتواند تا ۲۰,۰۰۰ درهم (۷,۳۴۰ دلار) نیز برسد.
باید اشاره کرد که دبی به عنوان یکی از مراکز مالی و تجاری مهم جهان، فرصتهای شغلی زیادی را برای افرادی که به دنبال کار در مشاغل دفتری هستند، ارائه میدهد.
۲۱- صنعت سرگرمی در دبی
صنعت سرگرمی در دبی یکی از سریعترین صنایع در حال رشد در جهان است. این صنعت در سال ۲۰۲۳، درآمدی بالغ بر ۵ میلیارد دلار داشته است و انتظار میرود که تا سال ۲۰۲۸ به ۱۰ میلیارد دلار برسد.
بیشتر توریستها با هدف بهره بردن از امکانات رفاهی، تفریحی و سرگرمی به دبی میآیند. حال اگر شما سرمایه کافی در دست داشته باشید، بهراحتی میتوانید از آن سرمایه برای ایجاد یک وسیله یا محیط سرگرمی در دبی بهره برده و از ایجاد کسب و کار در دبی، نهایت سود را ببرید.
۲۲- صنعت بازیافت در دبی
صنعت بازیافت در دبی یکی از صنایع رو به رشد این کشور است. با توجه به افزایش جمعیت و گسترش فعالیتهای اقتصادی در دبی، میزان تولید زباله نیز افزایش یافته است. در سال ۲۰۲۲، میزان تولید زباله در دبی به بیش از ۱۲ میلیون تن رسید. این میزان زباله، فرصتی را برای توسعه صنعت بازیافت در دبی فراهم کرده است.
درآمد صنعت بازیافت در دبی در سال ۲۰۲۲، حدود ۱.۵ میلیارد دلار بوده است. این درآمد از طریق فروش مواد بازیافتی به صنایع مختلف از جمله تولیدکنندگان سیمان، فولاد، پلاستیک و کاغذ حاصل شده است. پیشبینی میشود که درآمد صنعت بازیافت در دبی در سالهای آینده به میزان قابل توجهی افزایش یابد.
۲۳- خدمات ورزشی در دبی
بیشتر ورزشکاران معروف جهان بارها در سال به دبی سفر میکنند و حتی برخی از آنها، شهر مدرن دبی را برای فعالیت حرفهای خود انتخاب کردهاند. موضوع اهمیت تمام اقشار جامعه به تناسب اندام هم، دیگر دلیل استقبال از باشگاهها و محیطهای ورزشی عمومی است. شما میتوانید با ایجاد یک باشگاه ورزشی یا یک زمین ورزشی، به کسب و کار در دبی به چشم یک کسبوکار تمام عیار با سود فراوان فکر کنید.
درآمد خدمات ورزشی در دبی در سال ۲۰۲۲ به ۱.۵ میلیارد دلار رسید و انتظار میرود تا سال ۲۰۲۸ به ۲.۵ میلیارد دلار برسد. این رشد سریع به دلیل عوامل مختلفی از جمله افزایش تعداد ورزشگاهها و باشگاههای ورزشی، محبوبیت ورزشهای جدید و افزایش آگاهی از اهمیت ورزش برای سلامتی و تندرستی است.
بر اساس یک مطالعه اخیر، ۴۰ درصد از مردم دبی عضو یک باشگاه ورزشی هستند. این مطالعه همچنین نشان داد که ۶۰ درصد از مردم دبی حداقل یک بار در هفته ورزش میکنند. درآمد خدمات ورزشی در دبی به طور قابل توجهی از ورزشهای محبوبی مانند فوتبال، بسکتبال، تنیس و شنا حاصل میشود. با این حال، ورزشهای جدیدی مانند یوگا، پیلاتس و کراسفیت نیز در حال افزایش محبوبیت هستند.
صنعت ورزش در دبی فرصتهای شغلی زیادی را ایجاد کرده است. این صنعت بیش از ۱۰۰۰۰ نفر را در زمینههای مختلف از جمله مربیگری، مدیریت، بازاریابی و فروش مشغول به کار کرده است.
استخدام در دبی
در این سالها دبی رشدی بسیار سریعی در اکثر صنایع داشته است. در حال حاضر دبی یکی از بزرگترین مقاصد برای جویندگان مشاغل در جهان است و عده بسیار زیادی به دنبال راههایی برای یافتن یک کسب و کار در دبی هستند. با وجود این است که در دبی چیزی به عنوان کمبود کار وجود ندارد و نرخ بیکاری در آنجا بسیار پایین است.
اما بهتر است همواره نکاتی را رعایت کنیم و با دقت وارد عمل شویم. به خصوص در مورد ایرانیها که اکنون شرایط سختی برای کسب ویزای کار در دبی دارند.
موقعیتهای شغلی و زمینههای کاری بسیار متنوعی در دبی وجود دارند که از جمله آنها میتوان به مشاغل فنی و مهندسی، IT، بهداشت و سلامت، نفت و گاز، بازاریابی دیجیتال و سئو، بیمه و … اشاره کرد.
در مورد مشاغل ایرانی ها در دبی نمیتوان به درستی نظر داد زیرا هیچ پژوهشی در این زمینه صورت نگرفته است و همه آمارها به صورت تقریبی هستند.
نکاتی که باید در مورد کسب و کار در دبی به آن توجه کرد شامل موارد زیر است:
- درک کامل بازار کار در زمینه تخصص شما، کلید موفقیت در استخدام کار در دبی است. قبل از شروع جست و جو برای کار در دبی باید در مورد آن صنعت اطلاعات کافی کسب کنید و همچنین شرایط کار، میزان تقاضا و شرکتهای موجود در آن زمینه کاری را بشناسید.
- سیاست ها و قوانین اخذ ویزا و استخدام کسب و کار در دبی را به طور دقیق مطالعه کنید.
- در مورد صنایع و زمینههای کاری با بیشترین تقاضا برای کار تحقیق کنید. در حال حاضر زمینههایی مانند امور مالی، بهداشت و سلامت، بازاریابی، ساخت و ساز، IT، توریسم، مخابرات، فروش و … تقاضایی فزاینده برای نیروی کار دارند.
- قبل از فرستادن تقاضا برای کار مطمئن شوید که رزومهای جذاب دارید. به طور مرتب رزومه خود را آپدیت کنید. برای دیدن این که هر شغل به چه مهارتهایی نیاز دارد سایتهای کاریابی مانند indeed.com را به طور مرتب چک کنید و سعی کنید آن مهارت ها را یاد بگیرید.
- انواع ویزا را به خوبی بشناسید و شرایط اخذ هر کدام را مطالعه کنید. حتماً از مشورت کسانی که به دبی مهاجرت کردهاند استفاده کنید و سعی کنید ترجمه انگلیسی یا فارسی قوانین اخذ ویزا را به دست آورده و مطالعه کنید.
به این موضوع توجه کنید که در اوایل کار و زندگی در هر کشوری با چالش های جدیدی مواجه میشوید که ممکن است در مراحل قبلی با آن مواجه نشده باشید. بر همین اساس بهتر است خود را برای مواجه شدن با شرایط متفاوت آماده کنید
حقوق کار در دبی
میزان حقوق کسب و کار در دبی تنوع بسیار زیادی دارد و بستگی به میزان تخصص و همچنین قدرت مذاکره و چانهزنی شما دارد. اگر به دنبال جواب سریعی هستید باید گفت که حقوق کار در دبی برابر با کشورهای غربی و در برخی موارد حتی بیشتر از آنهاست.
این میزان بستگی به عوامل زیادی از جمله ملیت شما، کیفیت و تخصص شما، تجربه کاری، تاریخچه شرکتهایی که در آن کار کرده اید و برخی عوامل متغیر دیگر دارد.
به طور کلی مشاغل یدی و کارگری حقوقهای بسیار کمتری دارند. بیشتر کارگران این نوع مشاغل از کشورهای آسیایی مانند هند، پاکستان، فیلیپین و اندونزی هستند. این افراد به طور معمول هفت روز هفته و روزی ۱۲ ساعت کار میکنند. خدمتکاران، پرستاران کودک و افراد سالخورده، باغبانان، رانندگان و … از جمله این افراد به شمار میروند.
در سال ۲۰۱۳ قوانینی برای حداقل حقوق کارگران مشخص شد اما حقوقی که کارگران در عمل دریافت میکنند کمتر از این مقادیر است زیرا بسیاری از کارگران به دلایل بسیاری مشمول این قوانین نمیشوند. با توجه به این قوانین:
- فارغالتحصیلان دانشگاه باید حداقل ۱۲۰۰۰ درهم در ماه دریافت کنند
- تکنسینهای ماهر باید حداقل ۷۰۰۰ دلار در ماه دریافت کنند
- کارگران ماهر باید حداقل ۵۰۰۰ درهم در ماه درآمد داشته باشند
با وجود تأثیر عوامل مختلف در میزان دریافتی، میانگین حقوق کار در دوبی برای مشاغل مختلف به صورت زیر است (این مقادیر تقریبی هستند و ممکن است در تحقیقات مختلف مقادیر متفاوتی به دست آید):
عنوان شغلی | میزان میانگین حقوق ماهانه بر حسب درهم در سال ۲۰۲۴ |
حسابدار | ۱۱,۰۰۰ |
دستیار مدیریت | ۱۰,۰۰۰ |
معمار | ۱۵۰,۰۰۰ |
وکیل | ۱۰۰,۰۰۰ |
مهندس پزشکی | ۲۵,۰۰۰ |
سر آشپز | ۱۵,۰۰۰ |
مهندس شهرسازی | ۳۵,۰۰۰ |
تکنسین کامپیوتر | ۱۵,۰۰۰ |
دندانپزشک | ۵۵,۰۰۰ |
طراح و توسعه دهنده وب | ۴۰,۰۰۰ |
معلم دوره ابتدایی | ۱۵,۰۰۰ |
مهندس برق | ۲۵,۰۰۰ |
طرح گرافیک | ۲۵,۰۰۰ |
مدیریت هتل | ۵۰,۰۰۰ |
مدیر منابع انسانی | ۲۵,۰۰۰ |
روزنامه نگار | ۲۵,۰۰۰ |
مهندس مکانیک | ۱۵,۰۰۰ |
پرستار | ۶,۰۰۰ |
داروساز | ۲۵,۰۰۰ |
عکاس | ۲۰,۰۰۰ |
خلبان | ۱۵۰,۰۰۰ |
افسر پلیس | ۱۵,۰۰۰ |
مدیر پروژه | ۴۰,۰۰۰ |
منشی | ۱۲,۰۰۰ |
گارسون | ۳,۵۰۰ |
مدیر فروش | ۲۵,۰۰۰ |
کارشناس فروش | ۱۵,۰۰۰ |
پذیرش رستوران و کافی شاپ | ۱۰,۰۰۰ |
لازم است با دریافت مشاوره از فردی که سابقه فعالیت شغلی در دبی را داشته، با چگونگی اجاره مغازه در دبی و قیمتهای اجاره در آنجا آشنا شوید. قطعاً دریافت مشاوره کسب وکار و مشاوره کارآفرینی از افراد آگاه، بهتر از هر منبع دیگری راهنمای شما برای ایجاد کسب و کار در دبی خواهد بود.
هوشمند سازی کسب و کار (business intelligence) چیست؟
هر بنگاه اقتصادی برای کسب موفقیت نیازمند این است که بتواند وضعیت کاری خود را به درستی بررسی و تحلیل کند و برای رفع مشکلات و پیشرفت کاری تلاش کند. سازمانهای بزرگ و مدرن در چندین سال اخیر در زمینه هوشمند سازی کسب و کارخود تلاشهای زیادی کردهاند. در همین راستا برای داشتن به روزترین وضعیت فناوری اطلاعات، بر روی نرمافزارها و سختافزارهای جدید و پیشرفته سرمایه زیادی را صرف میکنند. آمار و ارقام و تحلیل دادهها، نقش تعیین کنندهای در تفهیم وضعیت کسب و کار و البته تعیین استراتژیها دارند.
دلیل این امر این است که هوشمندسازی کسب و کار سود قابل توجهی را نصیب این سازمانها میکند و این خود توجیه قابل قبولی برای سرمایهگذاری در زمینه هوش کسب و کار است. طی این مقاله قصد داریم تا بهطور کامل در رابطه با هوشمندی کسب و کار و اثرات آن در بهبود وضعیت، توضیحاتی ارائه کنیم؛ با ما همراه باشید.
هوشمندی کسب و کار چیست؟
مدیران هر سازمانی برای به دست آوردن دید صحیح نسبت به شرایط متوسل به آمار و ارقام مربوط به آن نهاد میشوند. این آمار شامل مسائل داخلی بنگاه اقتصادی، دادههای مربوط به مراجعین و تامین کنندگان، اطلاعات مربوط به بازار، رقبا و… است. هوشمند سازی کسب و کار (business intelligence) فرایندی است که همه این اطلاعات را به صورت دیجیتال در اختیار گرفته و این اطلاعات خام را با استراتژی مناسب تحلیل نموده و این امکان را فراهم میکند که مدیران در راستای منافع سازمان مطبوع از نتایج به دست آمده استفاده کنند.
فرقی ندارد که کسب و کار آنلاین است یا بهصورت حضوری یا سنتی، مدیریت فرایند کسب وکار با بهکارگیری از هوش کسب و کار، بهبود خواهد یافت و نتایج آن خیلی سریع قابل لمس خواهد بود.
گامهای هوشمند سازی کسب و کار
هوشمندسازی هم مانند هر فرایند دیگری باید در گامهایی مرحله به مرحله انجام شود تا در نهایت نتایج قابل اتکایی ارائه دهد. این فرایند را در ده گام بررسی میکنیم:
- برای آنکه بتوان کسب و کاری را هوشمند کرد پیش از هر چیزی باید بتوان لیستی از اطلاعات قابل سنجش مربوط به آن کار تهیه کرد. توصیه میکنیم که اگر اطلاعات کافی در این زمینه ندارید، از مشاوره کسب و کار با متخصصان این حوزه، بهره بگیرید.
- قدم بعدی این است که یک روش سیستمی را انتخاب کرد و دادههای جمع آوری شده در گام قبلی را توسط روشهای انتخابی تحلیل نمود.
- گام مهم پس از تحلیل اطلاعات این است که بتوان نتایج بدست آمده را به درستی معنی کرد.
- گام دیگر هوشمندسازی کسب و کار مدل سازی است. برای فعالیتهایی که در هر سازمان انجام میشود و ورودی و خروجی آن فعالیتها، مدلهای سیستمی طراحی میشود. این مدلها در واقع برای تفهیم فرایندها به سیستمهای دیجیتال انجام میشود. در این گام باید راههایی هم برای بدست آوردن فیدبکهای سیستم یافت تا آنها را هم در مدلسازی لحاظ کرد و مدل پیشنهادی به واقعیت نزدیکتر شود.
- در قدم بعدی باید نسبت به نتایج تحلیل سیستمی احاطه داشت. در واقع پس از اینکه کسب و کار به صورت یک سیستم هوشمند پیادهسازی شد؛ باید با داشتن تحلیل درست از نتایج آن برای تصمیمهای صحیح استفاده کرد و اقدامات لازم را پیشبینی کرد.
- گام بعدی این است که با برنامهای منسجم و دقیق منابع اطلاعاتی را شناسایی کرده و دادههای لازم را بدست آورد.
- پس از به دست آوردن دادهها، باید یه پایگاه داده ساخت و اطلاعات را به این پایگاه انتقال داد. ایجاد پایگاه داده به منظور دسترسی آسان و سریع به دادههای مورد نظر است.
- در این گام مهم باید سیستم طراحی شده مبتنی بر واقعیت کسب و کار را به پایگاه دادهها متصل نمود تا بررسی اطلاعات انجام شود و نتایج در نظر گرفته شده در گامهای قبلی بدست آیند.
- گام بعدی هوشمندسازی کسب و کار این است که نتایج بدست آمده حاصل تحلیل سیستمی را به جدول و نمودار تبدیل کرد تا قابل استفاده در گزارشها باشند.
- گام نهایی هم آمادهسازی گزارشها و مرتب کردن آنها و ارسال هر گزارش به بخش مربوط به آن برای ترتیب اثر دادن است.
مزایای کاربرد هوش کسب و کار
هوشمند سازی کسب و کار مزایای زیادی دارد؛ از جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- میتوان کارها و فرایندهای مشکل و مبهم را به فرم سیستمی تبدیل کرد و از نرمافزارها برای تحلیل آنها استفاده کرد.
- از نتایج تحلیلها میتوان به گونهای استفاده کرد که امور و کارها را بهبود بخشید، ایرادات آنها را رفع کرد و کارها را به نحو بهتری انجام داد. با این کار نسبت به سازمانهای رقیب، برتری ایجاد میشود.
- داشتن قابلیت دوراندیشی که باعث میشود موقعیتهای خوب و بدی که پیش روی مجموعه و بازار قرار دارند را مد نظر قرار داده و پیش از وقوع برای آن آماده شد.
- با بهبود فرایندها و ایجاد زمینههای درآمدی جدید، شاهد افزایش درآمد کسب وکار خواهیم بود.
- نسبت سود به هزینه پرداختی، نرخ بازگشت سرمایه (Return on investment) است که در تعاریف اقتصادی اهمیت زیادی دارد. با هوشمندسازی کسب و کار، میتوان با سرمایه مشخص، نتیجه بیشتری بدست آورد. چون روشها اصلاح میشود، راندمان افزایش مییابد و این موضوع بازگشت سرمایه را تسهیل میکند.
- در آنالیزهای اقتصادی، تفاوت قیمت فروش با قیمت مواد اولیه و خدمات، ارزش افزوده (Added value) نامیده میشود. در فرایند هوشمندسازی با کاهش هزینهها و افزایش درامد، ارزش افزوده نیز بهبود مییابد.
- با جذب مشتریان جدید و راضی نگه داشتن مشتریان سابق سود مجموعه را افزایش میدهد.
کاربردهای هوش تجاری در سیستمهای سازمانی
سازمان های تجاری روزانه ابعاد بالایی اطلاعات تولید، گردآوری و ذخیره مینمایند. با واسطه هوش تجاری تجزیه و تحلیل اطلاعات خودکار و به شکل مطلوب اجرا می شود و این موضوع باعث میشود تصمیم های تجاری بهتر و صحیحتر گرفته شوند. در ادامه به کاربردهای هوشمندی کسب و کار در سیستم های سازمانی خواهیم پرداخت.
استخراج و تحلیل دادهها
روزانه حجم اطلاعات بسیار زیادی توسط کارمندان و مراجعان هر سازمان و در طی فرایندهای آن به وجود میآید. این دادهها به حدی زیاد است که امکان تحلیل و بررسی آنها در حالت عادی وجود ندارد ولی با استفاده از روشهای هوشمندی کسب و کار میتوان این اطلاعات را به فرم دیجیتال تبدیل کرد و سپس با استفاده از الگوریتمها و نرمافزارها آنها را دادهکاوی نمود و اطلاعات با ارزشی را از آن استخراج کرد. کلیه مراحل پاکسازی و آماده کردن اطلاعات، حذف کردن دادههای پرت، تعیین متغیرهای اصلی و یافتن متغیرهای تاثیرگذار جدید و تحلیل روابط آماری بین متغیرها توسط هوشمندی کسب و کار به آسانی امکانپذیر است.
سیستمهای برنامهریزی منابع سازمان
تاثیر هوشمندی کسب و کار (BI) بر روی سیستمهای برنامهریزی منابع سازمان (ERP) به این صورت است که با استفاده از هوشمندی کسب و کار امکان استفاده از پشتیبانی تصمیمگیری مدیریت وجود دارد. مدیران ارشد و میانی نیازهای اصلی خود برای سیستمهای برنامه ریزی منابع سازمان را، در فرایند هوشمندسازی دخیل مینمایند. هوش تجاری از روش تصمیمگیری با چندین معیار استفاده میکند و میتواند بهترین راه که همه نیازها را براورده کند، پیدا نماید. پس از آن میتواند روش مناسب برای پیاده کردن آن را نیز مشخص کند.
مدیریت ارتباط مشتری
متفاوت شدن روش تعامل سازمان و مراجعین (یا بنگاه اقتصادی و مشتریانش) از مزایای هوشمندی کسب و کار است. با استفاده از ابزارهای هوش کسب و کار میتوان با مشتری ارتباطی تاثیرگذار داشت. با داشتن پایگاه اطلاعات مشتریان و استفاده از نرمافزارهای تحلیلی میتوان الگوهای رفتاری را شناسایی کرد و آشنایی صحیحتری نسبت به مشتری و مراجع داشت تا نیازهای آنها را به نحو بهتری مرتفع کرد.
مدیریت زنجیره تامین
مدیریت زنجیره تامین باید بتواند نیازهای مختلف مشتری را برآورده کند. به این منظور نیازمند راههای بهینه شده هوشمندی کسب و کار است. این هوشمندی باعث میشود همزمان که یکپارچگی زنجیره تامین حفظ شود، سرعت زنجیره تامین هم زیاد باشد.
چرخه اتوماسیون اداری
با هوشمندی کسب و کار میتوان کارهای سازمانی را به صورت خودکار اجرا کرد. در حقیقت با دیجیتالی کردن فرایندها در زمان صرفهجویی میشود و تعداد بخشهای لازم برای اجرای یک فرایند کاهش مییابد. به عنوان مثال سفارش گرفتن، نوشتن فاکتور و فرستادن به خریدار، برنامهریزی برای رساندن سفارش و هماهنگی با بخش انبار، میتواند با هوشمندی کسب و کار به شکل خودکار انجام شود و چرخه اتوماسیون اداری را کامل کند.
شناسایی الگوها و اطلاعات بازار کسب و کار
نرمافزارهای هوشمندی کسب و کار را میتوان برای دستیابی به اطلاعات مربوط به بازار استفاده کرد. دادههای مربوط به مشتریان و نظارت بر رفتار آنها و طرحهای خرید و پیش بینی کردن روال بازار هدف میتواند در آشنایی با الگوهای بازار استفاده شود که به وسیله کسب و کار هوشمند در دسترس قرار میگیرند. کسب و کاری که از تغییرات بازار اطلاع مناسبتر و دقیقتری داشته باشد، میتواند واکنش صحیحتری هم نشان دهد. داشتن دید کلی نسبت به بازار، راه تصمیمهای آتی را هموار میکند. در صورت عدم تجربه و اطلاعات کافی، استفاده از خدمات کوچینگ کسب و کار میتواند مفید واقع شود.
معرفی نرمافزارهای کاربردی BI
برای هوشمندی کسب و کار باید کلیه فرایندهای انجام شده در یک مجموعه، به صورت اتوماتیک در پایگاه دادهها ثبت شود. به همین دلیل هر سازمان یا بنگاه اقتصادی نیازمند نرمافزار اتوماسیون اداری است. این نرمافزار باید در بستر سختافزاری مناسب نصب و راه اندازی شود. برای شروع به کار نمودن، ابتدا باید برای نرمافزار روندهای کاری، مشخص شده و اطلاعات ورودی و خروجی سیستم تعیین شود. بانک اطلاعاتی نرمافزار باید به صورت خودکار آپدیت شود تا بتواند کارهای لازم را انجام دهد و مجموعه از مزایای هوشمند سازی کسب و کار بهرمند شود. برای مثال میتوان به نرمافزارهای زیر اشاره کرد:
نرم افزار Tableau
محبوبترین نرمافزار BI دنیا در حال حاضر، Tableau است. این نرمافزار وسیله ای پرقدرت و منعطف برای مدیریت و آنالیز اطلاعات است. از خصوصیات آن میتوان به امکان یکپارچه کردن اطلاعات منابع مختلف و داشتن داشبوردهایی با طراحی شکیل و تعاملی اشاره کرد. امکان به اشتراک گذاری داشبورها هم فراهم شدهاست. این نرمافزار قدرتمند در پنج نسخه متفاوت Desktop, Public, Reader, Online و Server ارائه میشود که هر کسب و کاری با توجه به نیازش میتواند از آن در راستای هوش کسب و کار استفاده کند.
نرم افزار Sisense
نرم افزار sisenso امکان تهیه کردن و تجزیه و تحلیل اطلاعات و مصور سازی دادهها را فراهم میکند. ابزارهای متنوعی برای تحلیلگران فراهم میکند و برای کار با دادههای بزرگ قدرت و سرعت مناسبی دارد.
نرمافزار Domo
domo اولین نرمافزار ابری دنیا که شرایط تصمیمگیری مدیران را تسهیل و تسریع میکند. بخشهای گوناگون یک کسب و کار شامل بخش فناوری اطلاعات، هوش تجاری، مدیریت و… رادر نظر گرفته و ابزارهای مناسبی در اختیار هر کدام قرار داده تا در راستای هوش کسب و کار از آن استفاده کنند.
نرم افزار Microsoft Power BI
Microsoft Power BI نرمافزاری طراحی شده بر اساس هوشمند سازی کسب و کار است که ابزارهای متنوعی برای گردآوری، تحلیل، تصویر سازی اطلاعات و در نهایت انتشار آنها بین اشخاص داخلی یک سازمان در اختیار مینهد.
ابزارها و نرمافزارهای دیگری مانند MicroStrategy, QlikSense, SAP Business Objects, Datapine, SAS Business Intelligence, Zoho Analytics نیز در بازار موجودند تا هر کسب و کاری بتواند آنچه نیازمند است را به راحتی پیدا کند.
سخن پایانی
هوشمند سازی کسب و کار با امکان تجمیع آمار و ارقام مربوط به کسب و کار و تحلیل دادهها، تصمیمگیری برای تعیین راهبرد کاری بر اساس معیارهای مختلف را انجام داده و حتی روشهای پیادهسازی آن را نیز مشخص کند. به این ترتیب، ضمن تعیین راهکارهای مناسب، با هوشمند شدن دادهها، تعامل با مشتریان و فرآیندهای کاری نیز سادهتر خواهد شد.
سوالات متداول
۱- هوشمندسازی کسب و کار به چه معنی است؟
برای موفقیت سازمان ها اطلاعات هر کاری باید به صورت کارا و سریع مورد تحلیل قرار گرفته و نتایج موثر در تصمیمهای آتی مجموعه را تامین کند. مجموعه فرایندهایی که منجر به این نتایج شود را هوشمند سازی کسب و کار می نامند.
۲- آیا هوشمندسازی برای هر کسب و کاری ضروری است؟
در دنیای امروز یک بنگاه اقتصادی کوچک تا یک سازمان بزرگ جهانی با شعبات متعدد، برای آنکه دید صحیحی بر فرایندهای خود داشته باشند نیازمند هوشمندسازی هستند.
۳- برای هوشمند سازی کسب و کار خود از کجا شروع کنیم؟
منابع زیادی برای آشنایی موجود است ولی یک راه آسان مراجعه به شرکتهای هوشمند سازی، گرفتن مشاوره با دادن اطلاعات صحیح و تهیه یک نرمافزار مناسب اتوماسیون اداری است.
عوامل موفقیت در کسب و کار
تاثیر عوامل فرهنگی بر موفقیت در کسب و کار
– فرهنگ به الگوها و عقاید مرسوم که تاثیر مهمی در ارزشها، ادراک، ترجیحات و رفتار افراد دارد اطلاق میشود. فرهنگ و کسب و کار از بسیاری جهات نقاط ارتباطی دارند.
– افرادی که به صورت سنتی با کسب و کارها عجین هستند گرایشات کسب و کارانه دارند و کارمندی را چیزی محقر میدانند.
– فرهنگ کسب و کار، افراد را از محافظه کاری و گرایشات به شغل کارمندی به دور میکند.
– فرهنگ مصرفگرایی که در آن مردم کالاهای مادی را بیشتر طالب هستند، کسب و کار را حوزهای معرفی میکند که در آن درآمد کاسبی بیشتر از کارمندی است.
– افرادی که با شغلهای استخدامی و یا خدمات دیگر درگیر هستند به فرزندان خود فشار میآورند تا شغل امن و ثابت برای خود انتخاب کنند و روح کسب و کار را از همان ابتدای کودکی در خود از بین میبرند.
– فرهنگ صرفهجو که در آن مردم کمتر خرج میکنند و بیشتر برای روز مبادا پسانداز مینمایند، آنها کارآفرینی (نوآوری) را امری پرریسک و پرخطر میداند و بر این باور است که عواید شغل ثابت و امن بسیار بیشتر از کسب و کار (کسب درآمد) شخصی است.
گاهی لازم می شود با تلاش و کار فراوان برای رسیدن به ثروت و موفقیت در کار و زندگی تلاش کرد چه اشکالی دارد که افراد از جنبه های حلال سبقت در کسب درآمد و پول استفاده کنند. شاید قبل از هر چیزی نیاز به کار فرهنگی و تغییرات در فرهنگ باشد.
تاثیر عوامل سیاسی بر موفقیت در کسب و کار
آنچه که در زیر بدانها اشاره میشود مواردی هستند که محیط سیاسی در کسب و کار تاثیر می گذارد.
– شرایط ناپایدار سیاسی که در آن سیاستهای دولتی مدام در حال تغییر است، آنها را (کسب و کار) دلسرد می کند و باعث میشود که سرمایهگذاران نسبت به امنیت سرمایه خود واهمه داشته باشند.
– حمایت دولتی برای توسعه اقتصادی از طریق توسعه زیرساخت، تسهیلات، پارک های علم و فناوری و هر آنچه مشوق کسب و کار است.
– مالیات زیاد که میتواند سود را کم کند، معمولاً کارآفرینان را دلسرد میکند. از طرف دیگر، معافیتهای مالیاتی مشوق کسب و کارها و استارتاپها میباشد. (مدیریت)
– دسترسی به زیرساختها و خدمات همگانی همچون جادههای خوب، برق، امکانات ارتباطی و عدم وجود فساد و کاغذ بازی برای دسترسی به تسهیلات ذکر شده معمولاً کارآفرینان را تشویق و جذب میکند.
– آزادی اقتصادی با قانونگذاری مطلوب و موانع کم به منظور راهاندازی کسب و کار مشوق کارآفرینان است.
تاثیر عوامل اقتصادی بر موفقیت در کسب و کار
– اقتصاد عامل بسیار مهمی است که بر کسب و کار (کسب درآمد) مؤثر است.
– قدرت خرید عمومی مردم که با سطح درآمد و رفاه اقتصادی منطقه مشخص میشود، نقش مهمی بر موفقیت در کسب و کار دارد.
– در زمان رکود اقتصادی، با توجه به کاهش قدرت خرید مردم و عدم تمایل به سرمایه گذاری، کسب و کارها با واکنش منفی مواجه میشوند.
– در اقتصاد معیشتی بیشتر مردم با کشاورزی درگیر هستند، محصول خود را مصرف میکنند و مابقی را با کالاها و خدمات ساده مبادله میکنند.
دسترسی به منابع اساسی در راه اندازی کسب و کار
– یکی از عوامل کلیدی و موثر بر راهاندازی کسب و کار، دسترسی به منابعی همچون سرمایه، نیروی انسانی، مواد اولیه، زیرساخت و خدمات همگانی است.
– سرمایه برای راهاندازی کسب و کار حیاتی است. دسترسی به سرمایه، به کارآفرین اجازه میدهد که عوامل دیگر را کنار هم گرد آورده و اقدام به تولید محصول یا خدمت کند. (راه های پولدار شدن)
– اهمیت سرمایه انسانی و کارمندان را نباید نادیده گرفت. هیچ کسب و کاری بدون کارمندان ماهر و متعهد موفق نمیشود.
– وجود کسب و کارهای زیاد و متنوع مستلزم دسترسی به مواد خام میباشد.
– زیرساخت فیزیکی و خدمات همگانی همچون جادههای سالم و با کیفیت، پارکینگ، امکانات ارتباطی و برق، همگی فاکتورهایی اساسی در کارکرد بدون نقص یک کسب و کار هستند.
تاثیر مسائل روانشناختی بر موفقیت در کسب و کار
قبل از هر چیز باید بگویم که باید منفی نگری در کسب درآمد اینترنتی و سنتی و حتی زندگی خصوصی را باید کنار گذاشت داشتن روحیه مثبت اندیشی تاثیر بسیار زیادی در ایجاد شادابی دارد.
با وجود اهمیت تمام موارد بالا، موفقیت در کسب و کار جدید به تیپ شخصیتی کارآفرین برمیگردد.
کارآفرین (نوآوری) در حقیقت رهبر و راهبر کسب و کار است (مدیریت استراتژی) و نیاز است تا ویژگیهای زیر را داشته باشد:
• سخت کوشی و سماجت در کار
• قدرت مدیریت و کاهش خطرهای ریسک (مدیریت)
• قدرت ایجاد و توسعه یک کسب و کار جامع و داشتن نقشههای آماده جایگزین (طرح کسب و کار)
• جهتگیری قوی که رسیدن به اهداف را آسان میکند
با برداشته شدن موانع تجارت و به وجود آمدن فرصتهای بزرگتر و افزایش امنیت شغلی، شرایط برای کارآفرینی به مراتب بهتر از قبل میباشد.
کسب درآمد اینترنتی
حتماً اسم سایتهایی را شنیدهاید که درآمد بسیار بالایی دارند و یا کانالهای تلگرامی یا صفحات اینستاگرامی را دیدهاید که روزانه و به صورت 24 ساعته درآمد بسیار بالایی کسب میکنند. تمام اینها شاخههایی از کسب درآمد اینترنتی هستند و شما میتوانید از تمامی اینها درآمدزایی کنید. شما در هر حوزهای که بخواهید وارد شوید باید در آن شاخه تخصص یا تجربه کسب کنید. موارد زیر را در نظر بگیرید:
- برای فروش محصول خود در بازارهای مختلف و یا مشارکت در فروش، باید به بازار و اصول بازاریابی آشنا باشید؛
- برای راهاندازی یک صفحه اینستاگرام، باید بتوانید ارتباط خوبی را با دنبالکنندههای خود برقرار کنید؛
- اگر برای خودتان کار میکنید و فریلنسر هستید، باید رزومه خوبی از خود داشته باشید تا بتوانید به کارفرما ارائه دهید؛
- و اگر یک طراح اپلیکیشن موبایل هستید، باید به دانش برنامه نویسی مسلط باشید.
هر کدام از موارد بالا، مشاغلی هستند که برای موفقیت در آنها به دانش، تجربه و تخصص بالایی احتیاج دارید. بنابراین کسب درآمد اینترنتی کار چندان آسانی نیست ولی اگر بتوانید این درآمد را کسب کنید و روی غلتک بیفتید، دیگر موجی از منابع مالی به سوی شما سرازیر میشود. هر کسب و کاری نیاز به تمرکز و کسب دانش و تجربه دارد. در هر کسب و کاری بخواهید موفق شوید، باید برای آن برنامهریزی و ایده پردازی کنید و تواناییهای خود را به بهترین شکل ممکن به کار بگیرید. پس برای فعالیت در این حوزه ایده پردازی کنید و توانایی خود را در فضای مجازی پیاده کنید. اگر خود را آن قدر توانا میبینید و انگیزه و پشتکار لازم را دارید، باید بگوییم که در این زمینه حتماً موفق میشوید.
کسب درآمد آسان یا سخت ؟
بدون هیچ شک و شبهه میتوان گفت که پاسخ به این سوال مثبت است. در حال حاضر تمامی کسب و کارها دارند تلاش میکنند که بهترین استفاده ممکن را از اینترنت ببرند. به عنوان مثال رستورانها را مد نظر قرار دهید. اسنپ فود امروزه در خدمت تمام رستورانها است. در این زمینه هم اپلیکیشن ارائه خدمات سود میکند و هم به رستورانها و فستفودیها کمک میکند درآمد بیشتری کسب کنند. از این رو میتوان فهمید که حتی کسانی که به صورت مستقیم از اینترنت درآمد کسب نمیکنند، به صورت غیرمستقیم با اینترنت و کسب درآمد اینترنتی در ارتباط هستند.
کسب درآمد از اینترنت محدود به سن و سال یا افراد خاص نمیشود و هر کسی که به تواناییهایش ایمان داشته باشد و بتواند ایدهپردازی کند میتواند به این نوع کسب و کار وارد شود. کسب و کار اینترنتی سختیها و ملالتهای خاص خودش را دارد و کسانی میتوانند در این حوزه موفق شوند و هدفهای خود را محقق کنند که با علاقه و دانش وارد میدان شده باشند.
روند رشد کسب درآمد اینترنتی
روند رشد این حوزه با پیدایش شبکههای اجتماعی و گسترش اینترنت همراه بود. پیدایش کامپیوترها و در پی آن اینترنت، بلافاصله منجر به ظهور کسب و کارهای اینترنتی نشد و بیشتر با روی کار آمدن شبکههای اجتماعی بیشتر قوت گرفت. اما امروزه میبینیم که کامپیوتر و برنامههای کامپیوتری ابزارهای قدرتمند درآمدزایی از اینترنت میباشند و در این حوزه فناوریهای دیجیتال بسیاری وارد شده اند، از جمله گوشیهای همراه و به طبع آن، اپلیکیشنهای موبایلی. در ادامه به بررسی دقیقتر انواع کسب و کار در حوزهی اینترنت خواهیم پرداخت.
کسب درآمد اینترنتی آسان و خودکار
تمامی ابزارهای تولید شده توسط کامپیوتر و اینترنت، برای کاربران آنها بسیار جذاب است به طوری که فعالیت بیش از اندازه در این حوزه بسیار اعتیادآور است. امروزه افراد سعی میکنند بیشتر به این حوزه وارد شوند و بیشتر وقت روزانه خود را در سایتها و شبکههای اجتماعی سپری میکنند. در اینجا به چند نکته اساسی جذابیت کسب درآمد از اینترنت میپردازیم.
کسب درآمد میلیونی از کسب و کار خانگی
آگاه بودن از توانایی های خود و آنچه که مشتریان طلب می کنند، می تواند به شما کمک کند تا فروشگاه آنلاین خود را راه اندازی کنید. یک سایت و یا وبلاگ ساده مثلا از طریق سیستم محتوای وردپرس، البته نیاز به یک دانش ابتدایی می باشد. یا می توانید به عنوان یک فریلنسر خانگی کار کنید. بر اساس آماری در کشور آمریکا، یکی از بزرگترین بخش های تجاری و شغلی، مربوط به آن کارآفرینان موفق می باشد که به صورت خرده فروشی کار می کردند....
کسب درآمد خانگی زنان
اخیرا در یک سرشماری، تعداد زیادی کارخانگی به ارزش در حدود ۳۰ هزار میلیون دلار راه اندازی شده توسط کارآفرینان مستقل، به ثبت رسید. آنها کارآفرینانی به تعداد ۲۰۰ هزار نفر با درآمدی بین ۵۰۰ هزار تا ۹۹۹ هزار دلار و بیش از ۴۰۰ هزار نفر با درآمدی بین ۲۵۰ هزار دلار تا ۴۹۹ دلار بودند. برای هرکسی که دوست دارد کار خانگی انجام دهد، در مقابل کسانی که کار بیرون از خانه انجام می دهند، چند چیز ثابت و مشابه به هم است، مهارت های اصلی، آنهایی که موفقیت را تحت تاثیر قرار می دهند.
کسب درآمد خانگی
پس اگر شما دوست دارید تا به عنوان یک کارآفرین مستقل فعالیت کنید، می توانید در خانه هم رئیس خود باشید و هم مرئوس خود، شما اصلا نیاز به راه اندازی یک شرکت بزرگ ندارید. در اینجا به ۲ راه برای اهرم قرار دادن توانایی هایتان اشاره می کنیم، با جلوه دادن فرصت های درست که به شما و موفقیتتان در راه اندازی یک کارآفرینی خانگی موفق کمک می کند.
به دنبال محصولی باشید که برطرف کننده مشکلات زندگی روزانه شما باشد
یک شخص از درد کمر مزمن در زمانی که برای ساعات زیاد روی صندلی می نشست، رنج می برد و راه حل مناسبی را هم برای برطرف کردن آن پیدا نکرده بود، پس تصمیم گرفت تا با کمک طراحان صنعتی به عنوان پشتیبان، یک محصول آزمایشی را طراحی کند، بعد از آن با فروش این محصول آزمایشی ۱٫۲ میلیون دلار از کسانی که او را پشتیبانی می کردند، بدست آورد. او هم اکنون صاحب یک شرکت میلیون دلاری است، به عنوان یک کارآفرین مستقل خانگی در سان فرانسیسکو.
شخص دیگر هم مشابه همین کارآفرین، دست به تولید محصولی در جهت رفع یک مشکل زد، او می خواست تا یک راهی برای هرچه سریع تر بسته بندی کردن نهار فرزندانش پیدا کند. چیزی که به فکرش رسید تولید محصولی بر اساس سبک بسته بندی غذا در ژاپن بود. او درآمدی ۱ میلیون دلاری از این کار کسب کرد.
یک نیاز را بسنجید و یک فروشگاه آنلاین راه اندازی کنید
آیا از این آگاه هستید که مردم بیشتر به دنبال چه چیزهایی هستند؟
شخصی در یک فروشگاه دوربین امنیتی کار می کرد، او می دانست که مشتریان به دنبال چه چیزی بودند، وقتی موضوع در مورد محصولات امنیتی بود، و همچنین یک دید کلی نسبت به نحوه انبارگردانی و موجودی کالا بدست آورده بود، پس با یک پس انداز ۱۰۰۰ دلاری فروشگاه فروش دوربین امنیتی اینترنتی خود را راه اندازی کرد.
آگاه بودن از توانایی های خود و آنچه که مشتریان طلب می کنند، می تواند به شما کمک کند تا فروشگاه آنلاین خود را راه اندازی کنید. یک سایت و یا وبلاگ ساده مثلا از طریق سیستم محتوای وردپرس، البته نیاز به یک دانش ابتدایی می باشد. یا می توانید به عنوان یک فریلنسر خانگی کار کنید. بر اساس آماری در کشور آمریکا، یکی از بزرگترین بخش های تجاری و شغلی، مربوط به آن کارآفرینان موفق می باشد که به صورت خرده فروشی کار می کردند.
مهارت های خود را با مقیاس فناوری بسنجید
آیا مهارت های خود را تنها در یک دنیای فیزیکی به کار می بندید؟ با اهرم قرار دادن فناوری، شما می توانید، افراد بسیاری را به خود جذب کنید، و حتی بهتر از به کاربردن مهارت های فیزیکی. زمان و تعداد افرادی که در دسترس هستند محدود است. یک مربی خصوصی توانست تا تجارت خود را با بکارگیری مهارت هایش در خانه، راه اندازی کند. او یک نرم افزار سفارشی برای اتوماسیون کردن بسیاری از کارها طراحی کرد.
و یا یک شخص دیگر با طراحی یک شبکه موبایلی مخصوص پرستاران بچه متشکل از ۱۵۰۰ پرستار بچه، به موفقیت بزرگی دست یافت. جالب است که او خود در ابتدا یک پرستار بچه بود.
و یا یک طراح سربند، توانست با فروش آنلاین و فروش مستقیم سربنده های خود به مشتریان و بوتیک های لباس زنانه، درآمد کسب کند. پس هرگونه مهارتی در صنعت و فناوری دارید، می تواند به شما کمک کند تا یک کار بزرگ را برای خود راه اندازی کنید.
یک دوره آموزشی آنلاین راه اندازی کنید
آیا مهارتی در آموزش دارید؟ این می تواند مسیری را برای شما هموار کند، تا آکادمی تحصیلی آنلاین خود را راه اندازی کنید. اگر کمی تخصص در فناوری داشته باشید، می توانید از برخی سیستم های مدیریت محتوای سایت مثل وردپرس، یک سیستم آموزشی مخصوص را طراحی کنید. دو شخص توانستند تا از دوره آموزشی برنامه های iOS 8 و یک زبان برنامه نویسی جدید، در سال ۲۰۱۴، یک میلیون دلار درآمد کسب کنند. یا به طور مشابه یک استاد ریاضی در انگلیس توانست تا از دوره های آموزشی برنامه نویسی خود درآمدی یک میلیون دلاری داشته باشد.
پس حالا شما چه دوره آموزشی را می توانید راه اندازی کنید؟ دوره هایی که به مشتریان شما کمک کند تا کارهای خود را بهتر انجام دهند.
ایبوک منتشر کنید
آن روزها را که به سختی و طی مراحل بسیار کتاب منتشر می شد فراموش کنید. امروز شما می توانید کتاب خود را منتشر کنید، با کمترین هزینه، سپس آن را به خوانندگان میلیونی عرضه کنید. سایت هایی مثل Amazon Kindle، Goodreads، Kobo Writing Life و غیره به افراد، پلت فرمی را برای نشر یک ایبوک ارائه می دهند، همانگونه که انجمن هایی آنها را به این سایت ها ارائه می دهند. یک نفر توانست تا با نشر چندین داستان تخیلی در آمازون، ۲ میلوین دلار بدست بیاورد. او قبلا توسط دفتر نشریه های بسیاری رد شده بود.
ذوق و علاقه تنها نمی تواند شما را پیش ببرد، شما باید روی آن کار کنید، وقت بگذارید، تمرین کنید و زحمت بکشید. اگر شکست خوردید، عقب نشینی نکنید تا بالاخره یک روزی موفق شوید.
کسب درآمد . کسب و کار . کسب و کار خانگی . کسب درآمد خانگی . پول یابی . سرمایه . کارآفرین . کارآفرین خانگی . مهارت
مزایای کسب و کار خانگی
ضرورت انعطافپذیری استارتآپها
در حوزه کسبوکارهای اینترنتی، ۳۰ درصد از استارتآپها بیان میکنند که بزرگترین چالش آنها برای استخدام نیرو، رقابت شدید است.
استارتآپهایی که محیط کار انعطافپذیری دارند، شکاف موجود میان این افزایش رقابت و نیاز به استعدادهای برتر را برطرف میکنند. درواقع ۷۳ درصد از جوانان عقیده دارند که داشتن محیط کار و ساعات کار انعطافپذیر، یکی از مهمترین معیارهایی است که هنگام جستجوی کار در نظر میگیرند.
داشتن ساعات منعطف، فقط به جذب و حفظ استعدادهای برتر کمک نمیکند، بلکه در موفقیت کلی استارتآپ شما نیز نقش اساسی دارد. ولی هنوز هم بسیاری از موسسان استارتآپها به انعطافپذیری در محیط کار اعتقادی نداشته و برخی نیز نمیدانند از کجا شروع کنند.
کسب درآمد جالب
با اینکه انعطافپذیری کسبوکار تا حد زیادی بستگی به شغل و ویژگیهای شخصیتی کارمندان دارد، اما مزایای کلی این روش باعث شده است که ریسک آن کم باشد. در این مقاله چهار دلیل برای ضرورت انعطافپذیری محیط کسبوکارها بیان میکنیم:
۱ـ خداحافظی با عدم تعادل کار و زندگی
بسیاری از مردم هنگام جستجو برای شغل، انعطافپذیری را مهمترین معیار خود میدانند، چراکه میخواهند وقت بیشتری را با خانواده بگذارند یا به کارهای سرگرمکننده مشغول باشند. البته کار برای آنها اهمیت دارد، ولی ازآنجاکه داشتن ساعت کاری انعطافپذیر باعث میشود به راحتی و به شکلی کارآمد، هم به کارشان و هم به زندگیشان برسند، چنین گزینهای را ترجیح میدهند.
دیگر دوره ساعات کاری سنتی، از ۹ صبح تا ۵ بعد از ظهر، به سر رسیده است. فناوری به ما این فرصت را داده تا کارهایمان را به شکلی کارآمد و سریع، در هر زمانی به هر کجا که میخواهیم ببریم. کارمندان همواره با یکدیگر در ارتباط هستند. برای مثال اگر کسی در روز تعطیل به دیگری ایمیل بزند، گیرنده میتواند از خانه در همان روز به آن پاسخ دهد.
تاثیر انعطافپذیری محیط کار بر تعادل میان کار و زندگی بدیهی است. بنابراین استارتآپهایی که این مساله را بپذیرند، میتوانند شاهد افزایش قابلتوجهی در بهره وری خود باشند، ضمن آنکه کارمندان هم بهتر میتوانند فشارهای مربوط به کار و زندگی شخصیشان را به دور از محل کار مدیریت کنند.
۲ـ نتیجهگرایی
بسیاری از استارتآپها با انعطافپذیری مخالف هستند زیرا عقیده دارند کارمندان همیشه باید در خدمت مشتریان باشند. در اصل این شرکتها به کارمندان پول میدهند تا حضور فیزیکیشان را حفظ کنند. لیکن این باور که کارکنان باید همیشه جلوی چشم مدیر باشند تا مدیر مطمئن شود کارشان را خوب انجام میدهند، مدتهاست که از دور خارج شده است.
خلاصه اینکه استارتآپها باید بهجای توجه به حضور منظم کارمندان در محل کار، بر نتایج تمرکز کنند. اگرچه این تغییر تفکر ممکن است دشوار باشد، اما پاداش آن ممکن است ورق کسبوکار شما را برگرداند. استارتآپهایی که استراتژیهای نتیجه گرا را به کار گرفتهاند، به نتایجی همچون افزایش وجدان کاری، مشارکت بهتر کارکنان و کاهش استرس آنها دست یافتهاند. بنابراین بهجای تمرکز بر کنترل و مدیریت کارکنان و نحوهی کارشان، سعی کنید خود کار را مدیریت کنید و بر اثربخش بودن انجام کار تمرکز داشته باشید.
البته این روش برای تمامی حرفهها عملی نیست و این شما هستید که باید تصمیم بگیرید که آیا میتوان کاری را از راه دور انجام داد یا خیر. هدفی را برای کارکنان تعیین کنید و به آنها بگویید مادامیکه بتوانند در زمان تعیین شده به این هدف دست پیدا کنند، میتوانند از هر جایی که میخواهند برای شرکت شما کار کنند. بدین ترتیب هم مدیران و هم کارکنان میتوانند وقت بیشتری را برای کار واقعی صرف کنند و امکان دستیابی به نتایج موثر بیشتر میشود و زمان بیشتری برای فکر کردن در مورد شیوهی بهبود استراتژی برای موفقیت در شرکت باقی میماند.
۳ـ صرفه جویی در هزینهها
استارتآپها برای حفظ جریان کار و گسترش شرکت، شدیدا به جریان نقدینگی خود وابسته هستند. اما گاهی اوقات، مدیریت هزینههای عملیاتی و سرمایههای بلااستفاده بسیار دشوار میشود و دفاتر را به تعطیلی میکشاند. انعطافپذیری محیط کار میتواند راهحلی برای این مشکل مخرب باشد. در بازارهایی که برای استخدام نیرو با یکدیگر رقابت میکنند، استارتآپها هزاران دلار صرف میکنند تا افراد بااستعداد را جذب و حفظ کنند. ساعات کاری انعطافپذیر نهتنها به شرکت شما کمک میکند تا از نظر متقاضیان با استعداد متمایز به نظر برسید، بلکه در کنار فرهنگ سازمانی فوقالعاده، آنها را متقاعد میکنید تا کنار شما بمانند. این کار باعث میشود در هزینههای سنگین استخدام نیرو صرفه جویی کنید.
حتی میتوانید یک قدم بیشتر بردارید و روی کارکنان قراردادی تمرکز کنید. چراکه استخدام کارکنان قراردادی کمتر از کارکنان تمام وقت هزینه دارد و بااینحال، به کار با کیفیت هم میانجامد. بدین ترتیب میتوانید کارکنانی را ابتدا آزمایش کنید و سپس در مورد استخدام تمام وقت آنها تصمیم بگیرید. همچنین با این کار پول بیشتری آزاد میشود تا بتوانید آن را صرف توسعه استارتآپ خود نمایید و از ادامه موفقیت آن مطمئن شوید.
۴ـ هماهنگی میان کارکنان
اگر ساعات کاری انعطافپذیر را در سرتاسر سازمان خود به اجرا درآورید، و به کارکنان اجازه دهید خودشان ساعات کارشان را انتخاب کنند، به تقویت کار تیمی و هماهنگی بیشتر در استارتآپ خود کمک کردهاید. ازآنجاکه تمامی کارکنان از امتیاز داشتن ساعات کاری انعطافپذیر برخوردار میشوند، هماهنگی آنها نیز با شما بیشتر خواهد شد.
اگر یکی از کارمندان نتواند کاری را که شدیدا در اولویت است به موقع انجام دهد، یا آنکه مجبور شود به خاطر حضور در جایی، زودتر محل کارش را ترک کند، سایر کارمندان میتوانند ساعات کارشان را تعدیل کرده و در غیاب آن فرد، کارش را انجام دهند. ازآنجاکه این کار به نفع همه است و همه از منافع آن بهرهمند میشوند، ارتباط و پیوند جمعی مستحکمتر میشود و افراد از یکدیگر بیشتر حمایت میکنند.
کارکنانی که ساعات کاری انعطافپذیری دارند ، احساس میکنند توانمندترند، زیرا نیازهای فردی و عاطفی آنها برآورده میشود، و بدین ترتیب نگرش آنها نسبت به کارشان مثبتتر و رضایت آمیزتر میشود. این مثبت اندیشی باعث میشود نیروهای منفی و تنشهایی که استراتژیهای کاری سنتی (که مطابق آنها همه باید همزمان زیر یک سقف کار کنند) بعضاً ایجاد میکنند از بین برود.
آیا استارتآپ شما محیط انعطافپذیری دارد؟
کسب درآمد . کسب درآمد از اینترنت . استارت آپ انعطاف پذیر اینترنت پول یابی تبلیغات راز موفقیت . کارآفرین . کسب و کار . نوآوری
منبع مقاله : سایت پول یابی
کسب درآمد در عصر مشتریان متصل
رسانه، خود پیام است
مشتریان همواره در تحول و تکامل هستند و مشتری آینده با مشتری امروز کاملا متفاوت است. تکامل، واکنش اجتنابناپذیر ما در برابر تغییراتی است که هر لحظه و هر روز پیرامون ما رخ میدهد. امروزه بر همه بازاریابان روشن شده است که برندها و فرآیند برندسازی بیش از پیش مشتریمحور شدهاند. بسیاری از برندها از نظر عملیات و کیفیت به همگرایی رسیدهاند. تنها چالشی که وجود دارد، پیشبینی رفتار مشتریان باهوش است. این روزها، مشتریان متصل (Connected Customers) و برندها دقیقا به همان شکلی رفتار میکنند که «مارشال مک لوهان» ۵۰سال قبل پیشبینی کرده بود. او در کتاب به یاد ماندنی خود به نام «درک رسانه» ادعا کرد که «رسانه، خود پیام است.» در آن دوران، این جمله برای بسیاری غیرقابل درک و بیشتر شبیه غیبگویی بود. گرچه مک لوهان این مفاهیم را برای نخستین بار در دهه ۱۹۶۰ میلادی مطرح کرده اما بهدلیل پیشرفت مداوم تکنولوژی، گفتههای او قدیمی نشده و هنوز هم کاربرد دارد.
او معتقد بود که مردم، بیشتر روی اختراعات و نوآوریهای جدید تمرکز میکنند در حالی که از تغییرات بنیادینی که این اختراعات و نوآوریها در جامعه ایجاد میکنند غافل هستند. او تکنولوژیها و نوآوریهای جدید را «رسانه» نام نهاد. رسانه یعنی ابزاری که به انسان کمک میکند کارهایی را انجام دهد که قبل از اختراع رسانه، انجام آنها غیرممکن بود. هر رسانه، یکسری از ابعاد فیزیکی، اجتماعی، شناختی یا روانشناختی انسان را به فعالیت وا میدارد. مک لوهان نام این فرآیند را «توسعه ابعاد وجودی انسان» میگذارد. مثلا اتومبیل، پاهای ما را بهکار میاندازد و در نتیجه ما را جابهجا میکند. تلفن همراه، ما را به استفاده از صدایمان وامیدارد و قابلیت دسترسیپذیری ایجاد میکند و رسانههای الکترونیکی مستقیما روی «دستگاه عصبی مرکزی» ما تاثیر میگذارند. در حالی که تمام تکنولوژیهای قدیمی کمابیش یک یا چند عضو از اعضای بدن را بهکار میاندازند، اما گفته میشود که الکتریسیته مستقیما روی دستگاه عصبی و در نتیجه روی مغز تاثیر میگذارد. رسانههایی که قبل از عصر الکتریسیته اختراع شده بودند، باعث تحریک خارجی اعضای بدن میشدند. تکنولوژیهای الکترونیک اما مستقیما ذهن را هدف میگیرند. مک لوهان معتقد بود تحریک هوشیاری، نخستین نشانه «هوشیاری جمعی» دهکده جهانی است. ما به سرعت در حال ورود به آخرین مرحله از توسعه ابعاد وجودی انسان هستیم: تحریک هوشیاری از طریق رسانههای الکترونیکی. معنای «پیام» از دیدگاه مکلوهان تا حدی مبهم است، درست مثل تعریف او از رسانه. به اعتقاد او، پیام محتوایی نیست که از سوی رسانه به مخاطب منتقل میشود، مثل آگهیهای بازرگانی. از نظر او پیام به تمام تغییراتی اطلاق میشود که از طریق رسانه در امور شخصی، میان فردی و اجتماعی انسان ایجاد میشود؛ مثل تغییرات در رفتار، گرایشها، روابط و باورهای عمومی. بنابراین، «پیام» مکلوهان، تغییر در مقیاس، سرعت یا الگوی رفتار انسانها است که بهدنبال یک اختراع یا نوآوری جدید ایجاد شده باشد. هر رسانه پیامی به همراه دارد. ما در حال حاضر دریافتهایم که «پیام مشتریان متصل»، روی امور انسانی و عرصه بازاریابی تاثیر چشمگیری دارد.
پیام مشتریان متصل
به عصر مشتریان متصل خوش آمدید. بسیاری از کارشناسان مردمشناسی دیجیتال مثل «برایان سولیس» این نسل را نسل C (Connected مینامند. مشتری متصل امروز، آینه تمام نمای پیام مکلوهان است. با حضور گسترده تلفنهای هوشمند، تبلتها و شبکههای اجتماعی، «متصل بودن» به یک حقیقت انکارناپذیر تبدیل شده است. به اشتراک گذاشتن تجربیات در شبکههای اجتماعی یکی از اصلیترین ویژگیهای زندگی در عصر دیجیتال است، عصری که در آن همه ما همواره آنلاین و به یکدیگر متصل هستیم. این سبک زندگی دیجیتال یکی از تغییرات پیشبینینشده مک لوهان در عرصه بازاریابی و برندسازی را محقق ساخته است؛ شکافی بزرگ میان مشتریان متصل و سازمانهایی که هنوز از روشهای بازاریابی و برندسازی سنتی استفاده میکنند.
به اعتقاد سولیس، هر فرد بهطور متوسط، دست کم با ۱۵۰ نفر در فیسبوک یا ۱۴۰ نفر در توییتر در ارتباط است. این رقم تصادفا با «عدد دانبار» مطابقت پیدا میکند. این عدد که نخستین بار از سوی «رابین دانبار» مطرح شد، بیانگر یکی از محدودیتهای شناختی انسان است. بر اساس این نظریه، یک نفر میتواند با حدود ۱۵۰ (تا ۲۴۰) نفر رابطه اجتماعی پایدار برقرار کند. مشتریان متصل این پتانسیل را دارند که از طریق رسانههای اجتماعی و با به اشتراک گذاشتن تجربیات، ارزش پیشنهادی شما را به میلیونها مشتری احتمالی که دارای سلایق و عقاید مشابهی هستند منتقل کنند. قدرت این مشتریان در انتقال ارزش و جلب مشتریان جدید، بسیار فراتر از توانایی شماست.
استراتژیهای برندسازی و بازاریابی متناسب با رفتار و انتظارات مشتریان متصل به شما کمک میکند تا به کمک جمعی از مخاطبان به طیف بزرگتری از مخاطبان دسترسی پیدا کنید. با نگاهی به نظریه مکلوهان میتوانیم نتیجه بگیریم که در این عصر، فرآیند اتصال یک مشتری با مشتریان دیگر، خود یک رسانه است. این رسانه به شما امکان دسترسی به مخاطبانی را میدهد که غیرقابل دسترس هستند یا دسترسی به آنها هزینهبر است و این بر جمله معروف «رسانه خود پیام است» صحه میگذارد.
در سال ۲۰۱۱، گوگل مفهوم «لحظه صفر حقیقت» یا ZMOT را برای نخستین بار مطرح کرد. لحظه صفر حقیقت همان لحظهای است که هنگام خرید آنلاین، بازدید از یک وبسایت یا مرور نظرات کاربران، نخستین ذهنیت شما از یک برند در ذهنتان شکل میگیرد. اما نسل C اهل صبر کردن نیستند. از ویژگیهای اصلی این نسل، جستوجوی اطلاعات پیش از خرید آنلاین محصولات و خدمات است.
مشتریان نسل C آگاهتر و نکتهسنجتر از آن هستند که در لحظه صفر حقیقت گیر کنند. سولیس با یادآوری این نکته، بازاریابان و نظریات آنها درباره لحظه صفر حقیقت را زیر سوال برد. به اعتقاد او، گرچه محتوایی که ما در قالب تبلیغات به مشتری ارائه میکنیم در شکلگیری ذهنیت او درباره محصول یا خدمات ما تاثیر دارد، اما مشتریان بیشتر تحت تاثیر نظرات و تجربیات سایر کاربران در شبکههای اجتماعی هستند و تصمیم خود را بر اساس تجربیات «واقعی» کاربران میگیرند.
او با اشاره به محدودیتهای نظریه ZMOT برای شکلدهی تصمیمگیری آنلاین مشتریان نسل C، در سال ۲۰۱۳ واژه UMOT یا «لحظه نهایی حقیقت» را معرفی کرد. UMOT فرآیند تکرارشونده به اشتراک گذاشتن تجربیات است. به بیان دقیقتر، لحظه نهایی حقیقت، لحظهای است که مردم تجربههای خود درباره یک برند را در رسانههای اجتماعی به اشتراک میگذارند. لحظهای که شما تجربه خود را به اشتراک میگذارید، لحظه ZMOT تمام افرادی است که این تجربه را در قالب یک عکس یا نوشته میبینند. فرآیند تبدیل UMOT به ZMOT بارها تکرار شده و از محدوده کنترل سازمانها خارج میشود.
نتیجهگیری: قوانین برندسازی سنتی دیگر پاسخگوی نیازهای مشتریان نیستند. مراحلی که هر مشتری طی میکند تا محصولی را خریداری کند، درست مثل یک سفر طولانی است و سفر مشتریان امروز با سفر مشتریان نسلهای قبل کاملا متفاوت است. همه ما، صرفنظر از سن و سال، مشتریان متصل هستیم. همه ما در شبکههای اجتماعی مخاطبانی داریم که خود نیز دارای مخاطبانی هستند و همین امر الگوهای برندسازی را دگرگون کرده است.
مشتریان امروز، فرآیند برندسازی را که روزی در حوزه وظایف مدیران برند بود، کاملا تحت کنترل خود در آوردهاند و مدیران برند تنها در صورتی میتوانند در این فرآیند به بهترین شکل سهیم باشند که تجربهای خاطرهانگیز را برای مشتریان فراهم کنند. آدام ریچاردسون از مجله کسبوکار هاروارد معتقد است تجربه مشتری یعنی مجموع نقاط تماس یک مشتری با برند (touchpoints) در تمامی مراحل چرخه خرید، یعنی از ZMOT تا UMOT. شما میتوانید با کمک صدها «نقشه سفر مشتری» که به صورت آنلاین در دسترس عموم قرار دارند، نقشه نقاط تماس مشتری خود را طراحی کنید. هرچند نقاط تماس از هر صنعت تا صنعتی دیگر متفاوت است اما ریچاردسون این نقاط را در چهار گروه کلی جای میدهد: ۱. محصول یا خدمات ۲.تعاملات ۳.پیامرسانی ۴. محیط یا بستر
هنگام طراحی این نقشه نکات زیر را در نظر بگیرید:
* از زاویه دید مشتریان متصل به مسائل نگاه کنید.
* برای جمعآوری دادههای مشتریان از روش جمعسپاری استفاده کنید.
* از پیچیدگی بپرهیزید.
خود واقعیتان باشید
شرکت بینالمللی Cohn & Wolfe در سال ۲۰۱۶ در گزارشی اعلام کرد که مشتریان، تشنه صداقت هستند و از دروغگویی بیزارند. از دیدگاه مشتریان متصل، شرکتی دارای صداقت و اعتبار است که قابل اطمینان، معتبر و حقیقی باشد. این سه ویژگی، هفت معیار را شامل میشوند: عمل به وعدهها، ارائه کیفیت بالا، برخورد مناسب با مشتری، حفظ حریم خصوصی و دادههای مشتریان، ارتباط صادقانه، حقیقی بودن و پرهیز از جعلی بودن و پایبندی به اصول اخلاقی.
دادههای بزرگ، شخصیسازی و برندسازی در نسل C
طبق نتایج تحقیقات، ۶۱ درصد مشتریان میگویند که تکنولوژی، رفتار آنها و نحوه تعاملشان با شرکتها را تغییر داده است. برخی از یافتههای این تحقیقات از این قرارند:
۱) به لطف تکنولوژی، سکان کشتی در دست مشتریان است. تکنولوژی نحوه تعامل افراد با شرکتها را به کلی تغییر داده است. ۷۰ درصد مصرفکنندگان موافقند که به لطف تکنولوژی، میتوانند محصول دلخواهشان را از بهترین تولیدکننده خریداری کنند. ۶۱ درصد میگویند تکنولوژی رفتار آنها را تغییر داده است.
۲) مشتریان، خواهان تعاملات بیدرنگ هستند. هر کجا تکنولوژی حضور دارد، فرهنگ «فوریت و بیواسطگی» حاکم است و این فرهنگ، ماهیت تعاملات مشتری با شرکتها را تغییر داده است. ۶۴ درصد مشتریان از شرکتها انتظار دارند که بدون معطلی به آنها پاسخ دهند.
۳) مشتریان اعداد و ارقام نیستند، انسانند. مشتریان این عصر با تکنولوژی کاملا خو گرفتهاند اما در عین حال، بهدنبال روابط شخصی با شرکتها هستند. دوسوم مصرفکنندگان میگویند اگر شرکتی به آنها به چشم اعداد و ارقام نگاه کند، آنها به برند دیگری روی خواهند آورد.
۴) مشتریان، دادهها را در ازای شخصیسازی به شرکتها ارائه میکنند. بسیاری از مشتریان میدانند که شخصیسازی تنها در حالتی ممکن است که شرکتها به دادههای مشتریان دسترسی داشته باشند. مشتریان از کسبوکارها انتظار دارند از این دادهها بهعنوان اهرمی برای ایجاد یک تجربه بهتر و متناسب با نیاز مشتری استفاده کنند.
۵) مشتریان باهوش بهدنبال تجربه فروش سفارشیاند. مشتریان از شنیدن تعریف و تمجیدهای تکراری فروشندگان از محصولات به ستوه آمدهاند. آنها کسبوکاری را انتخاب میکنند که مشتری را درک کند. بیش از سهچهارم مشتریان، فروشندگانی را ترجیح میدهند که به جای تمرکز بر فروش محصول، روی تامین نیازهای مشتری تمرکز کنند.
مشتریان، منبع جمعسپاری
مشتریان متصل، در واقع مدیران برند شما هستند که روی آنها کنترل چندانی ندارید. پس چرا برخی از عملیات مربوط به حوزه بازاریابی را به آنها محول نکنید؟ جمعسپاری یعنی سپردن بخشی از فعالیتهای یک سازمان به مشتریان یا افرادی خارج از سازمان که به صورت داوطلبانه، بهطور رایگان یا با دریافت مبلغی ناچیز، حاضر میشوند این فعالیتها را بر عهده بگیرند. با استفاده از این روش، دادههای واقعی را از مشتریان واقعی دریافت میکنید و روی تجربیاتی که به اشتراک میگذارند، تاثیر بیشتر و سریعتری خواهید گذاشت. الکس کرام، نویسنده وبسایت crowdsource.com میگوید میتوانید در این چهار حوزه از عملیات بازاریابی از روش جمعسپاری استفاده کنید: تعیین ارزش پیشنهادی برند، پیامرسانی به مشتریان، توسعه محصول جدید و طراحی بستهبندی
ما تازه در آغاز عصر مشتریان متصل هستیم. تا سال ۲۰۲۰، این انتظار میرود که سفر مشتریان یکپارچهتر و کلنگرانهتر باشد. مفاهیم مشتری متصل، سفر مشتری و تجربه مشتری، دیگر فقط دغدغه مدیران ارشد بازاریابی، مدیران ارشد فناوری اطلاعات و مدیران ارشد منابع انسانی نیست. مدیران ارشد اجرایی نیز به مرور به اهمیت این حوزهها پی میبرند. این متغیرها مرگ و زندگی کسبوکارها را رقم میزنند. مدیرانی که با حوزه مشتری آگاهانه و هوشمندانه برخورد میکنند و تمرکز اصلی استراتژی کسبوکار خود را بر مشتریان معطوف میکنند، بدون شک موفق خواهند شد.
کسب درآمد . کسب درآمد از اینترنت . سایت پول یابی . استراتژی برندسازی . برندسازی . تصمیمگیری . قوانین برندسازی . کسب و کار . مشتری . مشتریان متصل
منبع : سایت پول یابی
خرید یک کسب و کار که دارای رشد پایدار است، بسیار بهتر از ایجاد کسب و کار جدید با آینده نامعلوم است. این مدل تأثیر بالایی در آینده کسب و کار دارد.
کسب درآمد جالب
یکی از مهمترین انتخابهای شغلی که میتوانید داشته باشید این است که بخواهید کارمند شخص دیگری باشید یا برای خودتان کار کنید. نباید خودتان را گول بزنید؛ اگر میخواهید برای خودتان کار کنید، به این معنا نیست که کسبوکار و شرکت خودتان را راهاندازی کنید. رسیدن به ایده خوب و داشتن پول کافی برای کارآفرین یکشبه شدن، آسان نیست. افراد زیادی هستند که میخواهند کارآفرین شوند یا فکر میکنند که میخواهند کارآفرین شوند. ولی نمیدانند که از کجا شروع کنند.
آیا تا به حال به یک راه حل سوم فکر کردهاید؟ یک کسبوکار را بخرید و رئیس خودتان باشید! این مدل کسبوکار «کارآفرینی از طریق خرید یک شرکت» (Acquisition) نام دارد و سالها است در دانشگاههای جهان تدریس میشود. بهعنوان مثال، خرید یک کسبوکار توانسته است باعث گسترش شرکت ایجنت بتا (Agent Beta) شود. اگر این شرکت این کار را نمیکرد، میبایست به رشد کم قانع میشد. همین شرکت از طریق خرید یک کسبوکار دیگر به نام فلیپا (Flippa) توانست در سبد خدمات خود تنوع ایجاد کند.
مدیران هوشمند، به دنبال شرکتهایی هستند که رشد کردهاند و سودده هستند. این نوع کسبوکار دارای درآمد پایدار است. کسب و کار پایدار، کسبوکاری است که بانکها و سرمایهگذاران به آن علاقه دارند و ریسک بسیار کمی برای سرمایهگذاری دارد که باعث جذاب بودن آن میشود.
چه چیز باعث پایداری کسبوکار میشود؟
مشتریان وفادار باعث پایداری یک کسبوکار میشوند. مشتری که بتواند خریدهای مجدد داشته باشد، برای ادامه حیات یک شرکت بسیار حیاتی است. توسعه سریع پایگاه مشتریان ضامن ادامه رشد کسب و کار نیست. بنابراین صاحبان کسبوکار نباید با این مسئله گمراه شوند. برای خرید یک کسبوکار باید به دنبال شرکتهایی بود که هستهای از مشتریان وفادار دارند که همیشه محصولات و خدمات آنها را خریداری میکنند. ولی آیا مشتریان همیشه ثابت هستند یا تغییر هم میکنند؟ تغییرات دورهای در پایگاه مشتریان نشانه این است که کسب و کار نتوانسته بازار خاص خود را پیدا کند. در نتیجه پول، زمان و منابع به دنبال پیدا کردن مشتری خاص هدر رفته است.
رشد آرام بهتر است یا رشد سریع؟
مورد دیگری که باید به آن اشاره کرد، مدل رشد آرام است. چون وقتی که شما وارد یک کسبوکار جدید میشوید، تمایل ندارید وارد بحرانهایی مثل موجودی انبار بالا، مشکلات سرویس مشتریان، حمل و نقل، انبارداری، آموزش و مشکلاتی از این قبیل شوید که نتیجه رشد بالا است. البته فکر نکنید باید برای خرید، به سراغ یک شرکت سطح پایین بروید که احتمالا هیچگونه پایگاه مشتری در آینده نخواهد داشت.
یکی از مشاوران خبره در زمینه خرید کسبوکار میگوید: «به دنبال خرید شرکتی باشید که طی سالیان گذشته رشد پایداری داشته است و محصول یا خدمت آن شرکت در سالهای آتی، تقاضای پایداری از جانب مشتری داشته باشد.» تأسیس یک شرکت، ریسک خیلی بزرگی است و ساعتها کار مدام میطلبد. شما بدون هیچ پولی شروع میکنید و میبایست به دنبال مشتری باشید که کسبوکارتان رشد کند. شما هیچ پایگاه مشتری ندارید و باید از صفر شروع کنید. کارمندان آموزشدیده و باتجربه ندارید که به شما سرنخ بدهند و کارهای مهم شما را انجام دهند. ولی خرید یک شرکت پایدار، به این معنی است که باید جزئیات کوچکی را تغییر دهید تا به سبک دلخواهتان تبدیل شود و بانکها بتوانند با طیب خاطر، اعتبارات بانکی را به شرکت شما سرازیر کنند.
کسب درآمد . کسب درآمد از اینترنت . استارتآپ .بیزینس . پایداری کسب و کار . خریداستارت آپ . رکود کسب و کار . کسب و کار
منبع :سایت پول یابی, کسب درآمد از اینترنت
آموزش کسب درآمد با نرمافزارمحور
هر زمان موفق شوید نرمافزار کاربردی خود را به مشتریان بفروشید در حقیقت اولین گام راهاندازی کسبوکار نرمافزارمحور خود را پشت سر گذاشتهاید. نرمافزارهای مرتبط با محصولات اپل در فروشگاه آیتیونز به فروش میرسند در حالی که نرمافزارهای اندرویدی در فروشگاههای مختلفی همچون گوگل پلی و آمازون در معرض فروش قرار میگیرند. سازندگان برنامههای کاربردی که نرمافزارهای خود را در فروشگاه اپل قرار دادهاند سالانه باید مبلغی را به اپل پرداخت کنند. اما در مجموع سود قابل توجهی عاید توسعهدهندگان میشود، البته به شرطی که نرمافزار خوبی طراحی کرده باشند....
آموزش کسب درآمد با اپلیکیشن موبایل
به طور معمول زمانی که به دنبال تبدیل ایده خود به یک محصول کاربردی هستید، آن هم محصولی که بر اساس فناوریهای روز کار کند با یکسری مشکلات غیر قابل رویت روبرو خواهید. اما کارشناسان حوزه نرمافزار بر این باور هستند که هر کاربری قادر است با اتخاذ سیاستی درست و اختصاص وقت کافی، یک برنامه کاربردی موبایل را طراحی کرده و به درآمدزایی بالایی دست پیدا کند. چاد مورتا توسعهدهنده نرمافزار در این ارتباط میگوید: «اگر همه کارها را به شکل درستی به سرانجام برسانید، آنگاه به درآمد بسیاری دست پیدا خواهید کرد.»
مورتا زمانی که تصمیم گرفت به عنوان توسعهدهنده نرمافزار کار خود را آغاز کند، هیچگونه تجربه قبلی در این زمینه نداشت، اما موفق شد کسبوکار نرمافزارمحور مبتنی بر دستگاههای همراه خود را به شکل خوبی راهاندازی کند. Empire Apps یکی از موفقترین و پولسازترین نرمافزارهایی است که مورتا آنرا طراحی کرده است.
از بازاریابی و تحلیل نمونه کارهای مشابه غافل نشوید
میکا اولسون، یکی از بنیانگذاران شرکت توسعهدهنده نرمافزار Ebbex در این ارتباط گفته است: «در حالی که داشتن یک ایده خوب اصل مهمی در این زمینه به شمار میرود، اما یکسری فعالیتهای دیگر همچون طراحی درست و بازاریابی نیز باید مورد توجه قرار گیرند. رعایت این دو نکته به ویژه در ارتباط با کسبوکارهایی که خطرپذیر هستند باید بیش از اندازه مورد توجه قرار گیرد.»
نیکولاس آکونا یکی دیگر از موسسان شرکت Ebbex به افرادی که به دنبال ساخت نرمافزارهای کاربردی هستند، توصیه کرده است: «ابتدا درباره ایده خود با دوستان و خانوادهتان مشورت کنید. از آنها سوال کنید آیا تمایل دارند از برنامه کاربردی شما استفاده کنند و نظر آنها در رابطه با ایده شما چیست؟ فردی که خود ایدهای را به زبان میآورد ممکن است جنبههای منفی کار خود را مشاهده نکند به واسطه آنکه مجذوب ایده خود شده است.»
کسب درآمد با کامپیوتر و اینترنت( آفیس)
مایک داندل توسعهدهنده نرمافزار میگوید: «در زمان ساخت یک برنامه کاربردی باید توجه ویژهای به رقبای خود داشته باشید. بهتر است نرمافزارهای طراحی شده از سوی رقبا را مورد بررسی قرار دهید، نقاط قوت کارهای آنها را مورد توجه قرار داده و سعی کنید از اشتباهاتی که آنها در زمینه طراحی یا بازاریابی انجام دادهاند، دوری کنید. بهتر است زمانی را صرف یادداشتبرداری ویژگیهای منحصربهفردی کنید که تصور میکنید، باید درون برنامه شما قرار گیرند.»
ایده نرمافزاری خود را به طور کامل تشریح کنید
راندل در این ارتباط گفته است: «تنها به دنبال آن نباشید تا در یک پاراگراف کوتاه برنامه خود را توصیف کنید. باید حداقل چند صفحه در رابطه با برنامه کاربردی خود یادداشتنویسی کنید. در این یادداشت باید نشان دهید که برنامه شما قرار است چه چیزی را ارائه کند، به چه دلیل متمایز از برنامههای دیگر خواهد بود و در نهایت بر اساس چه رویکردی قادر خواهید بود نظر مساعد کاربران را جذب کرده و مشوقهایی را در اختیار آنها قرار دهید.»
زمانی که ایده خود را به خوبی تشریح کردید، نوبت به ساخت برنامه کاربردی میرسد. بعضی از سایتها ممکن است از سوی افرادی طراحی شده باشند که به لحاظ فنی تجربه کمی دارند. اما برای نوشتن برنامههای موبایل موفق به مهارت برنامهنویسی و دانش اولیه نیاز دارید. افرادی که در زمینه برنامهنویسی تخصص کافی ندارند فرآیند ساخت نرمافزار (تبدیل ایده به محصول) را به شرکتهای بزرگ یا برنامهنویسان مستقل واگذار میکنند.
مورتا میگوید: «هزینه برونسپاری ساخت یک نرمافزار بسته به قابلیتهایی که مالک ایده در نظر دارد، در برنامه خود قرار دهد؛ از هزار دلار تا یک میلیون دلار شناور است. با این وجود، با حداقل دانش اولیه نیز میتوانید اینکار را انجام دهید.» مورتا پس از یک تصادف وحشتناک و در مدت زمانی که در بیمارستان استراحت میکرد، به فکر افتاد تا برنامه Fingerprint Security Pro را طراحی کند. او برای ساخت نرمافزار خود کمتر از دو هزار دلار هزینه کرد اما در نهایت موفق شد به سودآوری ۷۰۰ هزار دلاری برسد.
نرمافزار خود را در فروشگاههای پر بازدید و معروف قرار دهید
هر زمان موفق شوید نرمافزار کاربردی خود را به مشتریان بفروشید در حقیقت اولین گام راهاندازی کسبوکار نرمافزارمحور خود را پشت سر گذاشتهاید. نرمافزارهای مرتبط با محصولات اپل در فروشگاه آیتیونز به فروش میرسند در حالی که نرمافزارهای اندرویدی در فروشگاههای مختلفی همچون گوگل پلی و آمازون در معرض فروش قرار میگیرند. سازندگان برنامههای کاربردی که نرمافزارهای خود را در فروشگاه اپل قرار دادهاند سالانه باید مبلغی را به اپل پرداخت کنند. اما در مجموع سود قابل توجهی عاید توسعهدهندگان میشود، البته به شرطی که نرمافزار خوبی طراحی کرده باشند. اولسون میگوید: «البته به این نکته توجه داشته باشید که قرار دادن یک برنامه کاربردی در آیتیونز به معنای آن نیست که در کار خود موفق خواهید شد. طراحی و ساخت یک نرمافزار کاربردی درست همانند راهاندازی یک کسبوکار فیزیکی است. به معنای آنکه باید زمانی را صرف قیمتگذاری کرده، کانالهای ارتباطی با مخاطبان خود را راهاندازی کرده و در نهایت بودجهای را برای بازاریابی و تبلیغات در نظر بگیرید.»
آکونا میگوید: «بهتر است مردم درباره نرمافزار شما اطلاع جامعی داشته باشند تا متقاعد شوند آنرا خریداری کنند. به طور معمول بسیاری از توسعهدهندگان نرمافزار یک نسخه آزمایشی را در اختیار کاربران قرار میدهند تا پیش از خرید نسخه نهایی با کم و کیف محصول آشنا شوند. این رویکرد به شما اجازه میدهد در آینده نرمافزارهای قدرتمندتری را طراحی کنید. به طور معمول برای موفقیت در کار خود ممکن است به ساخت بیش از یک نرمافزار نیاز داشته باشید.»
از فروش نرمافزار چه میزان سود عاید من میشود؟
اولین نکتهای که باید به آن دقت کنید این است که درآمد حاصل از فروش نرمافزار همانند هزینهای که برای ساخت آن صرف میشود، یک رقم شناور است. نوع برنامه کاربردی تعیین کننده میزان فروش است. یک بازی طراحی کردهاید یا یک محصول کاربردی؟ دومین نکتهای که باید به آن توجه داشته باشید به کمپین شما باز میگردد. گستره کمپین بازاریابی شما تا چه اندازه وسیع بوده است؟ به طور معمول، جایگاه برنامه کاربردی شما ( در فهرست نرمافزارهای پر فروش) در پایان اولین روز فروش میزان درآمد شما را مشخص میکند. عامل سوم دیگری که باید به آن دقت کنید تعداد نظرات مثبتی است که از کاربران دریافت کردهاید. کاربران چه تعداد ستاره به نرمافزار شما دادهاند؟ هر چه تعداد ستارهها بیشتر باشد کاربران بیشتری متقاعد میشوند که محصول شما ارزش خرید کردن را دارد.
راندل میگوید: «نرمافزارهایی را در فروشگاه اپل مشاهده کردم که به سودآوری ۵۰ هزار دلاری رسیدهاند. اما در مقابل نرمافزارهایی نیز وجود داشتهاند که سودآوری آنها به شدت پایین بود.»
مورتا میگوید: «در نهایت به این نکته توجه داشته باشید که بازار برنامههای کاربردی بسیار سودآور است. کاربران سراسر جهان به دنبال آن هستند تا نرمافزارهای کاربردی را خریداری کنند. زمانی که نرمافزارهای خود را طراحی کردم و به فروش رساندم، مشاهده کردم که مردم از کشورهایی که تا پیش از این اسم آنها به گوش من نخورده بود، خواستار نرمافزار من شدند. این حس برای هر توسعهدهندهای حس خوشایندی است.»
کسب درآمد از اینترنت . کسب درآمد از اینترنت. ایده تجاری . ساخت نرمافزار . فروش نرمافزار . کسب و کار . کسب و کار نرمافزار محور . نرمافزار محور
شیوه تمرکز کارآفرینان موفق در محیط کار
کسب درآمد با بازاریابی یا مارکتینگ متفاوت
شبکه های اجتماعی امروزه بخش زیادی از زندگی افراد را به خود اختصاص داده اند. در این میان مدیریت چند شبکه اجتماعی مانند اینستاگرام، فیس بوک، توییتر، یوتیوب و گوگل پلاس بدون شک دردسرهای زیادی را به همراه خواهد داشت. مخصوصا اگر بخواهید در تمام آنها عضو بوده و فعالیت داشته باشید.....
امروزه ورود به عرصه کارآفرینی نیازمند تلاش فراوان و پیشبرد اهداف مختلف به منظور دستیابی به موفقیت است. این امر میتواند منجر به افزایش ساعت کاری شما شده و عملاً وقت خالی چندانی برای تان باقی نگذارد. مشکل اساسی در این میان نه در مورد ساعت کاری، بلکه معطوف به چگونگی حفظ تمرکز روی مسائل مهم است.
حفظ تمرکز روی امور مهم عاملی است که کیفیت عملکرد افراد را به طرز چشمگیری افزایش میدهد. با این حال اگر نگاه دقیقی به زندگی مدرن بیندازیم، مشاهده میکنیم که ابزارهای مختلفی امکان دستیابی به این هدف را دشوار ساختهاند. شبکههای اجتماعی و برنامههای آنلاین تنها بخشی از این تکنولوژیها هستند. مشکل اصلی در این میان دسترسی آسان به چنین ابزارهایی حتی در محیط کار است. بر همین اساس در ادامه با هفت کارآفرین موفق در مورد شیوههای حفظ تمرکز در محیط کاری صحبت کردهایم.
۱- اجازه ندهید ایمیلها برنامه هفتهتان را تنظیم کنند
تیم چن، کارآفرین آمریکایی و موسس برند NerdWallet است. این برند در زمینه ارائه مشاوره های اقتصادی به اشخاص حقیقی و حقوقی فعالیت دارد. چن شیوه جالبی را در مورد برنامه ریزی هفتگی دنبال می کند و به این وسیله توانسته است استارتاپ برندش را به ارزشی حدود ۵۵۰ میلیون دلار برساند. شیوه کار خلاقانه و ساده است. در واقع «تیم» ابتدای هر هفته طرحی از آنچه باید انجام دهد، تهیه کرده و به منظور آگاهی از نظر دیگر کارمندانش آن را به وسیله سرویس ایمیل به اشتراک می گذارد. به این ترتیب دیگر خبری از ایمیل های اول هفته کارمندان که چن آن را «کابوس هفته جدید» خطاب میکند، نخواهد بود.
صاحب برند NerdWallet در این مورد این گونه اظهار نظر کرده است: «ابتدای هر هفته به جای آنکه در ایمیل کارمندانم غرق شده و اجازه دهم آنها برای هفته آتی تصمیم بگیرند، برنامه کلی را تهیه کرده و به وسیله یک ایمیل با کارمندان به اشتراک میگذارم. مزیت اصلی این شیوه آن است که ساختار اصلی را شما تهیه کرده و این اجازه را به کارمندان میدهید که به آن شاخ وبرگ دهند. به این ترتیب هم برنامه موردنظرتان را در طول هفته پیگیری خواهید کرد و هم خلاقیت کارمندان را به فعالیت های موردنظرتان اضافه می کنید.»
شیوه های کسب درآمد خانگی
۲- ساده سازی کارها، رمز موفقیت در کسب وکار
آدمهای خوش بین معمولاً دوست ندارند با امور سخت ودشوار دست وپنجه نرم کنند. در واقع آنها قادرند هر فعالیت دشواری را برای خود به یک تفریح و بازی تبدیل کنند. یکی از این افراد خوش بین و خلاق دانیلا یاکوبوفسکی، صاحب فروشگاه اینترنتی BaubleBarاست.
این فروشگاه که در زمینه جواهرات فعالیت دارد، موفق شده تنها در عرض یک سال از زمان تأسیس در سال ۲۰۱۰ ارزش خود را به ۱۱٫۵ میلیون دلار برساند. بر همین اساس دانیلا شیوه خود را یکی از تأثیرگذارترین عوامل در راستای کسب این موفقیت خوانده است. سبک وی خلاقانه و در عین حال ساده است: «من در مورد برنامه ریزی به شدت وسواس دارم. کمتر به یاد دارم کاری را بدون برنامه ریزی قبلی انجام داده باشم. به همین دلیل در محیط کار نیز از برنامه ریزی به عنوان یک اهرم کمکی استفاده میکنم.
اگر میخواهید مانند من عمل کنید، ابتدا امور پیش رو را براساس اولویت و فوریت طبقه بندی کرده و سپس سعی کنید آنها را تا جای ممکن خرد کنید. این کار را آنقدر ادامه دهید که هر فعالیت را بتوان در حداکثر دو ساعت به اتمام رساند.»
صاحب استارتاپ BaubleBar خردسازی امور را راهکاری می داند که فشار روانی ناشی از دشواری شان را کاهش میدهد. به این ترتیب می توان با تمرکز بیشتر فعالیتهای هفته را پیگیری کرد.
۳- تقویت تمرکز با انجام ورزش مخصوص
الیور خراز، کارآفرینی است که حوزه تحصیلات آکادمیکش در زمینه پزشکی را با کارآفرینی ترکیب کرده و حاصل آن را از سال ۲۰۰۷ در دسترس جهان قرار داده است. وب سایت ZocDoc در زمینه ارائه توصیههای پزشکی و معرفی متخصصان برجسته هر منطقه فعالیت دارد. ارزش این برند در حال حاضر ۹۵ میلیون دلار است و اغلب نقاط جهان را تحت پوشش دارد.
نحوه عملکرد الیور هنگامی به ذهنش رسید که در دوران تحصیل مجبور به مطالعه طولانی بود: «تحصیل در دانشگاه به رغم تمام مزایایی که برای من به همراه داشت، مطالعات طولانی و خسته کننده را نیز سد راهم قرار داده بود. اگرچه در ابتدا روزی ۱۴ ساعت مطالعه بسیار دشوار بود، اما به مرور زمان یاد گرفتم که چگونه ذهنم را روی اموری که حتی به آنها علاقه ندارم، متمرکز کنم. این شیوه تنها نیازمند تکرار زیاد است. به این ترتیب که ابتدا باید تلاش کنید ذهنتان را روی یک موضوع دلخواه برای پنج دقیقه متمرکز کنید.
توجه داشته باشید که در این پنج دقیقه باید فقط در مورد موضوع موردنظر فکر کنید. هر امر دیگری که تمرکزتان را برهم بزند، تمرین را خراب کرده و پس از یک ساعت دوباره باید از ابتدا شروع کنید. به مرور زمان تمرکزتان را افزایش دهید. برای من حدود شش ماه طول کشید تا بتوانم تمرکزم را به دو ساعت مداوم افزایش دهم.»
کسب درآمد با بازاریابی یا مارکتینگ متفاوت
۴- از تفریح و بیکاری نترسید
مریل استابز، صاحب یکی از خوشمزه ترین شرکت های جهان است. این کارآفرین جوان یک شبکه اجتماعی در زمینه آشپزی ایجاد کرده است. Food52 سایتی است که در آن می توانید شیوه پخت غذاهایی از سراسر جهان را پیدا کنید. همچنین برای آنهایی که علاقه مند هستند، امکان بارگذاری تصاویر و فرمول غذاهای موردنظرشان فراهم خواهد بود.
همان قدر که ایده استابز خلاقانه است، شیوه فعالیت وی نیز جالب توجه است. این شیوه براساس ایجاد تعادل میان ساعت کاری و استراحت به منظور تقویت تمرکز طراحی شده است. به بیان مریل، پس از هر فعالیت مهمی که انجام می دهیم، فکر و جسم مان نیاز به استراحت دارد. توجه به همین نکته کوچک در زمان نیاز به تمرکز و دقت فراوان شما را با انرژی خارق العاده ای مواجه می سازد.
«برخی افراد به گونه ای رفتار میکنند که انگار تفریح و بیکاری در برخی از ساعات روز یک جرم عجیب است. برای من اینکه پس از چهار ساعت فعالیت کاری از محل کار خارج شده، به یکی از پارک های اطرف رفته یا اندکی قدم بزنم امری کاملاً طبیعی است. استراحت، تفریح و بیکاری به من امکان تقویت توانایی تمرکز در مواقع موردنیاز را میدهد.»
۵- خداحافظی با تلفن همراه
اگر تاچندی پیش طراحی سایت یک مهارت تخصصی بود، دیو روسنکو با استارتاپ Weebly همه معادلات را به چالش کشید. Weebly با هدف ساده سازی فرآیند طراحی سایت و تبدیل آن به روند کشیدن و رها کردن (Drag and Drop) معرفی شده است.
این کارآفرین فرانسوی ایده جالبی در مورد حفظ تمرکز دارد: «من عادت دارم هنگامی که در یک کنفرانس، جلسه یا ملاقات کاری هستم، تلفن و ساعتم را فراموش کنم. این دو ابزار عمدتا در هنگام صحبت های افراد مورد توجه قرار گرفته و باعث کاهش تمرکز کامل شخص می شود. به عنوان یک فرد متعهد در شرکت نیز چنین ایده رفتاری را پیاده کردهام. در واقع قانون غیرقابل تخطی در Weebly آن است که در حین جلسات لپ تاپ ها باید خاموش باشند.
تفاوتی ندارد که شما کارمند معمولی هستید یا مجری جلسه، این قانون در مورد همه یکسان خواهد بود. امتحان چنین شیوه ای به شما نشان خواهد داد که بدون استفاده از ابزارهای مدرن افراد تمرکز ذهنی بیشتری در جلسات دارند.»
۶- تحرک بیشتر، عملکرد بهتر
شبکه های اجتماعی امروزه بخش زیادی از زندگی افراد را به خود اختصاص داده اند. در این میان مدیریت چند شبکه اجتماعی مانند اینستاگرام، فیس بوک، توییتر، یوتیوب و گوگل پلاس بدون شک دردسرهای زیادی را به همراه خواهد داشت. مخصوصا اگر بخواهید در تمام آنها عضو بوده و فعالیت داشته باشید. بر همین اساس رایان هوملز طرح دامنه مدیریت یکپارچه شبکه های اجتماعی به نام Hootsuite را طراحی کرده است.
برخلاف آنچه در ذهن بسیاری از افراد در مورد کارآفرینان فعال در حوزه IT ثبت شده است، هولمز نه تنها بیشتر ساعات روز را پای کامپیوتر نمیگذراند، بلکه یک ورزشکار نیمه حرفهای است. «اینکه ابتدای روز را با کار شروع کنم، بیشتر شبیه یک کابوس است تا زندگی خلاقانه. البته این امر لزوما به معنای در خانه ماندن نیست. شروع روز با یک پیاده روی نسبتا طولانی و ورزش یوگا مناسب به نظر می رسد. همچنین در تعطیلات آخر هفته نیز نباید ورزش های آبی و کوهنوردی را فراموش کرد. در هر حال اگر بخواهیم عملکرد مناسبی در زمان فعالیت حرفه ای داشته باشیم، به جای تمرکز روی ساعت کاری باید به بازدهی آن توجه کنیم. ورزش عاملی است که به من در راستای افزایش کیفیت عملکردم کمک میکند.»
۷- هر روز یک کار متفاوت
جنی ریپس، یکی از جوان ترین کارآفرینانی است که توانسته به لیست مجله فوربس راه پیدا کند. حوزه فعالیت وی در زمینه تولید نوشیدنی است. نکته اساسی که آن را عامل اصلی موفقیت خود می داند، اختصاص هر یک از روزهای هفته به انجام یک فعالیت مشخص است. در واقع آنچه صاحب برند Owl’s Brew تقسیم بندی روزهای هفته می نامد، نقشی اساسی در این شرکا ایفا می کند. «تجربه عملی به من ثابت کرده که نمی توان در یک روز به چند کار و پروژه مختلف رسیدگی کرد. بر همین اساس به هیچ کارمندی اجازه ارتکاب چنین اشتباهی را نمی دهم.»
کسب درآمد . تمرکز در کار . حفظ تمرکز . کارآفرینی . کسب و کار . محیط کار . مدیریت کسب و کار
رفع استرس از محیط کسب درآمد
مدیر مجموعه وظیفه دارد به دقت اتمسفر کسب و کار را مورد بررسی مداوم قرار داده و هر گونه عاملی که سبب از میان رفتن آرامش در این فضا می شود را در حد توان حذف کند. فرقی نمی کند این عامل چه چیزی باشد، باید بتوانید با آن برخورد منطقی داشته باشید. حال اگر چندین عامل همزمان با هم در ایجاد چنین وضعیتی دخیل هستند چه کاری باید انجام داد؟ در این وضعیت بهترین راه حل در صورت امکان، جا به جایی مکان کسب و کار است. انتخاب محیطی مناسب تر و ایجاد یک تغییر بزرگ می تواند تا حد بالایی منجر به کاهش آشفتگی های موجود شود. در این جا به جایی هر چیزی که مسبب القای استرس به مجموعه است را حذف کنید....
شیوه های کسب درآمد جالب
قطعا یکی از مهم ترین دغدغههای مدیر هر کسب و کاری، به حداقل رساندن استرس ها و درگیری های فکری مجموعه خواهد بود. همان طور که اطلاع دارید، استرس به طور کاملا مستقیم تاثیرات منفی بر روند فعالیت و توسعه کسب و کار داشته و از این رو ایجاد محیطی فارغ از هر گونه آشفتگی ذهنی باید در دستور کار مدیران قرار داده شود.
اما چگونه میتوان فضای کسب و کار را به محیطی عاری از استرس تبدیل کرد؟ شاید عجیب باشد اما اگر در انجام این مورد گام های لازم را بردارید، به تدریج درآمدی بیش از پیش نیز خواهید داشت! کار و فعالیت در بستری که با آرامش همراهی داشته باشد، قطعا نتایج حیرت انگیزی به دنبال خواهد داشت که یکی از اصلیترین آن ها افزایش مشتری و در عین حال رشد درآمد است. اکنون که به صورت تئوری اهمیت موضوع را مشخص کردهایم، در عمل چه چه باید کرد تا بتوان به هدف ارزشمند زدودن استرس از اتمسفر کسب و کار دست یافت؟
رشد و توسعهی هر کسب و کار، هدفی ایده آل است که تمام مدیران به ویژه مسئولان مجموعه های کوچکتر برای آن برنامهریزی می کنند. اما برای آن که این مهم محقق شود، نیاز به فضایی جدید حس می شود و این فضا باید یک سری ویژگیهای خاص و اساسی داشته باشد. برای مثال کاهش چشمگیر در سطح استرس کاری، می تواند به پویایی هر چه بیشتر اعضا و حتی خود مدیر منجر شود. در ادامه راهکارهایی ساده اما موثر پیرامون مطالب مذکور ارائه خواهد شد.
مشارکت ۱۰۰ درصدی اعضا را جلب کنید
در هر کسب و کاری، اعضا مسئولیت هایی تعریف شده دارند که به صورت روزمره موظف به انجام دقیق و صحیح آن ها خواهند بود اما همه چیز به این جا ختم نمی شود! برای آن که قادر به دور کردن هر گونه جو استرس زا از مجموعه کاری خود باشید، باید بتوانید مشارکت تک تک اعضا را جلب کنید. چنان چه اتحاد در مجموعه میان تمامی افراد برقرار شود، استرس در جوانب گوناگون نیز به تدریج از میان خواهد رفت. جلساتی هفتگی با اعضا برگزار کنید و ایده های جالب هر فرد در راستای کاهش استرس کاری را مورد بررسی دقیق قرار دهید.
با هر گونه آشفتگی در فضای کاری برخورد کنید
کسب و کار را به حال خودش رها نکنید! مدیر مجموعه وظیفه دارد به دقت اتمسفر کسب و کار را مورد بررسی مداوم قرار داده و هر گونه عاملی که سبب از میان رفتن آرامش در این فضا می شود را در حد توان حذف کند. فرقی نمی کند این عامل چه چیزی باشد، باید بتوانید با آن برخورد منطقی داشته باشید. حال اگر چندین عامل همزمان با هم در ایجاد چنین وضعیتی دخیل هستند چه کاری باید انجام داد؟ در این وضعیت بهترین راه حل در صورت امکان، جا به جایی مکان کسب و کار است. انتخاب محیطی مناسب تر و ایجاد یک تغییر بزرگ می تواند تا حد بالایی منجر به کاهش آشفتگی های موجود شود. در این جا به جایی هر چیزی که مسبب القای استرس به مجموعه است را حذف کنید. در واقع این گام را می توان در سه مرحله خلاصه کرد: ۱٫ اسباب کشی کنید. ۲٫ عوامل مخل آرامش را جا بگذارید. ۳٫ تا میتواند گل و گیاه به فضا اضافه کنید!
حامی تغییرات مثبت باشید و آن ها را حفظ کنید
یکی دیگر از گام های مهم برای به حداقل رساندن استرس در فضای کار، برخورد با دید باز است! به عنوان مدیری که از مهارت های ضروری مدیریت برخوردار است باید بتوانید با ایده ها و نظرات مختلف به درستی برخورد کنید. سرکوب ایده های مخالف خود عاملی است که منجر به تشدید تنش و استرس می شود. ضمن حفظ اهداف اصلی کسب و کار و مسیری که برای رسیدن به آن ها در نظر دارید، به تمام نظرات چه موافق و چه مخالف گوش دهید. از این میان می توانید با مشورت و کمک اعضای کلیدی کسب و کار خود، ایده هایی که منجر به تغییرات مثبت می شوند را کشف و از آن ها دفاع کنید.
منفی گرایی را ریشه کن کنید
از جمله آفت های به شدت مخربی که می تواند یک کسب و کار را درگیر خود کند، آفت منفی گرایی و بدبینی است. آن چه که مجموعه های کاری و به ویژه انواع کوچک تر به آن نیاز اساسی دارند، انرژی مثبت است! بسیار دیده می شود اعضای منفی گرایی که با بدبینی های مداوم خود، در روحیه سایر افراد نیز تاثیر گذاشته و در نهایت منجر به بی انگیزگی کامل در کل اتمسفر کار می شوند. با این افراد کاملا جدی و قاطعانه برخورد کنید. حتی بهتر است آن ها را از مجموعه خود حذف کنید! روحیه دهی مدیر به اعضا و همچنین اعضا به یکدیگر برای موفقیت بیشتر و غلبه بر مشکلات بزرگ و کوچکی که هر کسب و کاری در طول فعالیت خود به آن مواجه می شود، بسیار حیاتی خواهد بود. این شما هستید که باید فرصت چنین منفی گرایی ها و پراکنده سازی تفکرات منفی را ندهید.
در مجموع برای آن که بتوان به تمام گام های مذکور به خوبی عمل کرد، نیاز به صرف مقداری وقت خواهید داشت. کمبود ها و نقاط ضعف کسب و کار خود را که سبب القای استرس شده اند، بررسی کرده و در راستای رفع آن ها از مراحل اشاره شده کمک بگیرید.
سایت پول یابی, آموزش کسب درآمد, کنکور, استخدام
آموزش راه اندازی کسبوکار اپلیکیشنی
دانلود اپلیکیشنها برای مشتریان سرگرمی رایجی است( آمار دانلود اپلیکیشن، تعداد ۳۰ میلیون در روز است). همچنین پرورش ایده برای اپلیکیشنهای عالی و جدید نیز بسیار رایج است.
معمولاً در تبدیل اپلیکیشن از مرحلهی ایده به واقعیتی با فنّاوری بالا، مشکلاتی نهفته است، اما متخصصان بیان میکنند که هرکسی میتواند با داشتن رویکردی مناسب و تلاش کافی، اپلیکیشن موبایل موفقی بسازد که بالقوه درآمدزا باشد.
چد مورتا (Chad Mureta) گفته است که : «اگر کارها را بهدرستی انجام دهید، میتوانید از این راه درآمد بسیاری داشته باشید.» او قبل از راهاندازی سه کسبوکار بر اساس اپلیکیشنهای موبایلی، ازجمله Empire Apps، هیچ تجربهای در این حوزه نداشته است.
میکا اولسون (Mikka Olsson)، همموسس شرکت سازنده اپلیکیشن Ebbex، گفته است : « اگرچه داشتن ایده از هر چیزی مهمتر است، اما کارهای بسیار دیگری نیز (از طراحی گرفته تا بازاریابی) برای درآمدزایی و بهرهوری کسبوکارهای مخاطرهآمیز ضروری هستند.»
اولسون گفته است: «داشتن ایدهای فوقالعاده، فقط ۵ درصد از فرایند راهاندازی کسبوکار است. این فرصت بزرگی است، اما باید آماده باشید و از صمیم قلب خواستار تحقق آن باشید.»
نیکولاس آکونا (Nicolas Acuña)، همموسس اولسون در Ebbex، به کسانی که به دنبال ساخت اپلیکیشن هستند، پیشنهاد میکند که ابتدا ایدهی خود را با دوستان و خانوادهی خود در میان بگذارند.
آکونا گفته است: «از آنها بپرسید حاضرند از اپلیکیشن شما استفاده کنند و آیا به نظرشان ایدهی جذابی است؟ برای کسی که ایده را مطرح کرده است، دشوار است که نظری واقعی دربارهی آن داشته باشد، زیرا عاشق ایدهی خود است.
مایک داندل (Mike Rundle)، که خود اپلیکیشنهایی را برنامهنویسی کرده است، گفته است « بررسی رقبا نیز مرحلهی مهمی است و میتواند تعیینکنندهی این باشد که سایر اپلیکیشنهای موجود چهکارهایی را بهدرستی و چهکارهایی را بهاشتباه انجام میدهند.» او پیشنهاد میکند کسانی که تمایل دارند اپلیکیشنی راهاندازی کنند، زمانی را صرف یادداشت ویژگیهای منحصربهفردی که احساس میکنند اپلیکیشنشان باید شامل آنها باشد، کنند.
راندل گفته است: «داشتن یک پاراگراف توصیف از یک اپلیکیشن، کافی نیست. یادداشت شما باید فهرستی چندصفحهای باشد که این موارد را در برمیگیرد: آنچه اپلیکیشن شما ارائه میدهد، دلایل متفاوت بودن آن با سایرین، و اینکه برای جلب رضایت کاربران و تمایز از بقیهی اپلیکیشنها چه میکند.»
بعدازاینکه از ایده رونمایی شد، میتوان اپلیکیشن را ساخت. وبسایتها ممکن است توسط افرادی ایجادشده باشند که تجربهی فنی کمی دارند، اما اپلیکیشنهای موبایلی به داشتن مهارت در دانش برنامهنویسی و توسعهی نرمافزار احتیاج دارند. ازآنجاییکه افراد کمی دارای چنین مهارتی هستند، بیشتر سازندگان اپلیکیشنها برنامهنویسی را به یک شرکت بزرگ یا یک برنامهنویس مستقل میسپارند.
به گفتهی مورتا(Mureta)، هزینهی این کار بسته به اینکه سازندهی اپلیکیشن قصد رسیدن به چه هدفی را دارد، ممکن است از هزارتا یکمیلیون دلار باشد. او معتقد است کمبود مهارتهای فنی برای سازندگان یک امتیاز است.
مورتا میگوید: «درواقع بهتر است که برنامهنویس (coder) نباشید، زیرا در این صورت همهی زمان خود را صرف برنامهنویسی نمیکنید و بیشتر بر ساختن اپلیکیشن تمرکز دارید.»
مورتا خود مصداق این است که افراد میتوانند بیهیچ تجربهای نیز اپلیکیشنی را راهاندازی کنند و موفق شوند. این سازندهی اپلیکیشن اهل کالیفرنیاست و ایدهی اولین اپلیکیشنش، Fingerprint Security Pro، زمانی به ذهنش رسید که در بیمارستان بعد از یک تصادف وحشتناک دوره نقاهت خود را میگذراند. او برای ساخت این اپلیکیشن کمتر از ۲ هزار دلار هزینه کرده است و حدود ۷۰۰ هزار دلار سود داشته است.
اولین مرحله برای کسب درآمد از اپلیکیشنتان این است که آن را به مشتریان بفروشید. برای دستگاههای اپل Apple، همهی اپلیکیشنها در iTunes به فروش میرسند، درحالیکه اپلیکیشنهای اندروید در فروشگاههای مختلفی چون Google Play و Amazon موجودند.
سازندگان اپلیکیشنها باید برای اپلیکیشنهای iPhone یا iPad سالانه ۹۹ دلار به اپل بپردازند. مقررات اپل به شرکتها اجازه میدهد ۳۰درصد سود اپلیکیشنها را در اختیار داشته باشند؛ ۷۰ درصد باقیمانده به سازندگان تعلق میگیرد. گوگل و آمازون نیز مقررات مشابهی دارند.
اولسون میگوید: «البته صرف قرار دادن اپلیکیشن بر روی iTunes نیز ضامن موفقیت شما نیست.»
اولسون به سازندگان اپلیکیشنها پیشنهاد میدهد راهاندازی اپلیکیشن را بهمثابهی شروع هر کسبوکار دیگری بدانند.
این بدان معنی است که باید زمانی را به تحقیق دربارهی قیمتها اختصاص دهید، برای روابط عمومی استراتژی داشته باشید و بودجهای برای بازاریابی و تبلیغات کنار بگذارید.
آکونا (Acuña) بیان میکند: «باید آگاهی ایجاد کنید و اپلیکیشن خود را پیش روی افراد قرار دهید.» همچنین چنین تعهدی فرصتی ایجاد میکند تا بعداً بتوانید اپلیکیشنهای بیشتری بسازید.
وی همچنین میگوید که: « فقط برخی از آنها بهخوبی کار خواهند کرد، اما برای موفق شدن بهاحتمال خیلی زیاد بیش از یک اپلیکیشن خواهید ساخت.»
میزان درآمد حاصل از اپلیکیشنها نیز، درست مثل هزینهی ساختن آنها، ممکن است بسیار متفاوت باشد. راندل میگوید موفقیت مالی، به عوامل گوناگونی بستگی دارد؛ ازجمله نوع اپلیکیشن (بازیها معمولاً بیشتر از اپلیکیشنهای دیگر، فروش دارند)، گستردگی راهاندازی آن (جایگاه اپلیکیشن در جدول در پایان اولین روز فروش میتواند تعیینکنندهی میزان درآمد شرکت باشد) و میزان مطلوبیت نظرات کاربران (بسیاری از اپلیکیشنها که ازنظر کاربران پنج ستاره هستند، فروش خواهند داشت، چراکه کاربران دیگر با مشاهدهی این ستارهها به این فکر میافتند که در صورت عدم خرید، شانس بزرگی را ازدستدادهاند.)
راندل گفته است برترین اپلیکیشنها در Apple store روزانه بیش از ۵۰ هزار دلار درآمد دارند، اما میزان درآمد سایر اپلیکیشنها شیب شدیدی دارد، و اکثر اپلیکیشنها درآمدی بسیار کمتر از این دارند.
مورتا گفته است: «نکتهی بینظیری که دربارهی بازار اپلیکیشن وجود دارد این است که کاربران در سراسر جهان متقاضی آنها هستند.»
همچنین او گفته است: «من از کشورهایی درآمد داشتم که قبل از آن حتی اسمشان را هم نشنیده بودم. این حس بسیار جالبی برای من بود.»
کسب درآمد .کسب و کار اینترنتی . اپلیکیشن . اپلیکیشن کسب و کار . استارتآپ . ایده اپلیکیشن . درست کردن اپلیکیشن . کسب و کار . کسب و کار اپلیکیشنی
مطالب مشابه کسب و کار اپلیکیشن :
شیوه کسب درآمد اپلیکیشن ایرانی هدهد
اپلیکیشن مناسب کسب و کارهای کوچک
اپلیکیشن پینگل رقیب جدی تلگرام
اپلیکیشن ساده موبایل و کسب درآمد میلیاردی ؟
منبع : آموزش کسب درآمد
شناخت نیاز مصرفکننده جهت کسب درآمد بیشتر
در کسب درآمد و افزایش فروش هم، بهترین استراتژیهای مصرفکننده با علم به این موضوع آغاز میشوند که افراد کجا و چرا محصول شما را میخرند.مفهوم یک مصرفکننده، بنا به جنسیت، سن، نژاد و موقعیت جغرافیایی که بتواند در ایجاد فروض دقیق و معقولانه در مورد رفتار خرید استفاده شود، دیگر منسوخ شده است. شاید قابلپیشبینیترین ویژگیهای مصرفکنندگان امروز تغییرپذیری آنها باشد؛ آنها بسته به جایی که خرید میکنند و موقعیتی که برای آن خرید میکنند، برندهای متفاوتی را برخواهند گزید.
این ویژگی بیانگر یک توسعه منطقی از محیط خردهفروشی در دنیای امروز است: اکنون شاهد آن هستیم که هر هفته بسیاری از طبقهبندیهای کالاهای بستهبندی شده مصرفی (CPG) شامل صدها برند و آغاز محصولات «گوشه»۱ جدید میشود. افراد میتوانند در سوپرمارکتها، خواربارفروشیهای کوچک که معمولا در جای سهلالوصول قرار دارد و اغلب اوقات باز است و طیف وسیعی از سایتهای تجارت الکترونیک خرید کنند، اما امروزه روشهای به مراتب بیشتری برای بازاریان وجود دارد تا با خریداران وارد تعامل شوند، از جمله این روشها میتواند به اپلیکیشنهای موبایل و رسانههای اجتماعی اشاره کرد.با فرض این پیچیدگیها، یافتن مصرفکنندگان بسیار حیاتیتر از همیشه است. تحقق این امر به دیدگاه به مراتب جامعتری از چگونگی ایجاد یک انتخاب نیاز دارد؛ دیدگاهی که مرتبط با جمعیت خاص یا یک نیاز تعریفشده نیست.
شرکتها باید علم به اینکه چه کسانی، چه زمانی، کجا و چرا خرید میکنند را با درک مزایای هیجانی و عملکردی محصولاتشان ترکیب کنند. وقتی این ارتباطات را ایجاد میکنید، دیدگاهی در مورد موقعیتهای خاص یا «پنجرههای تقاضا» بهدست میآورید؛ دیدگاهی که بیانگر آن است کدام مصرفکننده میخواهد یا نیاز دارد که یک خرید انجام دهد. این پنجرهها بر مبنای عوامل متفاوت در دفعات مختلف باز و بسته میشوند. فرض کنید فردی در یک مغازه خواربارفروشی به دنبال محتویات ساندویچ برای ناهار فرزندش است؛
ممکن است او یکی از برندهای گوشت ساندویچی (مثلا سوسیس و کالباس) را انتخاب کند؛ اما فرد دیگر به فکر آماده کردن یک اسنک سریع و سالم در خانه باشد.پنجرههای تقاضا، با ارتباط دادن مستقیمتر برند، مصرفکننده، کانال و موقعیت، فرصتهایی برای هدفگذاری بهتر و تعهد در امتداد مسیر خرید ایجاد میکنند. (نمودار).این مفهوم بین رهبران کالاهای بستهبندیشده مصرفی (CPG) محبوبیت یافته است؛ اما به هماناندازه به صنایع مختلف نیز مربوط است: تقریبا هر شرکتی نیاز به درک روشی دارد که مردم از طریق آن محصولات را ارزیابی میکنند و تصمیم میگیرند که کدام محصول را خریداری کنند. در عین حال این مفهوم تنها زمانی ارزش خواهد داشت که روش اجرای استراتژی شرکتها را تغییر دهد. آنها نیاز به شناسایی پنجرههایی خواهند داشت که برای برندهای آنها امیدبخشتر است و سپس باید در چگونگی بازاریابی و فروش محصولات فعلی به علاوه توسعه محصولات جدید خود تغییراتی ایجاد کنند. شرکتهایی که این موضوع را به درستی درک میکنند بهطور چشمگیری مسیر تعامل با مصرفکنندگان خود را بهبود خواهند بخشید.
گذشته پیشدرآمد اکنون است
بیایید نگاهی به یک طبقه بزرگ از خردهفروشی بیندازیم تا چگونگی کارکرد پنجرههای تقاضا در بازارهای شلوغ را بهتر درک کنیم: طبقهای که میخواهیم به آن اشاره کنیم پوشک بچه است. برخی مصرفکنندگان یک برند پوشک که از مواد طبیعی ساخته شده و قیمت بالاتری دارد را برای نوزاد تازه متولد شده خود میخرند و سپس زمانی که کودک آنها شروع به چهار دست و پا راه رفتن میکند، بردوام آن تمرکز میکنند.مجرای خردهفروشی و بخصوص طیفی از گزینههای موجود در یک موقعیت مفروض نیز بر تصمیمات خریداران تاثیر میگذارد. بهعنوان مثال ممکن است مصرفکنندگان پوشک بچه همیشه به صورت عمده از فروشگاههای بزرگ یا به صورت آنلاین خرید کنند، اما با علم به اینکه قیمت هر پوشک بالاست، زمانی که در شرایط اضطراری قرار میگیرند، به صورت تکی از فروشگاههای کوچک خرید خواهند کرد.
شرکتها با نگاه به اطلاعات خرید گذشته مصرفکنندگان، در مورد علائق آنها اطلاعات کسب میکنند. این دادهها و توانایی استخراج آن برای ایجاد دیدگاههای مفید، شرکتها را قادر میسازد تا پنجرههای تقاضا برای محصولاتشان را بشناسند.تنها یک دهه گذشته، شرکتها عمدتا به پژوهشها روی مصرفکنندگان توجه میکنند.
امروزه، آنها هنوز به نتایج مطالعات نگاه میکنند، اما میتوانند این اطلاعات را با دادههای تفصیلی در مورد رفتار آنلاین مصرفکنندگان (تاریخچه جستوجوهای اینترنتی، خریدها، بازدیدها آنلاین و فعالیت رسانههای اجتماعی) به علاوه معیارهایی که رفتار آنها را در فروشگاههای فیزیکی دنبال میکنند، ترکیب کنند.خبر خوب این است که تکنولوژی موردنیاز برای شناسایی پنجرههای تقاضا چندان پیچیده نیست. قطعا شما نیاز به توانمندیهای تجزیه و تحلیل دارید، اما میتوانید این توانمندیها را با بهکار بردن تکنیکهای بازاریابی کمی ثابت در روشهای نوآورانه خلق کنید؛ روشهای نوآورانهای که از طیف وسیعی از منابع اطلاعاتی
استفاده میکنند.
چالش اجرا
برای اجرای یک استراتژی بر مبنای پنجرههای تقاضا، با سه مرحله زیر شروع کنید:
۱٫ پنجرههای ایدهآل خود را شناسایی کنید.
هر نوع محصول مفروضی لیست بلندی از پنجرههای تقاضای بالقوه دارد؛ اما تنها تعداد خاصی از آنها انتخاب درستی برای شرکت شما هستند. این فرآیند با درک واضحی از توانمندیهای شرکت شما شروع میشوند. نکات خاصی وجود دارد که برند شما برای آن شناخته شده است و شرکت شما به بهترین شکل آنها را انجام میدهد؛ این نکات میتواند توسعه محصول جدید، بستهبندی نوآورانه یا هر چیز دیگری باشد. پنجرههای تقاضای معین بهطور طبیعی تناسب بهتری با این نقاط خواهند داشت. در این مرحله، باید اطمینان یابید که اندازه بازار یک پنجره تقاضای خاص برای هدفگذاری آن برای محصولات جدید یا توسعه محصولات جدید کافی باشد.تجزیهوتحلیلها میتوانند از طریق شبیهسازیهای بازار، مدلسازی سناریو و دیگر ابزارهای مشابه در سنجش سود بالقوه ناشی از گزینههای متفاوت به شما کمک کنند.
۲٫ نگرشهای فروش و بازاریابی خود را تطبیق دهید.
درک دقیقی از پنجرههای تقاضا به شما اجازه میدهد تا مشتریان را از روشی جذب کنید که شرکتی که از نگرشهای تفکیکی قدیمی استفاده میکند، قادر به آن نخواهد بود. کانال درست و استراتژیهای بازاریابی میتوانند به شما کمک کنند تا مشتریان را در مکان و زمان درست جذب کنید و در نتیجه ارتباطات درست و فروشهای بالاتری بهدست آورید. به مثال زیر توجه کنید: یک شرکت اخیرا نوع جدیدی از قیچی را توسعه داده است که از طریق کمپینهای جداگانه با هدف دستیابی به افراد ماهر، دانشآموزان و کارمندان اداره، بازاریابی و فروخته میشود. این شرکت کانال و استراتژیهای بازاریابی خود از جمله تصمیماتی در مورد اینکه در کدام فروشگاهها فروخته شود، ارتقای محصول، سهمیهها، بستهبندی، و تبلیغات دیجیتال را تطبیق داده است. هدف این شرکت از این فعالیتها، خدمت به مشتریان متفاوت و در موقعیتهای مختلف بوده است.
بهعنوان مثال، این شرکت بازدیدهای کاربران را تفکیک میکند تا اطمینان یابد که مشتریان دانشآموز تنها بازدیدهای کاربران دانشآموز را میبینند. نتیجه این کار، افزایش فوقالعاده در فروش در مقایسه با ابتدای تولید محصول بود.وقتی شما از پنجرههای تقاضا برای شکل دادن به استراتژی فروش و بازاریابی خود استفاده میکنید، بهکارگیری تجزیه و تحلیلها شما را قادر میسازد تا نتایج ابتکارات خاص را بسیار دقیقتر مورد سنجش قرار دهید.
۳٫ برای ایجاد محصولات و خدمات جدید نوآوری کنید.
علاوهبر بهبود استراتژیهای بازاریابی برای محصولات فعلی، پنجرههای تقاضا میتوانند به شرکتها در توسعه محصولات جدید نیز کمک کنند. آنها قادر هستند تا محصولاتی با خصوصیات موردنیاز مشتریان خلق کنند.بهعنوان مثال، اگر یک تولیدکننده پوشک بچه با توانمندیهای قوی در تولید پایدار۲یک پنجره تقاضا برای والدین جدیدی که به دنبال کاهش اثر آنها بر محیطزیست هستند پیدا کند، این شرکت میتواند تلاشهای نوآوری خود را بر حداقلسازی مواد بهکار رفته و ارائه بستهبندیهای قابلبازیابی یا تجزیهپذیر متمرکز کند.
در اینجا تجزیه و تحلیلها، تلاشهای شما را هدایت خواهد کرد. در یک سطح خرد، تجزیه و تحلیلها میتوانند به شما کمک کنند تا بهطور دقیقتر فرصتهای نوآوری را برای برندتان در فصل مشترک مشتری، کانال و موقعیتی که برای کسبوکار شما مناسب است، هدفگذاری کنید. شما قادر خواهید بود بهدرستی پیشبینی کنید که چه محصولی را توسعه دهید و کدام یک از مشتریان احتمال بیشتری دارد تا آن را خریداری کنند. در سطح کلان، میتوانید از تجزیه و تحلیلها برای پیگیری بهتر بازدهی بر سرمایهگذاری نوآوری از طریق معیارهایی مانند time-to-market (طول زمان صرف شده از ایده یک محصول تا روانه شدن آن به بازار)و بهرهوری تحقیق و توسعه (R&D) استفاده کنید.
پنجرههای فرصت
برای مشاهده اینکه چگونه شرکتها میتوانند با استفاده از پنجرههای تقاضا برای ارتباط با مشتریان و ایجاد رشد سازماندهی شوند، به یک شرکت تولید گوشتهای ساندویچی توجه کنید که توانمندیهای قوی در بستهبندی محصول دارد. این شرکت والدینی را که به دنبال خرید محصولات سالم برای ناهار فرزندان خود هستند را بهعنوان یک پنجره تقاضای به شدت بالقوه شناسایی میکند.هدفگذاری این گروه از مشتریان نیاز به یک نگرش متفاوت دارد؛ نگرشی متفاوت از آنچه شرکت در صورت لحاظ طیف جمعیتی ساده (بهعنوان مثال «خوراکی موردعلاقه کودکان در یک سن معین چیست؟» یا «ترجیحات گوشت ساندویچی در هر منطقه چیست؟» استفاده میکرد.
با فرض وجود تخصص، این شرکت میتوانست بر توسعه بستهبندیهای ناهار مورد علاقه کودکان تمرکز کند. این شرکت فروشگاههای خواربارفروشی سنتی را مورد هدباط با مشتری
ف قرار میدهد که در آن بسیاری از خانوادهها خریدهای عمده هفتگی خود را انجام میدهند و نمایشگرهایی را داخل فروشگاه قرار میدهد که این حقیقت را برجسته میسازند که محصول موردنظر برای قرار گرفتن در یک ظرف غذا به اندازه کافی کوچک است، به راحتی باز میشود، بهطور مناسب تقسیم شده و سالم است. این شرکت میتواند این فعالیتها را در آغاز سال تحصیلی یا آخر هفته که والدین برای هفته آینده مدارس کودکان خود خرید میکنند انجام دهد.
این شرکت میتواند برای افزایش جذب مشتریان، یک کمپین در رسانههای اجتماعی ایجاد کند و از والدین بخواهد تا از ظرف ناهار خالی کودکان خود بعد از بازگشت از مدرسه عکس بگیرند و به این ترتیب نشان دهند که محصول مربوطه تا چه حد پرطرفدار است.
در یک حوزه شلوغ، پنجرههای تقاضا شرکتها را قادر میسازد تا مشتریانی را بیابند که خواستار برندهای آنها هستند. آنها میتوانند به شرکتها کمک کنند تا منبع پایدارتری از مزیت رقابتی را توسعه دهند که رشد و سودآوری را به ارمغان میآورند.
برای رهبران شرکت، این پیام واضح است: مصرفکنندگانی که خواه به صورت آنلاین یا از قفسه یک فروشگاه به محصولات شما نگاه میکنند افرادی هستند که ترجیحات آنها به اینکه چه کسانی هستند، کجا هستند و در لحظه چه میخواهند، بستگی دارد. هرچه بیشتر در مورد این موارد تامل کنید، برند شما جذابتر خواهد شد.
منبع سایت پول یابی
http://poolyabi.ir/
پینوشت:
۱٫ niche products به کالا یا خدماتی گفته میشود که دارای ویژگیهایی است که برای یک زیرگروه خاص بازار درخواست میشود.
۲٫ (sustainable manufacturing) به ایجاد محصولاتی گفته میشود که اثرات محیطزیستی اندکی داشته باشند و انرژی و منابع طبیعی را حفظ کنند.
کسب درآمد . کسب و کار .ارتباط با مشتری . استراتژی خرده فروشی . بازاریابی خدمات . بازاریابی محصول . پنجره ایدهآل . پنجره فرصت . جذب مشتری . فروش محصول . مصرف کننده . نیچ
سایت پول یابی ، محل کسب درآمد از اینترنت
کسب درآمد ساده، کسب درآمد رایگان، کسب درآمد بالا
یکی از سایت هایی که در زمینه کسب و کار اینترنتی و خانگی فعالیت تخصصی دارد و شعارش هم آموزش کسب درآمد علمی و اصولی از اینترنت می باشد سایت پول یابی poolyabi.ir می باشد هدف اصلی و برنامه کاری این سایت عبارت است از:
آموزش کسب درآمد اینترنتی, کسب و کار خانگی و اینترنتی,کارآفرینی, استخدام، کاریابی، کنکور و دانشگاه در حوزه های قانونی و مشروع.
با این عنوان: آموزش کسب درآمد, کنکور و استخدام
اگر علاقمند به آشنایی با شیوه های قدیمی و یا مدرن و امروزی کسب درآمد از اینترنت هستید و یا دنبال کار و استخدام در ادارات دولتی ، شرکتهای خصوصی می باشید، اگر دغدغه کنکور و امتحان کنکور و ورود به دانشگاه و آزمون ها را دارید ، اگر قصد راه اندازی کسب و کار خانگی و کسب درآمد در منزل را دارید ولی چگونگی راه اندازی آن را نمی دانید، اگر کارآفرین هستید و دنبال جذب سرمایه و یا اجرای ایده خود می گردید ، اگر به دنبال کسب درآمد اینترنتی از شبکه های اجتماعی مثل :تلگرام، فیسبوک، گوگل پلاس، توئیتتر، اینستاگرام و.. و یا پیام رسان هایی مثل تلگرام، لاین، وایبر و... هتسید ، اگر فایلی برای فروش دارید و راهش را نمی دانید ، اگر ویدیو ارزشمندی دارید و راه کسب درآمدش را نمی دانید ، اگر به دنبال کسب درآمد از کوتاه کننده لینک، پاپ آپ ، کلیکی و...هستید ، اگر هنر ، محصول و یا خدماتی دارید ولی شیوه ارائه و کسب درآمد از آنها را نمی دانید و خلاصه هر آنچا درباره کسب درآمد از اینترنت و کسب و کار خانگی و استخدام و کنکور و مقالات آموزشی مرتبط می خواهید همه و همه در سایت پول یابی به رایگان قرار دارد.
مجموعه آموزش های سایت پول یابی بر اساس متدهای نوین و استفاده از سالها تجربه مدیر آن در زمینه اینترنت می باشد. هدف اصلی مدیر سایت پول یابی، آموزش کسب درآمد از اینترنت، ایجاد اشتغال و درآمد برای دیگران ، رفع و یا کم کردن معضل بیکاری در جاتمعه به ویژه برای جوانان می باشد.
شعار سایت پول یابی : اینترنت اقیانوسی از ثروت و پول فراوان است فقط باید قلاب کسب درآمدت را در این اقیانوس بیکران به آب بیندازی.
روی لینک زیر کلیک کنید و با جدید متدها آشنا شوید :
پول یابی سایت آموزش کسب درآمد, کنکور و استخدام
اهمیت بازاریابی تجربی برای استارتآپها جهت کسب درآمد
استارتآپهای خود راهانداز یا Bootstrapping برای معرفی برند خود، ساعتهای زیادی را صرف ایجاد کمپینهای بازاریابی غیرمعمول در شبکههای اجتماعی آنلاین میکنند. مهمترین دلیل استفاده از این روش، هزینه کم آن برای انتشار نام شرکت در میان مشتریان هدف است.علیرغم وجود شیوههای بازاریابی رسانهای سنتی و غیرسنتی، امروزه کارآفرینان باید شیوه بازاریابی خود را به سمت بازاریابی تجربی سوق دهند و با مشارکت مشتریان و سرمایهگذاران احتمالی در این فرآیند و ایجاد شور و هیجان در میان عموم مردم، از این فرصتها نهایت استفاده را ببرند.
بازاریابی تجربی فرآیندی است که بر ایجاد یک تجربه خوشایند و به یادماندنی برای مشتری تمرکز دارد و این کار را ازطریق به وجود آوردن یک ارتباط حسی میان مشتری و برند یا محصولات و خدمات انجام میدهد. کمپین بازاریابی تجربی اپلیکیشن MOOLAGRAM نمونه موفقی است که اخیرا اجرا شده است. این اپلیکیشن شرایطی را برای ارتباط میان مردم و صاحبان کسبوکار فراهم میکند. برای معرفی این برند و برگزاری کمپین، از موسسه ICE Factor، با هدف تعامل با مشتریان و جلب آنها به دانلود، عضویت، استفاده فعال از اپلیکیشن و بهطورکلی افزایش آگاهی مردم از برند، کمک گرفته شده است.
این کمپین، شامل نمایندگان برند و ” Moolamen ” بود که لباسهای یکسره قرمزرنگی شبیه به مورف به تن داشتند. به گردن آنها یک کد QR آویخته شده بود. این کد به حاضرین فستیوال اطلاعاتی در رابطه با برنامه و نحوه ثبتنام میداد. اولین فعالسازی بیش از سه روز طول کشید و در این مدت حدود ۶۴۰ کاربر عضو برنامه شدند و بیش از ده هزار تعامل یا ایمپرشن از اپلیکیشن ثبت شد.
به دلایل مختلفی از Moolamen در این کمپین استفاده شد. اول اینکه رنگ قرمز روشن باعث جلبتوجه شرکتکنندگان فستیوال میشد و با ایجاد حس صمیمیت و راحتی در مخاطب امکان تعامل را افزایش میداد. لباسهای قرمز رنگ برند این شرکت را تقویت میکردند. این شرکت میخواست خود را بهعنوان یک شرکت هیجان انگیز و پویا نشان دهد، و برای همین رنگ قرمز را برای اپلیکیشن خود انتخاب کرد. مهمترین بخش این کمپین کدهای QR بود. وجود این کد یک مرحله از مراحل دانلود برنامه را کاهش میداد و اطلاعاتی سریع و قابل سنجش از میزان فعال سازیهای موفق ارائه میداد. تقریبا همه شرکتکنندگان در فستیوال در هنگام خروج از این رویداد، تجربهای از این تیم و برند کسب کرده بودند.
براساس ارزیابیهای بسیاری از متخصصان حوزه کسبوکار، امروزه رشد بازاریابی تجربی از تبلیغات دیجیتال هم فراتر رفته است و با گسترش شبکههای اجتماعی، ابزاری جدید و فوقالعاده برای تبلیغات فراهم آمده که با نیازهای شرکتهای نوپا سازگار است. با کمک این روش، استارتآپها مانند گذشته مجبور به استفاده از منابع مالی و اعتباری خود برای تبلیغات نیستند چراکه این کمپینها نهتنها باعث شکل گیری تعامل میان مشتری و محصول و تجربه برند میشوند بلکه همزمان باعث میشوند نام برند در ذهن مشتری نقش ببندد.
در چند سال اخیر، پیدایش و توسعه شبکههای اجتماعی و دیگر پلتفرمها، عامل تحول و تکامل در فرآیند جذب مشتری شده است. امروزه برای بازاریابی موفق باید تجربه مشتری را هدف قرار داد و با تحریک حواس چند گانه، ارتباط حسی مشتری با برند را تقویت کرد. درواقع با استفاده از ابتکار و خلاقیت میتوان اثر مثبتی روی مشتری ایجاد کرد که درنهایت روی احساس مشتری نسبت به برند تاثیر بگذارد.
در اینجا هشت راهکار مهم مطرح میشود که در صورت استفاده از آنها در کمپینهای بازاریابی تجربی، موفقیت برند استارتآپ تضمین خواهد شد.
۱-منحصر به فرد باشید
اگر قصد دارید کمپین خود را به همراه دیگر گروهها در یک رویداد یا نمایشگاه ارائه دهید بهتر است تلاش کنید در جایی قرار بگیرید که همه به راحتی بتوانند شما را ببینند. هدف اصلی دیده شدن هر چه بیشتر برند شما است. درواقع هرچه تعداد بازدید شرکتکنندگان از یک برند و تجربه آن بیشتر باشد کمپین آن برند موفقتر خواهد بود.
۲-خلاق باشید
عنصر اصلی دیگر، خلاقیت و نوآوری است که قابل آموزش دادن نیست. پیشنهاد یا مشورت دادن به کسی در مورد نحوه برنامهریزی برای فعالسازی موثر اپلیکیشن، درست شبیه به سفارش ساخت یک ویدیوی ویروسی توسط یک شرکت است، به این دلیل که در هر دو مورد، توانایی پیشبینی اینکه بیننده یا مشتری چگونه با آن برند ارتباط برقرار میکند، مثل غیب گویی است.
با حضور افرادی که برند را بهخوبی میشناسند جلسات طوفان فکری برگزار کنید و در مورد اهداف کمپین و آنچه قرار است کمپین ارائه دهد یا هر ایده جدیدی صحبت کنید. مهمترین مسئله این است که تمام ایدههای مطرح شده در این جلسات باید مورد بحث و بررسی قرار گیرد چراکه اغلب تبلیغهای به یاد ماندنی و خاطره انگیز از یک ایده بنیادی و محرک نشات گرفتهاند و درنهایت عامل ایجاد واکنشهای حسی در مشتری شدند.
۳-حواس پنج گانه را به کار بگیرید
خاطرات خود را مرور کنید و زمانی را به خاطر بیاورید که در مهد کودک در مورد بینایی، شنوایی، بویایی، چشایی و لامسه آموزش دیدهاید. همانطور که در سراسر این مقاله اشاره شد موفقیت شما وابسته به جذب حواس مشتری است. اوج موفقیت و درواقع نهایت بازدهی برای یک شرکت هنگامی است که توسط مشتریهایی که آن برند را تجربه کردهاند به یاد آورده شود. در اصل رسیدن به این نقطه همان هدف مهم و دشواری است که بسیاری از استارتآپها برای دست یابی به آن تلاش میکنند.
۴- کمپین خود را طوری طراحی کنید که قابل مدیریت باشد
پس از توافق بر روی یک ایده، نوبت به طراحی خلاق آن میرسد که باید علاوه بر بهصرفه بودن، بهسادگی هم قابل مدیریت باشد. یک استارتآپ میتواند بهترین ایده جهان را داشته باشد اما در صورتیکه صاحبان ایده نتوانند آن را به نتیجه برسانند درواقع تنها چیزی که خواهند داشت یک ایده است نه کمپین. به همین دلیل، ضروری است در طراحی استراتژی، اصولی و منطقی عمل کنید. قدمهای بزرگ بردارید یا حداقل تظاهر کنید که بزرگ هستید.
۵- تا آنجا که میتوانید ارگانیک عمل کنید
نه در حوزه موادغذایی، بلکه در هر زمینهای سعی کنید اثری طبیعی بر تجربه مشتری ایجاد کنید. کمپینی که ارگانیک نباشد و تاثیری غیرطبیعی ایجاد کند کمتر در میان مردم دهانبهدهان منتشر میشود. درنتیجه لازم است کمپینتان علاوه بر دارا بودن جنبههای جذاب و غیرقابل پیش بینی، بر اساس مولفههای قابل سنجش طراحی شود تا بتواند به تعامل میان مشتری و برند کمک کند.
۶- خاطره انگیز باشید
روشهای متعددی برای فعالسازی بازاریابی وجود دارد که بهطور موثری، باعث شدهاند مشتریان سالها در مورد شرکتی صحبت و بدون هیچ هزینهای، برای شرکت در گفتگوهای معمول خود تبلیغ کنند. بزرگترین و مهمترین منبع این تبلیغات، مدتزمانی بود که بازاریابها صرف مصاحبه و نظرسنجی از مشتریان در مناطق هدف میکردند. زمان موسسان استارتآپها و کارکنان آنها، یکی از منابعی است که با وجود ارزشمند بودن بسیار محدود است. به همین دلیل است که بازاریابی تجربی برای استارتآپها کارآیی بسیاری دارد.
۷- حرفهای رفتار کنید
پر انرژی و مشتاق بودن معمولا مهمترین مولفههای یک بازاریابی موفق است. بااینحال، نمایندگان برند باید در تمام مدت کمپین و حتی در مکانهایی که از هیجان بالایی برخوردار است حرفهای برخورد کنند. در بعضی موارد، برنامههای تبلیغاتی باعث میشوند افراد از مسیر اصلی و حرفهای خود منحرف شوند. بنابراین برای استفاده کامل از فرصتهای موجود، همه باید بدانند که کمپین بازاریابی مکان و زمان مناسبی برای تفریح نیست.
۸- از فناوری استفاده کنید
با تکیه بر روشهای جدید جذب مشتری به روش تجربی، جمعآوری دادهها اهمیت ویژهای دارد. دادههای جمعآوری شده، علایق و تمایلات مشتری را نشان میدهند و به بازاریاب کمک میکنند که کمپین خود را متناسب با نیاز مشتری و در تعامل کامل با او طرح ریزی کند. این دادهها تاثیر بازاریابی را روی کاربر نهایی هم نشان میدهند. از فناوری میتوان بهعنوان ابزاری برای فراهم کردن این دادهها استفاده کرد.
هدف نهایی بازاریابی تجربی آن است که مشتری، تجربه برند را فراموش نکرده و پس از کمپین هم در مورد آن با دیگران گفتگو کند. مسئله مهمتر آن است که مشتری باید بتواند پس از کمپین، برند و کاربرد آن را تشخیص دهد. ابداع و نوآوری به همراه نیروی انسانی ( بهجای منابع مالی) ترکیب کاملی برای اثربخشی یک کمپین است و همین موضوع، بازاریابی تجربی را به گزینه مناسبی برای استارتآپها تبدیل کرده است.
با وجود اینکه اهمیت بازاریابی دیجیتال را نمیتوان نادیده گرفت و نباید از آن غافل شد، اما استارتآپها باید به شیوههای جذاب و هیجان انگیزتری روی بیاورند. دیدن گروهی از نمایندگان برند با لباسها و تجهیزاتی که یادآور برند باشند، حرکت در خیابان یا برگزاری فستیوال و پخش کردن نمونه محصولات برند یا توزیع آگهیهایی در رابطه با برگزاری یک کمپین در آینده نزدیک، همگی مثالهایی هستند که اگر بهدرستی انجام شود چنان اثر عمیقی بر مشتری خواهد داشت که خلاقانهترین کمپینهای دیجیتال نخواهند داشت.
اصطلاح استارتآپ معمولا به معنی شروع به کار یک پروژه، کسبوکار یا شرکت تعریف میشود.
پس از راهاندازی اولیه هر پروژهای، حرکت پر شتاب به سمت اهداف نهایی کاملا منطقی است و موثرترین ابزار رسیدن به این هدف، افزایش شناخت مردم از آن برند است. ازآنجاییکه امروزه مشتریهای سنتی به مشتریهای تجربی تکامل یافتهاند، استارتآپها هم مجبوراند روشهای بازاریابی خود را تغییر دهند و روشهایی شامل این ویژگیهای مهم و جدید را دنبال کنند، چراکه تعاملات و فرصتهای مشترک میان استارتآپها و بازاریابی تجربی غیرقابلانکار است.
مطالب مشابه درباره استارت آپ :
فرصت سازی استارتآپی از بحران برای کسب درآمد
آموزش شبکهسازی استارتآپی مناسب جهت افزایش کسب درآمد
شناخت روحیه خود قبل از راهاندازی استارتآپ و کسب درآمد
آموزش کسب درآمد و جذب مشتری برای استارتآپ
کسب درآمد موبایلی برای استارتآپها
افزایش هوش مالی برای کسب درآمد
اگر فردی هستید که چندان از اعداد و ارقام خوشتان نمیآید، مسائل مالی برای شما اضطرابآور خواهد بود. مهم نیست در کجای چارت سازمانی قرار دارید، در هر صورت ضوابطی مانند EBITDA (درآمد قبل از بهره، مالیات و استهلاک) و ارزش فعلی خالص بسیار مهم هستند. اما چگونه میتوانید دانش مالی خود را بالا ببرید؟ چگونه تصمیم میگیرید که کدام مفاهیم برای درک کسبوکار شما بیشترین اهمیت را دارند؟ و چه کسی در بهترین موقعیت برای ارائه مشاوره به شماست؟
کارشناسان چه میگویند؟
طبق نظر ریچارد روباک، استاد دانشگاه هاروارد و یکی از نویسندگان «راهنمایی برای خرید یک کسبوکار کوچک»، حتی اگر نیازی به دانش زیاد در مورد مسائل مالی برای انجام امور روزانه خود ندارید، اما با آگاهی بیشتر در مورد این موضوع، در شرایط بهتری قرار خواهید گرفت. او میگوید « اگر بتوانید به زبان پول سخن بگویید، موفقتر خواهید بود.» در واقع اگر میخواهید یک محصول یا استراتژی را بفروشید، باید بتوانید نشان دهید که این کار هم عملی است و هم سود بالایی دارد. او میگوید «تصمیمگیرندگان میخواهند یک مدل ساده ببینند که درآمدها، هزینهها، مخارج بالاسری و جریان نقدی را نشان میدهد.» او میافزاید «آنها باید بدانند که چرا این ایده مهم است.»جو نایت شریک و مشاور ارشد در Business Literacy Institute و یکی از نویسندگان «هوش مالی» میگوید که فقدان درک مالی «مانع موفقیت شغلی» است. اگر نمیتوانید در بحثی درمورد عملکرد شرکت مشارکت کنید، احتمال موفقیت شما پایین خواهد آمد. او میگوید «شما نمیتوانید در پروژههای در حال اجرا شرکت کنید، مگر اینکه مسائل مالی را درک کنید.» در این مقاله چند استراتژی برای بهبود هوش مالی شما ارائه شده است.
بر ترسها غلبه کنید
به گفته روباک تنها به این دلیل که از اعداد و ارقام میهراسید، از مسائل مالی فرار نکنید. قرار نیست آپولو هوا کنید. به این شیوه به آن فکر کنید که «مسائل مالی روشی برای حساب و کتاب کسبوکارها است.» او میگوید «درست مثل شمارش توپها و ضربهها در بازی بیسبال، شما در کسبوکار پیشرفت از طریق عملکرد مالی را اندازهگیری میکنید. بنابراین اصلا مساله پیچیدهای نیست.» نایت میگوید «این کار در کنار دانش ریاضی، آسانتر از آن چیزی است که فکرش را میکنید. امور مالی و حسابداری بسیار ساده هستند. این کار اغلب یک جمع و تفریق و گاهی ضرب و تقسیم ساده است.»
زبان خاص آن را بیاموزید
نایت میگوید «مسائل مالی زبان خاص خود را دارد. خوشبختانه، روشهای بسیاری برای یادگیری این اصطلاحات وجود دارد.» او میافزاید «تنها باید ابتکار عمل را در دست بگیرید.» او میافزاید «اگر شرکت شما مسائل مالی را در داخل شرکت آموزش میدهد، از آن استفاده کنید. اگر این چنین نیست، ثبتنام در یک کلاس آنلاین یا دانشگاه را مدنظر داشته باشید. البته، کتابها و منابع بیشماری برای راهنمایی شما در مورد این موضوع وجود دارد. مهمترین مفاهیمی که باید بر آن تسلط یابید عبارت است از «چگونه سودآوری، EBITDA، درآمد عملیاتی (درآمد حاصل از عملیات اصلی جاری بنگاه اقتصادی)، درآمد و هزینههای عملیاتی را اندازهگیری کنیم». یک کتاب یا مرجع مالی سرمایهگذاری خوبی است؛ اما گوگل نیز بسیار مفید خواهد بود.
ترازنامه را بررسی کنید
به گفته نایت باید خودتان را در صورت درآمد سازمانتان غرق کنید. او میگوید «به ترازنامه شرکت توجه نشان دهید، سپس برای درک آن تمام جنبههای آن را در نظر بگیرید.» به گفته روباک بهترین راه یادگیری «بازنوشتن این اعداد» هم به صورت الکترونیکی و هم روی کاغذ و سپس «گروهبندی آنها به طبقات مختلف است؛ طوری که بتوانید میزان خرجکرد شرکتتان و محل حصول درآمد آن را ببینید.» اعداد را به درصدها تبدیل کنید؛ به این ترتیب بسیار آسانتر تفکیک درآمدها و هزینهها برای شما ممکن خواهد بود.
بر معیارهای کلیدی تمرکز کنید
افزایش مهارتهای مالی شما، نیاز به تعیین معیارهایی دارد که به وسیله آن شرکت شما موفقیت را اندازهگیری میکند. به گفته نایت هدف شما توسعه درک عمیقی از «ارتباط دقیق بین سود و زیان» و چگونگی تاثیر آن بر عملکرد سازمان شما طی زمان است. این معیار اغلب به شکل یک نسبت بیان شده است. او میگوید «چهار نسبت رایج در هر شرکتی وجود دارد: سودآوری، نسبت بدهی به دارایی خالص، نقدینگی و کارآیی عملیاتی. هر سازمانی «دو یا سه نسبت» در خلال این گروهها دارد که معیارهای اولیه عملکرد آن به علاوه «نسبتهای خاص هر صنعت» در نظر گرفته میشوند.» توجه دقیقتر به ترازنامه و گزارشهای سه ماهه شرکت، در درک این معیارها مفید است. به گفته او «محاسبه آنها دشوار نیست. تنها اندکی تلاش و کوشش میطلبد.»
با اعداد بازی کنید
به گفته روباک وقتی درک درستی از ترازنامه شرکتتان و آنچه رشد شرکتتان را میسر میسازد، داشته باشید، با استفاده از مجموعه سوالاتی که با «چه میشد اگر؟» شروع میشوند، بازی با اعداد را امتحان کنید. به عنوان مثال، چه میشد اگر قیمتها پایینتر بود؟ چه میشد اگر درآمدها بالاتر بود؟ چه میشد اگر هزینهها پایینتر یا بالاتر میرفت؟«شما تصمیمات خاص کسبوکار را مدیریت نمیکنید، بلکه تلاش میکنید چگونگی کارکرد مدلها و فروضی که ایجاد میکنند را درک و درونی سازید.»به این ترتیب زمانی که نیاز به فهرستبندی پیامدهای یک تصمیم خاص دارید (مثلا آیا یک محصول خاص را شروع کنید یا در کارخانه را ببندید) ابزار موردنظر را دارا هستید.
یک مشاور مالی بیابید
به گفته نایت، ارتباط با یک «مدیر ارشد مالی یا عملیاتی» که بتواند به شما «آموزش دهد» و «به تک تک سوالات شما پاسخ دهد» راه دیگری برای بهتر شدن در امور مالی است. او میافزاید «این روش بسیار طبیعی برای یادگیری است.» روباک نیز با این موضوع موافق است. او میگوید «مشاوران همیشه برای کسی که با اعداد و ارقام ارتباط خوبی ندارد، مفید هستند.»این فرد میتواند هم به توضیح مفاهیم کمک کند و هم به عنوان یک راهنما برای هر نوع تصمیمات مالی عمل کند. پیشنهاد روباک این است که از همکاران خود بخواهید تا «طرحها و مدلهای خود را در صورت نیاز تکرار کنند.» او میگوید «این امر تمرکز شما را بیشتر میکند.»«میبینید که همکارتان فروض خاصی را اخذ میکند، در صورتی که شما فروض دیگری را درنظر میگیرید. یکی از این فروض درست است و دیگری غلط؛ اما این تفاوتها به شما کمک میکند تا آنچه منطقی است را دریابید.»
موضوع را شخصی کنید
نایت میگوید اگر هنوز انگیزه لازم را ندارید مهارتهای مالی خود را به یک مساله حیاتی تبدیل کنید. هر بار که پولی پرداخت میکنید، سازمان شما سود کمتری بهدست میآورد بنابراین باید به این موضوع فکر کنید که برای کمک به سودآوری شرکت چه میتوانید بکنید.او میگوید «هدف گسترش این درک است که چگونه فعالیتهای روزانه شما به کارفرمایتان کمک میکند تا درآمد بهدست آورده یا هزینهها را کاهش دهد.» روباک میگوید «این کار میتواند یک تمرین مفید باشد؛ اما به آن اجازه ندهید انرژی شما را تحلیل برد.» «نقش خودتان را با همکاری سایرین ترکیب کنید و تمرکز خود را بر مشکلاتی بگذارید که میتوانید آنها را کنترل کنید و نه آنهایی که قادر به کنترلشان نیستید.»
اصولی که باید بهخاطر بسپارید
بایدها:
• در یک کلاس دانشگاهی یا آنلاین ثبتنام کنید تا مفاهیم اساسی و اولیه مالی را بیاموزید.
• گزارشهای سهماهه سازمانتان را مرور کنید؛ این کار به شما کمک میکند نکات خاصی را که سودآور هستند درک کنید.
• با استفاده از مجموعهای از سوالات «چه میشد اگر؟» اعداد و ارقام ترازنامه سازمانتان را امتحان کنید.
نبایدها:
• بترسید؛ معادله کسبوکار نسبتا آسان است.
• به تنهایی کار کنید؛ مدیر مالی را پیدا کنید که بتواند به سوالات شما پاسخ دهد و به عنوان یک راهنما به شما کمک کند.
• از اثر مهارتهای مالی در شغلتان چشمپوشی کنید؛ اگر میخواهید پیشرفت کنید، نیاز به فراست مالی دارید.
موردکاوی ۱: مشارکت با یک همکار در امور مالی
لری دانیوان، مدیر ارشد اجرایی در Ceridian، به شدت معتقد است «همه رهبران سازمانی باید بتوانند با یک روش گسترده و پیچیده در مورد اعداد و ارقام صحبت کنند.»اما لری میپذیرد که او همیشه نتوانسته است این کار را انجام دهد. در اوایل شروع حرفهاش، او به عنوان یک مدیر محصول در یک شرکت نرمافزار کار میکرد. به عنوان یک دانشجوی MBA در دانشکده مدیریت کلاگ، او دورههای مالی اولیه را گذراند و مهارتهای او تناسب بسیار خوبی با شغلش داشتند. وی به یاد میآورد که «من هزینهها را مدیریت و فعالیتهای عمومی کسبوکار را که مرتبط با محصولات است حمایت میکردم.»اما زمانی که برای «ادغام و تملک» در شرکت ترفیع یافت، احساس کرد که این موقعیت برای او بسیار دشوار است. او میگوید «ناگهان باید چیزهایی مانند EBITDA و چگونگی تعیین ارزش شرکت را میدانستم.» «کار سختی بود. به یاد دارم که با خودم میگفتم چگونه میتوانم در این جلسه شبیه یک احمق به نظر نیایم؟»او به کمک نیاز داشت. خوشبختانه، لری رابطه خوبی با «ریک» همتایش در بخش مالی داشت. شغل ریک ساخت مدلهای مالی بود که بتواند تصمیمات استراتژیک در مورد فعالیت ادغام و تملک (M&A) بالقوه را اطلاع دهد. ریک همیشه آماده بود تا چگونگی کار مدلها را به تفصیل شرح و به سوالات پاسخ دهد. لری به یاد میآورد «او بسیار صبور و زیرک بود.»
لری میگوید: «باید به او میگفتم «متغیرهایی که بیشترین حساسیت را دارند به من نشان بده» و آنگاه فروض متفاوت را آزمون خواهم کرد.» «هنوز نمیدانستم که چگونه محاسبه اصولی را برای ایجاد این مدل انجام دهم؛ اما درک خوبی از فروض بهکار رفته در آن داشتم.»به گفته لری، کمک و حمایت ریک در افزایش دانش مالی او فوقالعاده باارزش بوده است. «یک مشارکت فوقالعاده با یک همکار مالی شما را به موفقیت خواهد رساند.»
موردکاوی ۲: معیارهایی را که شرکت شما برای اندازهگیری موفقیت استفاده میکند، بیاموزید
جیمز پیپر، مدیر ارشد حسابداری در TransUnion، (یک مرکز اعتبارسنجی بزرگ) میگوید «درک اولیه مسائل مالی برای کارمندان بسیار مهم است؛ به این ترتیب میتوانند چگونگی عملکرد مالی شرکتشان را درک کنند.» او میگوید «نکته مهم در مورد حسابداری و مالی همگانی بودن آن است؛ بنابراین وقتی شما اساس آن را بدانید، میتوانید پیش بروید.»
ضمنا، جیمز به خوبی میداند که هر شرکت عملکرد خود را به بهترین روشی که خودش داراست بازبینی میکند. جیمز بیشتر دوران شغلی خود را در شرکتهای سهامی عام گذراند، اما زمانی که او به شیکاگو (که TransUnion در سال ۲۰۱۴ در آنجا بنا شد) رسید، یک گروه سرمایهگذاری خصوصی آن را خرید. او به یاد میآورد «بنابراین باید میآموختم که کدام معیارهای مالی مهم هستند؛ چرا مهمند و چگونه TransUnion موفقیت را اندازهگیری میکند.»او توضیح میدهد که «خوشبختانه من در موقعیتی که هستم به هر عدد و رقمی دسترسی دارم؛ بنابراین خود را برای کار با نرمافزار اکسل آماده و تلاش کردم تا این صورت حساب را دوباره تهیه کنم. زمانی را صرف معتبر ساختن این اعداد کردم تا از منطقی بودن آنها اطمینان یابم.»
او همچنین به دنبال راهنمایی از یک فرد آشنا به مسائل مالی بود؛ کسی که همزمان یک همتا در بخش حسابداری به شمار میرفت. او میگوید «او برای مدتی در شرکت حضور داشت و به من کمک کرد تا جزئیات این محاسبات را درک کنم.» در سال ۲۰۱۵، TransUnion به سهامیعام تبدیل شد و جیمز باید به شرکت کمک میکرد تا این گذار مالی را مدیریت کند. او برای افزایش مهارتها و دانشش، به دقت به ترازنامههای نزدیکترین همتایان شرکت (۲۵ شرکت) نگاه کرد تا دریابد که چگونه آنها درآمدهای خود را سازماندهی میکنند و چه چیزی را به عنوان معیارهای مالی اصلی خود بهکار میبرند.»
جیمز اغلب جلسات آموزش مالی درون سازمانی را برای شرکتش رهبری میکند. او میگوید این کار همکاران او را تشویق میکند تا متوجه شوند که در کدام قسمت امور مالی TransUnion متناسب هستند. «به عنوان بخشی از مبنای هزینه، تلاش میکنم تا سازمانم را تا حد ممکن کارآ سازم.»
کسب درآمد . کسب و کار . امور مالی کسب و کار . ترازنامه شرکت . دانش مالی . مشاور مالی . مهارت مالی . هوش مالی
برندی که با 500 هزار تومان جهانی شد
شعار تبلیغاتیاش در تلویزیون را، احتمالا همه ما بهخاطر داریم که میگفت: «به سلامت خانواده میاندیشد.» همین جمله برای بسیاری از خانوادههای ایرانی کفایت میکرد، تا سهمی از سبد محصولات بهداشتی و سلامتی و شوینده خود را به این برند اختصاص دهند. پیش از آنکه خیلی از ما بهدنیا آمده باشیم و خبری از ماشینهای لباسشویی در خانه تکتک ایرنیها باشد، مادرها از پودر رختشویی برف خاطره دارند و این تنها یکی از نامهای آشنای محصولات برندی است که بیش از پنج دهه از تولدش میگذرد. با وجود فعالیت گسترده شرکتهای جوانتر در میدان محصولات بهداشتی و شوینده، قطار تولیداتش هرگز متوقف نشده و همچنان با نامهای گلنار، سیو، ارکید، سپید، گلی و رخشا در فروشگاههای ایرانی خودنمایی میکند. شرکتی که امروز با نام تجاری پاکسان آن را میشناسیم، از ابتدای دهه ۴۰ شمسی به ثبت رسیده و فعالیت تولیدی خود را آغاز کرده است. حالا با گذشت ۵۴ سال از آغاز به کارش، کتاب افتخارات این برند در حال قطور شدن است و دیگر نهتنها بهعنوان یکی از نامهای برتر صنعت مواد شوینده در ایران شناخته میشود، که آوازه محصولاتش به کشورهای همسایه و آسیای میانه هم رسیده است.
- پاکسان؛ فرزندی که دستبهدست شد
پیش از آنکه نامی در قالب پاکسان شکل بگیرد، شرکت تولیدی پاککن در دیماه سال ۱۳۴۱ بهطور رسمی به ثبت رسید و فعالیت تولیدی خود در زمینه مواد شوینده و بهداشتی را آغاز کرد. هشت سال بعد، این شرکت نام پاکسان به خود گرفت و در قالب سهامی خاص فعالیت خود را ادامه داد و تا سالهای بعد از انقلاب هنوز بهعنوان شرکت سهامی عام کار نمیکرد. با وجود آنکه مالکیت پاکسان در این ۵۰ و چند سال بارها عوض شده و سرنوشت این برند حکایت از فرازونشیبهای زیادی در روند فعالیتهایش دارد، تولیدات شرکت در تمام این سالها هرگز متوقف نشده است. پاکسان یک سال بعد از انقلاب به سازمان صنایع ملی ایران واگذار شد و وقتی بهدنبال این واگذاری، شرکت دچار رکود شد، در سال ۱۳۷۰ آن را به بخش خصوصی منتقل کردند. عمر خصوصیسازی این برند چندان به درازا نکشید و سال ۷۳ زمانی بود که پاکسان به شرکت سهامی عام تغییر یافت و در بورس اوراق بهادار تهران هم پذیرفته شده است. از آن زمان تاکنون، هنوز نام سهامی عام زیر اسم شرکت بهچشم میخورد. هرچند ۷۰ درصد سهام آن به شرکت توسعه صنایع بهشهر تعلق دارد و اکنون میتوان پاکسان را فرزندی از فرزندان این هولدینگ دانست.
حالا کارخانه اصلی پاکسان در کیلومتر ۸ جاده قدیم کرج مستقر شده و محصولات بهداشتی، صنعتی و سلامتیاش از همین کارخانه به نقاط دور و نزدیک ایران و جهان صادر میشود. کشورهای همسایه ایران و جمهوریهای مستقل آسیای میانه، میزبانان اصلی محصولات صادراتی پاکسان هستند. جالب است که یکی از شرکتهای تابعه پاکسان، با نام «پاکسان ایروان» در ارمنستان واقع شده است و یکی از مقاصد اصلی صادرات این برند را به خود اختصاص داده است. پاکسان طبق برآوردها با سرمایه ۵۰۰ هزارتومانی در بدو تولد، فعالیت تولیدیاش را آغاز کرده است؛ هرچند اکنون آمار دقیقی از سرمایه شرکت وجود ندارد، اما مدیرعامل پاکسان میگوید که سود خالص شرکت در ۶ ماه اول سال ۹۵، جهشی ۹۲ درصدی داشته و به ۱۹ میلیارد تومان رسیده است.
- سهم پاکسان در سبد خانوادههای ایرانی و خارجی
عمر طولانی برند پاکسان نسبت به رقبای تجاری خود در این عرصه تولیدی، مهر تأییدی بر سهم قابل توجه آن در بازار داخلی است. معمولا برندهای کهنهکاری که در سالهای متمادی کیفیت خود را حفظ کنند، کمکم تبدیل به جزئی جداییناپذیر از سبدهای خرید خانواده میشوند و بهنظر میرسد پاکسان هم بهواسطه کیفیت مناسب، در کنار آن تبلیغات تلویزیونی و اخیرا هم حمایت مالیاش از برنامه رمضانی «ماه عسل» بیش از قبل نام خود را در یادهای ایرانی حک کرده است. در حال حاضر ۴۵ درصد تولیدات صابون، ۲۰ درصد انواع پودر رختشویی و لباسشویی و ۲۰ درصد تولید کفشو در بازار داخلی ایران، از آن پاکسان است.
محمدرضا حیدری، که چندی است به سمت مدیرعاملی این بنگاه تولیدی برگزیده شده است، درباره آن میگوید: «پاکسان از ابتدای تأسیس خود تاکنون که بیش از پنج دهه از عمرش میگذرد، همواره در پی آن بوده که کیفیت را بهعنوان محور تبلیغاتی خود برگزیند؛ تعهد شرکت به کیفیت تا جایی است که در بدترین دوران اقتصاد ایران و در اوج تحریمها نیز مشتریمحوری را رها نکردیم و برای باور بیشتر مشتریان داخلی و خارجی و وفاداری آنان به محصولاتمان، تمام تلاش خود را به کار خواهیم گرفت. اکنون که فضای تازهای در اقتصاد کشور ایجاد شده و این فضا بیشک بر روی مبادلات تجاری کشور تأثیرگذار خواهد شد، بهدنبال آن هستیم تا بر پایه نوآوری مبتنی بر سلیقه مشتریان عزیز، نهتنها سهم بازار داخلی را افزایش دهیم، بلکه به نمایندگی از بخش تولیدی کشور در حوزه سلامت، سهم بازار خارجی خود را ارتقا بخشیم. بدون تردید موفقیت، یک کار تیمی است؛ برای موفق شدن پاکسان، همه عوامل مذکور موثر است و ما دست همه ذینفعان شرکت پاکسان را برای رسیدن به قلههای جدید میفشاریم.»
امروز پاکسان میرود تا با تکیه بر خانوادهاش که تا چند ماه دیگر ۵۵ ساله میشود، سهم خود از بازار ملی و بینالمللی را افزایش دهد. در حال حاضر ۱۵ کشور دنیا میزبان محصولات این برند ایرانی هستند. صادرات پاکسان از ابتدای امسال تاکنون رشد ۱۸ درصدی داشته و کشورهای روسیه، عراق، ترکیه، عمان و افغانستان بزرگترین شرکای صادراتی این شرکت بهشمار میروند. شرکایی که بیش از همه از محصولات پودری و صابونی پاکسان استقبال میکنند. با این حال پاکسان درصدد افزایش سهم خود در منطقه است و محمدرضا حیدری، مدیرعامل این مجموعه، میگوید: «شعار شرکت پاکسان «پیشگام در ایران و خوشنام در منطقه است» و ما معتقدیم که باید امروزمان بهتر از دیروزمان باشد و همه برنامهریزیها و اقدامات ما نیز در جهت تحقق و اجرایی شدن این هدف خواهد بود.»
کسب درآمد . کسب و کار . برند . برندسازی . پاکسان . تولید محصولات بهداشتی . سرمایهگذاری حوزه بهداشتی . صنعت موادشوینده . کارآفرینی . هولدینگ
فرصت سازی استارتآپی از بحران برای کسب درآمد
چگونه میتوان یک استارتآپ جاودانه شد؟
داستان پیدایش و پیشرفت حیرتانگیز شرکت «ونمو»(Venmo) را میتوان بهحق داستانی افسانهای در دنیای استارتآپها دانست؛ داستانی که با ملاقات دو جوان در دانشگاه آغاز شد و با تأسیس یک شرکت تکنولوژیکی که سرمایهی تأسیس آنها را والدین این دو جوان با وام گرفتن از بانک فراهم کرده بودند، ادامه پیدا کرد و پس از چند سال با فروش آن شرکت با معاملهای چند میلیون دلاری پایان پذیرفت؛ اما یاد و جایگاه ویژهی این شرکت شگفتانگیز تا سالها در ذهن کسانی که سودای ورود به دنیای جذاب استارتآپها را دارند، خواهد ماند.
صحبت از شرکت ونمو است که در سال ۲۰۰۹ تأسیس شد و جزو اولین شرکتهای پیشرو در زمینهی تکنولوژیهای مالی (fin-tech) بود که در حال حاضر از شکوفاترین حوزههای فناوری و کسبوکار در دنیا به شمار میآید. این شرکت در مدت کوتاهی پلههای ترقی را بالا رفت و آنقدر برای شرکتهای بزرگتر جذابیت پیدا کرد که توسط شرکت «برینتری»(Braintree) و سپس بهوسیلهی شرکت مشهور «پیپال»(paypal) خریداری شد؛ اما شرکت ونمو چه کرد و چه نوآوریهایی را ایجاد کرد که اینطور بین میلیونها نفر در دنیا طرفدار پیدا کرد و شرکتی مانند پیپال را وسوسه کرد تا میلیونها دلار برای خریداری آن بپردازد؟
ونمو در واقع یک کیف پول دیجیتالی است که با استفاده از آن، افراد اعم از خویشاوندان و دوستان میتوانند بهآسانی و با خیال راحت به همدیگر پول قرض بدهند و از همدیگر قرض بگیرند. در سال ۲۰۱۵ بیش از ۵/۷ میلیارد دلار در سرتاسر جهان توسط این کیف پول دیجیتالی منتقل شد که ۱۷۵ درصد بیش از سال ۲۰۱۴ بود. رشد خیرهکنندهی ونمو در سال ۲۰۱۶ و پیش از واگذاری آن به پیپال نیز تداوم یافت طوری که در نیمهی نخست سال ۲۰۱۶ رشدی ۱۴۱ درصدی را در میزان پرداختهای فردبهفرد یا P2P خود به ثبت رساند. مجلهی تایم در سال ۲۰۱۶ ضمن ستایش از این شرکت، تأکید و توجه پیوستهی مدیران ارشد ونمو برای تداوم روحیهی خلاقیت و نوآوری در حوزهی پلتفرمهای دیجیتالی را ستود و چند مقاله در مورد علل موفقیت ونمو به چاپ رساند .
جالب است بدانید که بنیانگذاران ونمو یعنی «اندرو کورتینا» (Andrew Kortina) و «اکرام ماگدون اسماعیل » (Iqram Magdon- Ismaeil) در ابتدای کار این شرکت در سال ۲۰۰۹ آن را بهعنوان یک شرکت تکنولوژی موسیقی به ثبت رساندند که به کاربرانش این امکان را میداد تا متنهایی را برای گروههای موسیقی موردعلاقهشان بفرستند و در مقابل آهنگهای درخواستی خود را بهصورت ایمیل از آنها دریافت کنند و در این میان کارمزد ناچیزی هم بهواسطهی این ارتباط به ونمو پرداخت میکردند؛ اما پس از مدتی کوتاه و در پی اتفاقی که برای آنها در نیویورک افتاد، این دو جوان مبتکر و خلاق تصمیم گرفتند تا تغییر رویه بدهند و بهطور مستقیم وارد حوزهی فاینانس کسبوکار مالی شوند.
ماجرای آن اتفاق ازاینقرار بود که یک روز که ماگدون برای گذراندن آخر هفتهی خود به نیویورک رفته بود، فراموش کرد کیف پولش را همراه خود ببرد و وقتی از دیگران درخواست ارسال پول کرد به موانع زیادی برخورد کرد و همین مشکلات، جرقهای را در ذهن او زد که او و دوستش را به سمت تغییر رویه و ورود به بازار پرداختها و نقلوانتقال پول راهنمایی کرد. آنها پس از مدت کوتاهی یک اپلیکیشن جدید طراحی کردند که به کاربران این امکان را میداد تا به جای دوستانشان که به هر دلیلی قادر به پرداخت صورتحسابهای خود بهصورت نقدی یا با استفاده از کارتهای اعتباری خود نبودند، به طور مثال،صورتحساب غذایی که آنها در رستوران خورده بودند یا کرایه تاکسیشان را پرداخت کنند.
بااینهمه آنها در ابتدای معرفی این اپلیکیشن جالب و کاربردی با مشکلات و موانع متعددی روبهرو بودند که در نهایت توانستند همهی آنها را از سر راه بردارند. یکی از مهمترین این موانع، تردیدهایی بود که اغلب کاربران در مورد معتبر بودن و قابلاعتماد بودن پرداختهای فردبهفرد یا P2P در ذهن داشتند؛ اما بنیانگذاران شرکت ونمو با کمک چند جوان مبتکر دیگر که با آنها همکاری میکردند، خیلی زود توانستند با اضافه کردن امکان ردیابی مسیر خرج شدن پولی که به دوست یا خویشاوندشان قرض داده بودند، به این اطمینان برسند که پول قرض دادهشان در جای درستی خرج شده است. این امکانات و موارد مشابه آن خیلی زود ونمو را از سایر سیستمهای P2P متمایز ساخت و مهمتر از آن، اینکه توجه و اطمینان سرمایهگذاران را نیز جلب کرد طوری که این شرکت توانست در سال ۲۰۱۰ بیش از ۲/۱ میلیون دلار سرمایه جهت قرض دادن به کاربران نیازمند از جانب سرمایهگذاران جذب کند.
آزادی کامل برای نوآوری
به گفته میشائیل واوگان، مدیر عملیاتی شرکت ونمو، یکی از رموز موفقیتهای چشمگیر این شرکت در فراگیر بودن فرهنگ خلاقیت و نوآوری در تمام تاروپود آن و آزادی بیحدوحصر کارکنان برای انتخابها و تصمیمگیریهای نوآورانه نهفته است. نماد اصلی حاکم بودن فرهنگ نوآوری در ونمو، برگزاری هفتهی «چالش» در هر فصل است که طی آن تمام کارکنان شرکت که در سال ۲۰۱۶ حدود ۲۰۰ نفر بودند، این امکان را پیدا میکنند تا ایدههای خلاقانه و نوآورانه خود را با دیگران در میان بگذارند و در صورت پذیرفته شدن ایدهشان، پاداشهای ارزشمندی را نصیب خود سازند. از سویی دیگر در شرکت ونمو خبری از سلسلهمراتب خشک و رسمی تصمیمگیری و اجرا نیست و هرکدام از تیمهای داخل شرکت میتوانند با پشت سر گذاشتن مراحل سادهی پیشنهاد و تصویب طرحهای پیشنهادی خود، خیلی زود به سراغ اجرای پروژههایی بروند که دوست دارند روی آنها کار کنند و این پروژهها را فوقالعاده میدانند.
مت همیلتون، مدیر ارشد محصولات در شرکت ونمو نیز در مورد علل اصلی موفقیت و پیشگام بودن این شرکت در بخش تکنولوژیهای مالی و پرداختهای فردبهفرد میگوید: «در شرکت ونمو روحیهی نوآوریطلبی در تمام ارکان موج میزند و نیازی نیست که ایدههای ناب و خلاقانه مدت زیادی در مسیر تبدیل شدن به محصول نهایی معطل بمانند.» مصداقی که او برای اثبات این مدعا بیان میکند، یکی از محصولات پرطرفدار شرکت یعنی« emoji »یا سرویس خودتکمیلی است که ایدهی اولیهی آن در جریان یکی از هفتههای چالش مطرح و فقط طی چند هفته به یکی از اپلیکیشنهای جذاب ونمو تبدیل شد. از سویی دیگر چرخهی حیات محصولات در شرکت نوآوری مثل ونمو بهطور واقعی کوتاه است و هر محصولی که به عقیدهی اکثر کارکنان و البته مشتریان و کاربران شرکت، عمر مفیدش را از دست بدهد و دیگر آن جذابیت سابق را نداشته باشد، بهسرعت از سبد محصولات و خدمات ونمو حذف میشود.
نمونهی بارز این امر را میتوان در حذف اپلیکیشن« Trust » مشاهده کرد که جزو اولین اپلیکیشنهایی بود که شرکت ونمو در ابتدای فعالیتش به جهانیان معرفی کرد و توجه چشمگیر کاربران را به خود جلب کرد اما خیلی زود و با ورود اپلیکیشنهای جدید به پیشنهاد کارمندان شرکت حذف شد و جای خود را به اپلیکیشنهای پیشرفتهتری داد که در جریان برگزاری هفتههای چالش شرکت مطرح شده بودند.
در سالهای کوتاهی که از عمر شرکت ونمو میگذرد، این استارتآپ موفق ثابت کرد که مدلی را به کار بسته است که میتواند موردپذیرش و الگوبرداری سایر شرکتهای نوپا و دانشبنیان شود و بسیاری از ناممکنها را امکانپذیر سازد. بنا به ادعای مدیران ونمو، نوآوری و ابتکار پیوسته از همان آغاز جزو «دیانای شرکت» بوده و هست و همین ویژگی ارزشمند است که موجب شده تا این شرکت بتواند خیلی زود پلههای ترقی و پیشرفت را طی کند و جایگاه مناسبی را در دنیای پرتکاپوی امروز که در آن توقف مساوی با افتادن و سقوط است، برای این شرکت فراهم آورد.
مسئله:
چگونه میتوان از یک بحران فرصت تجاری ساخت؟
راهحل:وژ
ماجرای رشد و موفقیت شرکت ونمو نمونهای کامل از تبدیل تهدیدات و بحرانها به فرصت است. ماجرای ورود این شرکت به حوزهی فاینانس کسبوکار مالی، این است که یک روز که یکی از مؤسسان این شرکت برای گذراندن آخر هفتهی خود به نیویورک رفته بود، فراموش کرد کیف پولش را همراه خود ببرد و وقتی از دیگران درخواست ارسال پول کرد به موانع زیادی برخورد نمود و همین مشکلات جرقهای در ذهن او زد که او و دوستش را به سمت تغییر رویه و ورود به بازار پرداختها و نقلوانتقال پول راهنمایی کرد. آنها پس از مدت کوتاهی یک اپلیکیشن جدید طراحی کردند که به کاربران این امکان را میداد تا به جای دوستانشان که به هر دلیلی قادر به پرداخت صورتحسابهای خود بهصورت نقدی و یا با استفاده از کارتهای اعتباری خود نبودند مثلاً صورتحساب غذایی که آنها در رستوران خورده بودند و یا کرایه تاکسیشان را پرداخت نمایند.
کسب درآمد . کسب و کار . درآمد استارت آپ .Venmo . استارتآپ موفق . پلت فرم دیجیتال . تبدیل بحران به فرصت . تکنولوژی مالی . فین تک . کیف پول دیجیتال . مت همیلتون . ونمو
مطالب مشابه درباره استارت آپ :
آموزش شبکهسازی استارتآپی مناسب جهت افزایش کسب درآمد
شناخت روحیه خود قبل از راهاندازی استارتآپ و کسب درآمد
آموزش کسب درآمد و جذب مشتری برای استارتآپ
کسب درآمد موبایلی برای استارتآپها
معرفی برترین استارتآپ های کسب درآمد
سه استارت آپ موفق در کسب درآمد و جذب مشتری
تبدیل ریسک به استراتژی پولساز و کسب درآمد
در سال ۲۰۰۸، در اوج رکود جهانی، شرکت خودروسازی هیوندا مانند سایر شرکتهای اتومبیلسازی از رکود شدید در فروش وسایل نقلیه متضرر شد. مصرفکنندگان ترسان از بیکاری وحشتزده از سقوط ناگهانی ارزش خانههای خود، دیگر انگیزهای برای خریدهای گرانقیمت که بازپرداخت آنها سالها طول میکشید نداشتند. اکثر شرکتهای خودروسازی یک طرزفکر تدافعی اتخاذ کردند و با کم کردن تولید و کاهش برنامههای آینده رشد به بحران اقتصادی واکنش نشان دادند.
اما شرکت خودروسازی هیوندا ایده متفاوتی داشت. پس از تحلیل آنچه به مشتریان بالقوه انگیزه میداد و آنچه آنها را از خرید باز میداشت، تیم مدیریتی این شرکت خودروسازی با برنامهای به نام Hyundai Assurance تحول بزرگی ایجاد کرد؛ برنامهای که حاوی یک نکته ساده و قابلتوجه بود: از ما اتومبیل بخرید و اگر شغلتان را از دست دادید، ما آن را دوباره از شما خواهیم خرید و این مساله هیچ اثر منفی بر امتیاز اعتباری شما نخواهد داشت.
طی هفتههایی که صرف توسعه این ایده شد، هیوندا تبلیغات زیادی کرد و باعث شد تا این برنامه رشد پیدا کند. هیوندا با اندکی خلاقیت، به مشتریان بالقوه خود نشان داد که با وجود اقتصاد نامطمئن، اطمینان کافی دارد تا بهجای مخاطره، یک «پوشش ریسک» به مشتریان خود ارائه دهد. به گفته جان کرافیک، رئیس سابق هیوندا و مدیر ارشد اجرایی فعلی برنامه خودروهای خودران گوگل، هیوندا بهجای تسلیم شدن در برابر رکود، از اضطراب و تشویش بازار به بهترین شکل استفاده کرد.هیوندا توانست این دوره دشوار را هدایت کند؛ چرا که این شرکت با یک روش منحصربهفرد با ریسک مواجه شد. این شرکت خودروسازی بهجای اینکه با کاهش موجودی، بیکار کردن خطوط تولید و تعدیل نیرو، صرفا ریسک از دست دادن کسبوکار را در دوره رکود مدیریت کند، یک استراتژی فروش طراحی کرد که تمرکز آن روی نوسانی بود که ریسک ایجاد میکرد.
ما این استراتژی را «مزیت نااطمینانی» مینامیم. رهبران شرکتی در این استراتژی، با فعالیتهای هدفدار و برجسته به سوی فرصتهای جدید بازار، تغییرات نوآورانه ایجاد میکنند. بسیاری از شرکتها با یک چارچوب تاکتیکی بر مبنای مدیریت پیامدهای بالقوه (همانطور که در عبارت منفعلانه «مدیریت خواهیم کرد» وجود دارد) با ریسک مواجه میشوند؛ اما این نگرش بدون محافظت در برابر بزرگترین ریسکها (ریسکهایی که ناشناخته هستند) ممکن است دیوارهای محافظ بزرگتر ایجاد کند. مزیت نااطمینانی مسالهای متفاوت است: یک استراتژی که مدیران را به درک ناشناختهها بهعنوان متمایزکننده بازار و فرصتی برای ارائه راهحلهای نوآورانه وادار میسازد؛ راهحلهایی که برای مشتریان، سرمایهگذاران، شرکای استراتژیک، تنظیمکنندگان و رقبا جذاب است. بهطور خلاصه، مزیت نااطمینانی چیزی ورای معنای معمول مدیریت ریسک است؛ تا بدون دستپاچگی ارزش جدید و پایدار ایجاد کند؛ به عبارت دیگر، جستوجوی روشهایی برای دستیابی به بهترین پیامد از میان بدترین آنها.
این ایده که میتوانید نااطمینانی را به مزیت تبدیل کنید، حداقل به سال ۱۹۲۱ بازمیگردد که کتاب «ریسک، نااطمینانی و سود» نوشته فرانک نایت نوشته شد و یک چارچوب تئوریک ایجاد کرد. نایت، یکی از موسسان دانشکده نئوکلاسیک شیکاگو، عدم اطمینان را بهعنوان موقعیت برخورد با ریسکهایی تعریف کرده است که قادر به اندازهگیری یا پیشبینی نیستند. به عبارت دیگر، نهتنها داراییهای خود را در معرض ریسک میگذارید، بلکه بیان اینکه با چه مقدار ریسک مواجهاید نیز غیرممکن است.
اما طبق نظر نایت، این نوع از نااطمینانی برای وجود سود، ضروری است. اگر از پیش میدانستید که با چه مقدار ریسک روبهرو بودهاید، پس رقبای شما نیز قادر به چنین کاری بودند. هر بار که شما یک مزیت رقابتی بهدست میآورید، فرد دیگر میتواند راهی برای رقابت در زمینه مشترک بیابد. بنابراین، اگر بهعنوان یک مدیر ارشد اجرایی یا رهبر خلاق، به دنبال ورود نااطمینانی بهعنوان یک استراتژی در کار هستید، باید دیدگاهی مانند نایت را بپذیرید. توانایی شما در شناسایی فرصتهای پنهان در نیروهای مخل و سپس استفاده از آنها برای تمایز شرکتتان از رقبا، بهترین منبع خواهد بود. عدم اطمینان خاصی که با آن مواجهاید، ممکن است از تشویش در بازار (همانطور که برای هیوندا اتفاق افتاد) یا از یک بحران ناگهانی ناشی شود. عدم اطمینان میتواند یک دارایی باارزش باشد.
تبدیل نااطمینانی به ارزش
در دورانی که همه کسبوکارها باید آماده مقابله با تروریسم، حملات سایبری، شکست شرکا، بلایای طبیعی، تصادفات، فجایع محیطزیستی و فروپاشی بازار باشند، اینکه شرکتها بخواهند بهجای پذیرش غیرمنتظرهها، روی ایجاد حفاظ در مقابل آن تمرکز کنند، قابلدرک است. همه این استراتژیهای مدیریت ریسک، که برای حداقل کردن تلفات در نظر گرفته میشوند، به آسانی از یک شرکت به شرکت دیگر تکرار میشوند؛ اما هیچ جنبه مثبت رقابتی ارائه نمیدهند.
در واقع، مدیریت ریسک سازمانی بهعنوان یک سلاح استراتژیک شکست میخورد؛ چرا که این نوع مدیریت از اساسیترین جنبه از چشمانداز کسبوکار غافل است: بازار.یک برنامه مدیریت ریسک، شناسایی فرصتهای منحصربهفردی که همراه بینظمی و آشوب است را دشوارتر میسازد. در این محیط، آیا سرمایهگذاریهای شما در مدیریت ریسک که عمدتا هدف داخلی دارد، به سوی حفظ ارزشهای سازمانی است؟ اگر پاسخ شما به این پرسش مثبت است، پس شرکت شما به فرصتهای نااطمینانی بیتوجه است. شما میتوانید از طریق ریسکهایی که شرکتتان اخذ میکند راهی بهتر برای تمایز خودتان بیابید.
یکی از نویسندگان این مقاله به نام لری لینچ، دریافت که چگونه یک شرکت میتواند تفکر و شیوه عمل خود را توسعه دهد؛ عاداتی که میتواند آن را قادر به بهرهمندی از مزیت نااطمینانی سازد. او از سال ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۵ و تنها چند سال پس از بحران پسانداز و وام که در آن بیش از هزار بانک ورشکست شدند، در گروههای عملیاتی، تکنولوژی و استراتژی ریسک در بانک Chase Manhattan کار میکرد. تعدادی از بانکهای بزرگ دیدگاه جدیدی نسبت به ریسک اتخاذ کردند و رهبران Chase نااطمینانیهای مرتبط با فعالیتهای مختلف بانکی شامل خدمات گسترده بانکداری الکترونیک و انتقال وجوه را مورد بررسی قرار دادند.
با مجهز شدن به دانش قویتر، آنها میتوانستند محصولات جدیدی را معرفی کنند. این بانک همچنین پلتفرمی ایجاد کرد که بهواسطه آن فروشها، توسعه محصول و پرسنل نوآور میتوانند به آسانی اطلاعات ریسکها را در نقاطی مانند بازارهای نوظهور، بانکداری عمده و خصوصی و مشاور املاک مدیریت کنند؛ بنابراین هر فرد دخیلی میتواند از دیگری بیاموزد و سرمایهگذاری و استراتژیهای خدمات خود را بهبود بخشد.تجربیات ما با شرکتهایی که از نااطمینانی مزیت بهدست میآورند نشان داده است که منافع بهدست آمده را میتوان به دو دسته گسترده تقسیم کرد.
۱- درآمدها و فرصتهای رشد جدید.
بهترین مثال برای این مورد شرکت AstraZeneca در چین است. چند سال گذشته برای شرکتهای دارویی خارجی که در بزرگترین بازار جهان فعالیت میکنند، سالی دشوار بود. دولت آمریکا شماری از شرکتها با پزشکان رشوهگیر را به نقض «قانون اقدامات فسادآلود خارجی» متهم کرد. اما زمانی که دولت چین سختگیریهای خود را شروع کرد و در سال ۲۰۱۴ جریمهای قریب به ۵۰۰ میلیون دلار بر شرکت GlaxoSmithKline (شرکت دارویی انگلیسی) اعمال کرد، این سختگیریها یک علامت واضح برای بازیگران صنعت بود؛ علامتی که میگفت دستورالعملهای کسبوکار در آنجا در حال تغییر است.
در پاسخ شرکتهای دارویی غربی در چین در بهترین حالت با احتیاط پیش میرفتند و در بدترین حالت عقبنشینی میکردند. داراییها فروخته شدند، تعدیل نیروها اعلام شد و تجدیدسازمان در مقیاس وسیع انجام شد.اما AstraZeneca در میان شرکتهای جهان نگرش متفاوتی اتخاذ کرد. این شرکت کمپین استراتژیکی را شروع کرد تا بداند که از نااطمینانی ناشی از عملکرد دولت چین چه مزیتهایی بهدست میآید.
برای تحقق این امر، AstraZeneca بهترین استعدادهایی را که رقبایش اخراج کرده بودند، استخدام کرد و از این افراد متخصص در بازار چین و برای تحلیل روشهای بالقوه برای سودآوری استفاده کرد. بهطور خاص این شرکت پیوستگی استراتژیک با WuXi AppTec، تولیدکننده چینی دارو، را گسترش داد و بیش از ۱۵۰ میلیون دلار در تسهیلات جدید (داروهای بیولوژیک پیشرفته که از سلولهای زنده ساخته شدهاند) سرمایهگذاری کرد. بیولوژیکها اساس بسیاری از داروهای بسیار موثر هستند و دولت چین میخواست تا این حوزه پرمنفعت را بهطور جدیتر دنبال کند. نتیجه سرمایهگذاریهای AstraZeneca در چنین مشارکتهایی، با بلوغ بازار داروی چین، بیش از پیش آشکار خواهد شد.
۲- بازدهی بالاتر در تخصیص منابع متمرکز بر ریسک، اصولا از هدفگذاری موثرتر زمان و سرمایه موجود در نااطمینانیها ناشی شده است و میتواند مستقیما بر مدل کسبوکار تاثیر بگذارد.چون تیمهای مدیریت ریسک در اکثر سازمانها بهعنوان ماموران عملیاتی خدمت میکنند و نه تسهیلکنندگان استراتژیک، مسوولیت بازتعریف و تجزیه و تحلیل ریسک برعهده مدیران کسبوکار است و زمانی که Rockwell Automation (یک تولیدکننده تجهیزات صنعتی) از سال ۲۰۰۷ ایده را آغاز کرد، این ایده در مرکز ارزیابی عرضهکنندگان بود. تا حدی تلاشهای مدیریت ریسک این شرکت همیشه این احتمال را در نظر میگرفت که عرضهکنندگان قطعات یا مواد خام با برخی رخدادهای غیرمنتظره در معرض خطر هستند، اما Rockwell با هزاران شرکت در شبکه خود، تمایز اندکی بین شرکای حتمی و کوچکتر ایجاد کرده است. تیم مدیریتی آن نه اثری قوی بر اینکه کدام شرکا بیشترین ریسک را متحمل میشدند داشت و نه اینکه کدام یک نسبتا از اختلال در امان بودند (بهعنوان مثال از بلای طبیعی یا یک رویداد سیاسی و اقتصادی).
رهبران این شرکت تصمیم گرفتند تا با انجام یک تحلیل کامل این موقعیت را تغییر دهند. Rockwell پس از شناسایی ضروریترین عرضهکنندگان و رتبهبندی آنها بر مبنای مقیاس ریسک، یک استراتژی در پیش گرفت تا از نوسان ریسک مربوط به برخی شرکتها منفعت کسب کند. برخلاف انتظار، اگر عرضهکنندگان شکست میخوردند، زنجیره ارزش Rockwell متضرر میشد. بنابراین، Rockwell منابع گستردهای (انسانی و مالی) را اختصاص داد تا از این عرضهکنندگان مهم حمایت کند؛ به این شکل که برای اولین بار پیوندهای نزدیکی با آنها تشکیل داد.نتیجه این امر مزیت غیرمنتظرهای بود: حلقه نوآوری. جلسات و بحثهای مکرر در مورد روشهایی برای بهبود عملیات و طراحیها، منجر به جمعآوری ایدههای جدید برای محصولات و اجزا و کارآیی شد. این عوامل سرانجام به هر دو جنبه معادله «سازنده تجهیزات اصلی/ عرضهکننده» کمک کرده است. این تلاش در نهایت، نگرشی که از ریسک هراس دارد را به یک شبکه آزاد از شرکتهای گروهی تبدیل کرد.
از تئوری تا عمل
اگر میخواهید کار مشابهی در سازمان خودتان انجام دهید، میتوانید با هدایت کردن اعمال و حرفهای خود و ارائه پیامی واضح و مختصر برای هر فرد در سازمانتان شروع کنید. پیام موردنظر این است که شما با نااطمینانیها مواجهاید و از آنها برای القای نوآوری استفاده میکنید. افراد در هر سطحی از سازمان، بهجای ترس از واکنش مدیریت، باید باور کنند که اگر به مدیرانشان امکان شناخت علل مشکلات و ارائه ایده برای راهحلها یا جایگزینهای تاکتیکی را بدهند، مورد پاداش قرار خواهند گرفت.
این تقاضا برای دیدگاهها و ایدهها، فرصتهایی برای کارشناسان در شرکت فراهم میکند. آنها بخشی از جلسات مربوط به رشد سازمان میشوند و بهترین دانش و مهارت خود را ارائه میدهند؛ چرا که این کار تمرینی است که با ماهیت بشر متناسب است (اینکه هر فردی میخواهد در امور مربوطه دخالت داده شود).پس از اینکه در مسیر رشد قرار گرفتید، چالشها ادامه مییابند. افراد در سراسر شرکت شما باید با یکدیگر کار کنند تا از عمیقترین توانمندیهای کسبوکار، شامل دانش و استعدادهای گوناگون و بزرگترین شایستگیها (مانند مدیریت دادهها و تجزیه و تحلیل، ابزارهای بصریسازی(visualizing tools)، توسعه محصول و مهارتهای برندسازی) استفاده کنند تا نگرش جدید شما به ثمر برسد.
توسعه این نوع از فرهنگ شرکتی آسان نیست؛ اما میتواند محقق شود. این نوع فرهنگ رهبران نوآور در جایگاههای ارشد شرکتی ایجاد میکند؛ رهبرانی که میتوانند شرکتهای خود را در مسیرهای خلاقانه و غیرمعمول هدایت کنند.
این نگرش برخلاف طرزتفکر اکثر مدیران ریسک است؛ مدیرانی که عموما عهدهدار حفظ وضع کنونی بودهاند. آنها درک خواهند کرد که مزیت نااطمینانی راهی برای افزایش اهمیت آنها در سازمان ارائه میدهد، اما ممکن است آنها در صورت نبود ریسک در شرایط فرصتهای استراتژیک، نگران باشند که در حاشیه قرار بگیرند.بهطور خلاصه، اگر شما یک مدیر ارشد هستید، نمیتوانید بهطور کامل ریسک را در خلال پارامترهای منابع رقابتی کنترل کنید. انجام این کار یک اشتباه است.
بلکه باید نااطمینانیها را کشف کنید و از آن بهره ببرید. اگر بتوانید آنچه در بازارها غیرقابلپیشبینی و برای رقبای شما ناشناخته است را بشناسید و آن را در جلسات استراتژیک رشد وارد کنید؛ آنگاه در مقابل رقبایی که هنوز ریسک و نااطمینانی را بهعنوان تهدید میبینند موفق خواهید شد. نکته آخر آنکه رهبران خلاق از ریسک کردن نمیهراسند؛ آنها ریسک را به یک استراتژی پولساز تبدیل میکنند.
کسب درآمد . پول ساز. کسب و کار . استراتژی . استراتژی پول ساز . پذیرش ریسک . تحلیل بازار . تمایز در بازار . کسب و کار . مدل کسب و کار . مزیت نااطمینانی
گیاهان دارویی، کسب و کار و صنعتی پول ساز
هماکنون پنج درصد از اسانس گل محمدی بازار جهان را ایران تأمین میکند.
شاخهی زیستفناوری ۲۲ میلیون شغل در جهان ایجاد کرده است و ۹ درصد نیروی کار اتحادیهی اروپا را نیز این حوزه تشکیل میدهد.
بر اساس اعلام رسمی معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، ایران ظرفیت تجارت ۱۰ تا ۲۰ میلیارد دلاری از محل تولید گیاهان دارویی را دارد. صنعت گیاهان دارویی در کشورمان با تکیه بر دانش بومی مدتی است که محل سرمایهگذاری بخش خصوصی و دولتی شده است. گیاهان دارویی کشورمان نیز با رشد قابلتوجه در سالهای اخیر بیشتر نیاز به تکمیل زنجیرهی کشت و صنعت دارند. بذر و نهال یکی از مهمترین نهادههای این محصولات هستند که میتوان با روشهای مختلف کشت مانند کشت بافت، بیوتکنولوژی و حتی نانو، تحولاتی شگرف در تولید این محصولات و تجاریسازی آنها به وجود آورد. با استفاده از کشت بافت، محصولاتی را که در حال انقراض هستند یا در برخی مناطق به دلیل تغییر اقلیم توانایی ادامه رشد ندارند، میتوان حفظ کرد.
البته تولید عصاره و اسانس با مصارف مختلف از سوی کارخانههای میانی و صنایع پاییندستی حلقههای دیگر این زنجیره را تشکیل میدهند. با توجه به گردش مالی دو تریلیون دلاری زیستفناوری در جهان، میتوان این حوزه را در شاخههای مختلفی مانند گیاهان دارویی بسط و گسترش داد. بر اساس آمارهای اعلامشده، شاخه زیستفناوری ۲۲ میلیون شغل در جهان ایجاد کرده است و ۹ درصد نیروی کار اتحادیهی اروپا را نیز این حوزه تشکیل میدهد. در سالهای اخیر با بهرهگیری از این دانش محصولات متنوعی در حوزهی گیاهان دارویی تولید و به مرحلهی تجاریسازی رسیده است. به گزارش بانک جهانی، تجارت گیاهان دارویی در جهان در سه دههی گذشته تنها پنج میلیارد دلار بود که هماکنون گردش مالی این بازار حدود ٢٠ برابر شده و به ١٠٠میلیارد دلار رسیده است. بانک جهانی پیشبینی میکند که تا سال ٢٠۵٠ گردش مالی این بازار به ۵٠٠میلیارد دلار برسد. در این میان ٣٠ کشور جهان در عرصهی تجارت گیاهان دارویی رقابت جدیتری دارند. چین، هند، مالزی و کشورهای آفریقایی از جمله رقبای بزرگ بازار جهانی گیاهان دارویی محسوب میشوند. مرکز تجارت جهانی گیاهان دارویی در آلمان قرار دارد، زیرا این کشور بهعنوان یکی از بزرگترین واردکنندگان گیاهان دارویی در جهان به شمار میآید و با فرآوری مادهی خام اولیه، ارزشافزوده خیرهکنندهای به جیب میزند.
در این میان ایران در حال حاضر سالانه حدود ۶٠٠میلیون دلار صادرات گیاهان دارویی دارد. با توجه به اینکه زعفران از دیرباز یکی از استراتژیکترین محصولات تولیدی کشور بوده است، سهم زعفران بهتنهایی ٢۵٠ تا ۴۵٠میلیون دلار و سهم گل محمدی در این بازار ۴٠ تا ۵٠میلیون دلار از میان ۶۰۰ میلیون دلار صادرات گیاهان دارویی به شمار میآید. البته در بین انواع گیاهان دارویی، صادرات گل محمدی رشد قابلتوجهی داشته است و هماکنون پنج درصد از اسانس گل محمدی بازار جهان را ایران تأمین میکند.
در حال حاضر سهم مصرف داروهای گیاهی در ایران به بیش از پنج درصد رسیده و گردش مالی در این زمینه حدود ۳۹۰ میلیارد تومان است. البته اگر دمنوشها و اسانسها را نیز حساب کنیم، گردش مالی به ۴۰۰ میلیارد تومان میرسد. همچنین بیش از ۱۰۰ میلیون دلار صادرات داروهای گیاهی، دامی و انسانی به کشورهای مختلف نیز داریم و شرکتهای معتبر بسیاری در این زمینه مشغول به کار هستند.
در حال حاضر بیش از ۹۵ شرکت دانشبنیان در حوزهی گیاهان دارویی، داروهای گیاهی و فرآوردههای طبیعی طب سنتی فعالیت میکنند. تولید و تجاریسازی بیش از ۶۰۰ محصول دانشبنیان در حیطهی داروها و فرآوردههای طبیعی انسانی و دامی و راهاندازی ۲۰ سلامتکده طب سنتی در کشور تا سال گذشته نشان از رشد و توسعهی صنعت گیاهان دارویی در کشور دارد. همچنین ارائه بیش از دو هزار و ۱۰۰ محصول فناورانه در زمینهی گیاهان دارویی و فرآوردههای طبیعی نشان از حرکت شرکتها به سمت تولید صنعتی محصولاتشان دارد.
به گزارش فائو، سطح زیر کشت گیاهان دارویی در کشورهای چین، آمریکا و کانادا از ۳۹۳ هزار هکتار در سال ۱۹۷۰، به سه میلیون و دویست هزار هکتار در سال ۲۰۱۶ رسیده است. ارزش اقتصادی گیاهان دارویی در کشورهای پیشرفته از ۱۳۲ میلیون دلار در سال ۱۹۷۶، به ۳۵۵میلیون دلار در سال ۲۰۱۶ رسیده است. بر اساس آمارهای جهانی گردش گیاهان دارویی در صنایع داروسازی با استفاده از ترکیبات با منشأ گیاهی ۳۵ میلیارد دلار و در صنعت عطرسازی ۴۸ میلیارد دلار برآورد شده است.
بر اساس اعلام رسمی ستاد فناوری گیاهان دارویی در کشور، گردش مالی گیاهان دارویی در صنعت تولید داروهای مکمل ۱۶ میلیارد دلار، علوم و فنون بهداشتی ۱۲ میلیارد دلار، شیرینکنندههای طبیعی ۸/۵ میلیارد دلار و صنعت تولید دمنوشها هفت میلیارد دلار در جهان است. ایران از ۱۳ اقلیم شناختهشده در دنیا، دارای ۱۱ اقلیم است و همچنین هشت هزار گونه گیاهی در کشور وجود دارد که از این تعداد ۱۷۳۰ گونه، انحصاری و منحصر به سرزمین ایران است. ستاد فناوری گیاهان دارویی اعلام کرده است که تاکنون ۲۳۰۰ گونهی گیاهی دارای ترکیبات باارزش و واجد شرایط برای ورود به صنعت شناسایی شده است. آمارهای رسمی معاونت علمی ریاست جمهوری نشان میدهد که تعداد فرآوردههای طبیعی از ۴۷۷ قلم در سال ۸۷، به ۲۲۹۷ قلم دارو و فرآوردههای طبیعی تا پایان سال ۹۴ رسیده است و بر اساس افق ۱۴۰۴ باید این تعداد به ۴۱۱۵ قلم افزایش یابد. سطح زیر کشت دیم گیاهان دارویی ۱۰۴ هزار و ۸۱۸ هکتار است که این میزان باید تا افق ۱۴۰۴ به ۵۳۰ هزار و ۵۶۰ هکتار افزایش یابد. بر اساس پیشبینیهای انجامشده باید درآمد صادرات گیاهان دارویی کشور تا سال ۱۴۰۴ به پنج میلیارد دلار برسد.
جدول زیر مهمترین محصولات تجاریشده در صنعت گیاهان دارویی در دو سال اخیر را نشان میدهد.
نام محصول | توضیحات
|
ژل موضعی دنتیکید | داروی دنتیکید، اولین مسکن صد درصد گیاهی رویش دندان کودک است. مواد تشکیلدهندهی این ژل موضعی عصارهی بابونه، عصارهی مریمگلی و پرو ویتامین B5 است |
لیورسیل (Liversil) | این محصول داروی گیاهی درمان دیابت است. لیورسیل در پایین آوردن قند خون در دیابت نوع ۲ و درمان بیماریهای التهابی کبد و کبد چرب هم تأثیرگذار است. |
آنژی پارس | داروی آنژی پارس برای درمان زخم پای بیماران دیابتی با منشأ گیاهی تولید شده و قادر است با درمان زخمهایی که در مراحل پیشرفته نیستند، از وخیم شدن وضعیت زخم جلوگیری کند. با این کار علاوه بر تسریع روند بهبود و کاهش هزینهها، احتمال قطع عضو نیز کاهش خواهد یافت. در تولید آنژی پارس، گونهای از گیاه یونجهی زرد مورد استفاده قرار گرفته است. |
پماد گیاهی پاپیتالپیچ | این محصول با استفاده از گیاهان دارویی برای درمان واریکوسل تولید شده است. استفاده از این پماد افراد مبتلا به واریکوسل را از عمل جراحی بینیاز میکند. هزینهی جراحی واریکسول یکمیلیون تومان است. |
میگری هیل | داروی میگری هیل داروی جدید برای تسکین سردردهای میگرنی و همچنین دارویی ویژه برای درمان میگرن است. |
روزانیکام | از گیاه «روزاکانینا» یا نسترن کوهی گرفته شده است و بهصورت دمنوش در بازار ارائه میشود. این دارو ضدسرماخوردگی است و میتواند جایگزین مناسبی برای واکسنهای ضدسرماخوردگی باشد. |
کرم پای اطفال و ژل ترمیم سوختگی
|
این محصول را شرکت آراکزیست دارو تولید کرده است. این کرم با استفاده از ژل تازهی برگ آلوئهورا تولید شده است. |
مسئله:
چگونه از راه دانش زیستی گیاهان دارویی، ثروت و درآمد ملی را افزایش دهیم؟
راهحل:
ایران به دلیل داشتن متخصصان جوان و تحصیلکرده و نیز برخورداری از تنوع گیاهان دارویی، میتواند به قطب صنعت گیاهان دارویی در منطقهی غرب آسیا تبدیل شود و با فرآوری گیاهان و تبدیل آن به داروهای مؤثر، ارزشافزوده مناسبی از این تجارت را نصیب خودش کند. تولید و تجاریسازی بیش از ۶۰۰ محصول دانشبنیان در عرصهی تولید داروها و فرآوردههای طبیعی انسانی و دامی و راهاندازی ۲۰ سلامتکده طب سنتی در کشور تا سال گذشته، نشان از رشد و توسعهی صنعت گیاهان دارویی در کشور دارد و زمینهای مناسب برای سرمایهگذاریهای بلندمدت محسوب میشود.
کسب درآمد . کسب و کار گیاهان دارویی. کسب درآمد دارویی . اسانس گل محمدی . کسب و کار . حرفه ای، . تجارت گیاهان دارویی . سرمایهگذاری در گیاهان دارویی . صادرات گیاهان دارویی . فروش دم نوش . گیاهان دارویی
راههای بازاریابی و کسب درآمد با محصول جدید
برای معرفی تأثیرگذار محصول یا خدمت جدیدتان، این دستورالعمل هفت مرحلهای را به شما معرفی میکنیم.
پس میخواهید محصول یا خدمت جدیدی را روانه بازار کنید! فکرهایتان را کردهاید و دقیقا میدانید تصمیم به ارائهی چه محصولی دارید. حالا فقط باید فکری به حال فروش محصول خود بکنید. خیلی ساده به نظر میرسد، نه؟ امّا روزانه تعداد بیشماری از محصولات یا خدمات جدید کاملاً نادیده گرفته میشوند زیرا در معرفی آنها به بازار از روش درستی استفاده نشده است. درواقع درصد بالایی از تماسهای روزانه با کارشناسان شرکت من، از سوی مدیران کسبوکارهای کوچک است که تقاضای خدماتی از این دست دارند. ما هم آنها را راهنمایی میکنیم تا این هفت گام را درست و دقیق بردارند و محصول یا خدمت جدید خود را با موفقیت وارد بازار کنند.
۱-از شرایط رقابت در بازار شناخت کافی کسب کنید
در بسیاری از دورههای آموزش بازاریابی، نحوه انجام تحلیل SWOT را به شرکتکنندگان آموزش میدهند. برای این کار ابتدا باید شرایط رقباتان را به دقت بررسی کنید. یک فهرست دقیق از شرکتهایی تهیه کنید که محصول یا خدمات آنها مشابه محصول موردنظر شما برای ارائه به بازار است. حتی اگر فکر میکنید محصول یا خدمت شما کاملاً بینظیر است و هیچ رقیبی در بازار ندارد، بازهم خود را بهجای مشتریان مشتاق بگذارید و ببینید ممکن است بهجای محصول شما چه چیزی را بخرند. پس از شناخت رقبای خود، ابزارهای بازاریابی آنها ازجمله آگهیهای تبلیغاتی، بروشورها و وبسایتشان را بررسی کنید. قدرت مقابله محصول یا خدمت جدید خود با محصولات موجود در بازار را ارزیابی کنید؛ نقاط برتری شما کدام است؟ کدامیک از شرکتهای حاضر در این رقابت یا محصولات آنها برای موفقیت شما تهدید بهحساب میآیند؟
۲-مشتریان ایده آل را هدف بگیرید
اگر میخواهید با کمترین هزینهی ممکن، محصول یا خدمت خود را با موفقیت روانه بازار کنید، باید روی مشتریان مشتاقی متمرکز شوید که احتمال بسیار بالایی دارد محصول شما را بخرند. این افراد ممکن است مشتریانی باشند که هم اکنون از محصولی مشابه استفاده میکنند و ارزش ویژگیها و امکاناتی را که شما به محصولات موجود اضافه کردهاید، میدانند. بهترین مشتریان مشتاق برای شما کسانی هستند که نسبت به محصول شما احساس نیاز میکنند؛ توانایی مالی برای خرید آن را دارند و تمایل خود را برای خرید چنین محصولی، مثلاً از طریق خرید کردن از رقیب شما، ابراز کردهاند. به یاد داشته باشید برآوردن یک نیاز موجود، بسیار سادهتر از ایجاد نیاز جدید است.
۳-یک ارزش پیشنهادی منحصربهفرد ایجاد کنید
در این مرحله، باید درک کاملی از محصول خود داشته باشید تا بتوانید آن را از رقباتان متمایز کنید و در معرض دید کسانی قرار دهید که باید از آن بهرهمند شوند. امّا آیا واقعاً میدانید که چرا مشتری باید از میان تعداد زیادی از محصولات مشابه موجود در بازار محصول شما را انتخاب کند؟ محصول شما چه مزایا و ویژگیهایی دارد که مشتری مشتاق بیش از همه به آن اهمیت بدهد؟ حرف آخر آن که «بسته بندی» و نحوهی معرفی محصول یا خدمت شما باید کاملاً منحصربهفرد باشد و نیازها و خواستههای بهترین مشتریان مشتاقتان را برآورده کند.
۴-تاکتیکها و استراتژیهای بازاریابی خود را تعیین کنید
گام بعدی انتخاب کانالهای فروش و بازاریابی مناسب است. مثلاً، باید انتخاب کنید که آیامیخواهید فروشتان را آنلاین انجام دهید یا از طریق کاتالوگ و یا فروشندگان دیگر ؟ معمولاً بازاریابهایی که از چندین کانال مختلف برای کار خود استفاده میکنند، به موفقیتهای بزرگتری دست مییابند زیرا مشتریانی که قدرت خرید بالایی دارند و محدودیتی در زمان و مبلغ خرید ندارند، مایل اند که مقدار بیشتری پول خرج کنند و زمان بیشتری را برای خرید بگذرانند. فرض کنیم استراتژی شما عرضه یک دستگاه بدنسازی با قیمت مناسب به مشتریانی باشد که توان پرداخت هزینه اشتراک باشگاههای بدنسازی یا خرید دستگاههای ورزشی خانگی گران قیمت را ندارند. در این شرایط باید روش سنتی بازاریابی مستقیم و فروش آنلاین را بهعنوان کانالهای اصلی به کار بگرید و از ترفندهایی مانند آگهیهای بازرگانی تلویزیونی، تبلیغات آنلاین یا درخواستهای ایمیلی حاوی لینک به وبسایتتان هم استفاده کنید.
۵- محتوا و رویکردهای بازاریابی خود را آزمایش کنید
با آنهمه پولی که برای معرفی یک محصول یا خدمت جدید به بازار لازم است، بیاحتیاطی بزرگی است که بدون آزمایش شیوههای بازاریابی، آنها را به مرحله اجرا درآورید. بهتر است نحوه معرفی محصول یا خدمت خود و همچنین پیامهای تبلیغاتی و دیگر ابزارهای بازاریابی خود را آزمایش کنید. متناسب با محصول و بودجهای که در اختیار دارید، میتوانید از گروههای رسمی استفاده کنید یا اینکه خیلی ساده میزگردی با حضور تعدادی از مخاطبان موردنظر خود برگزار کنید. همچنین میتوانید از تحقیقات آنلاین استفاده کنید یا اینکه محصولتان را برای آزمایش بین یک گروه منتخب از کاربران پخش کنید. تنها پس از تکمیل فرآیند این آزمایشها، وارد مرحله نهایی طراحی و اجرای ابزارها و شیوههای بازاریابی شوید.
۶- کمپین خود را سر و سامان دهید
روابط عمومی اغلب نقشی حیاتی در معرفی یک محصول یا خدمت به بازار دارد. میتوانید از تاکتیکهای روابط رسانهای برای انتشار یک مقاله یا شرکت در یک مصاحبه استفاده کنید؛ ترتیبی بدهید که محصولتان در رسانههای جمعی موردبررسی قرار بگیرد؛ یک رویداد عمومی برای معرفی محصول برگزار کنید یا از شگردهای بازاریابی دهان به دهان، برای بر سر زبان انداختن نام محصول خود استفاده کنید. صرفنظر از اینکه کدام شیوه تبلیغات را به کار میگیرید؛ باید ابتدا اطمینان حاصل کنید که محصولتان برای عرضه به بازار کاملاً آماده و در دسترس باشد تا بدین ترتیب حداکثر سود ممکن را از خدماتی که ارائه میکنید ببرید. اقدامات و تلاشهای دیگر شما درزمینهی بازاریابی هم دقیقاً باید در ادامه این فعالیتهای رسانهای و هماهنگ با آنها تنظیم شوند. در هفتهها و ماههای اول، نتایج حاصل از تبلیغات رسانهای خود را رصد کرده و آماده باشید که کمپین خود را با آن بخش از این فعالیتها که بیشترین فایده را برایتان داشتهاند، تنظیم کنید.
۷- از چرخهی عمر محصول خود آگاه باشید
کمپین تبلیغاتی که در طول دورهی معرفی و آموزش دربارهی محصول یا خدمت خود از آن استفاده میکنید، به اقتضای تکامل و جا افتادن محصول در بازار باید بهروز شود. اگر بازخوردهای دریافتی از فرآیند بازاریابی را به دقت تحت نظر داشته باشید، روند کاهش نتایج مطلوب، به شما خواهد گفت که چه زمانی وقتش رسیده که تغییراتی در محصول یا خدمت خود ایجاد کنید، پیامهای رسانهای خود را عوض کنید. حتی ممکن است متوجه شوید که عمر این محصول خاص دیگر به سرآمده و باید بستر را برای عرضه ایده بزرگ بعدی خود به بازار آماده کنید.
ترفند بازاریابی . کسب درآمد . ترفند کسب درآمد .بازاریابی . تحلیل swot . چرخه عمر محصول . کسب و کار . کمپین بازاریابی اینترنتی . محصول جدید . معرفی محصول جدید
مطالب مشابه بازاریابی و کسب درآمد:
استراتژی بازاریابی برای کسب درآمد
بازاریابی اینترنتی : بازاریابی در شبکه های اجتماعی
بازاریابی اینترنتی: کسب درآمد با بازاریابی حضوری
بازاریابی اینترنتی : کسب درآمد با ایمیل مارکتینگ
بازاریابی اینترنتی: کسب درآمد از سایت پزشکی
بازاریابی اینترنتی: تاثیر سئو در کسب درآمد از اینترنت
آموزش کسب درآمد و بازاریابی اینترنتی برای رستوران
آموزش بازاریابی اینترنتی : کسب درآمد با بازاریابی چریکی
آموزش بازاریابی اینترنتی : بازاریابی دهان به دهان در کسب آمد از اینترنت
آموزش بازاریابی اینترنتی : ابزار بازاریابی و کسب درآمد از اینترنت
معرفی مدلهای کسب درآمد اینترنتی
اینترنت دنیای امروز را دگرگون کرده است و کسب و کار و تجارت نیز از این قائده مستثنی نیست. همهی ما با فروشگاههای اینترنتی موفق و بزرگی که به درآمدهایی میلیاردی دست یافتهاند، آشنایی داریم و شاید خودمان هم بارها از آنها خرید کرده باشیم. امروزه میتوان با صرف هزینهای نسبتا اندک، کسب و کاری را راهاندازی کرد و حتی بدون فروشگاه و محلی فیزیکی، به درآمد قابل توجهی دست یافت، ولی چه روشهایی برای تجارت آنلاین وجود دارد و برای انتخاب مدل های کسب و کار اینترنتی با چه گزینههایی روبهرو هستیم؟ این پرسشی است که در ادامه به پاسخ آن میپردازیم.
بیایید فرض کنیم شما بهترین مایع ماکارونی را طبخ میکنید و دوستانتان به شما میگویند که باید از آن برای راهاندازی یک کسب و کار استفاده کنید. در این صورت، از چه مدل کسب و کاری استفاده خواهید کرد؟ یکی از گزینههای موجود این است که بگویید: «محصولی را تولید میکنم و آن را میفروشم.» ولی شما باید وقت بگذارید و بهترین مدل کسب و کاری را پیدا کنید که برای ایدهی جدیدتان مناسب است و شانس موفقیت شما را به میزان چشمگیری افزایش میدهد.
مدل کسب و کار شما چیست؟
مدل های کسب و کار اینترنتی اصلی موجود عبارت است از:
۱. فروش محصول؛
۲. فروش خدمات؛
۳. فروش محصول اطلاعاتی.
فروش محصول به صورت آنلاین
فروش محصول: احتمالا این نخستین مدلی است که به ذهن هر فرد میرسد؛ برای این کار باید محصولی فیزیکی و قابل ارسال تولید کنید و آن را بهصورت آنلاین به فروش برسانید. برای فروش محصول نیز میتوانید از فروشگاه اینترنتی خودتان استفاده کنید، آن را در یکی از سایتهای حراج عرضه کنید یا بهعنوان فروشندهی شخص ثالث، محصول خود را در بازاری آنلاین (مانند وبسایت آمازون که محصولات فروشندگان مختلف را برای فروش عرضه میکند)، به فروش برسانید.
مزیتهای فروش محصولات بهصورت آنلاین
فروش آنلاین محصولات (در مقایسه با فروش آنها در مکانی فیزیکی)، مزیتهای فراوانی دارد. نخست اینکه مشتریان میتوانند محصولات شما را مشاهده و بررسی کنند، بدون اینکه مجبور باشند به فروشگاه شما بیایند (البته اگر فروشگاهی داشته باشید). به علاوه مشتریها میتوانند تمام گزینههای موجود مانند نظرات سایر مشتریان، فهرست مواد تشکیلدهنده و دستورالعملها یا کاربردهای مربوطه را مشاهده کنند. ویدئو و عکسهایی از محصول شما در حین استفاده و بخش سؤالات متداول نیز به مشتریان اطلاعاتی میدهد که نمیتوان در فروشگاههای آجری و فیزیکی به دست آورد.
اشکالات فروش محصولات به صورت آنلاین
شما باید چیزی را تولید، آن را انبار و سپس ارسال کنید. ممکن است کالاهای فیزیکی خراب شوند و تولید، انبار کردن و ارسال آنها نیز کار وقتگیری است. پس از ارسال نیز مشکل کالاهای مرجوعی پیش میآید. کنترل موجودی کالاهای فیزیکی، چالش بزرگی است. اگر کالای زیادی تولید کنید و کالاهایتان خراب شود، ضرر میکنید. اگر خیلی کم تولید کنید و موجودیتان تمام شود، فروشهای بالقوهتان و شاید مشتریهای خود را از دست بدهید که برای تأمین کالای خود، به سراغ منبع مورد اطمینانتری میروند.
فروش خدمات به صورت آنلاین
فروش خدمات: خدمات را به خوبی میتوان به صورت آنلاین، خرید و فروش کرد. دو روش اصلی فروش اینترنتی خدمات عبارت است از:
۱. استفاده از وبسایت بهعنوان ابزار فروش:در این روش، کسب و کاری آفلاین، از وبسایت خود بهعنوان ابزاری برای فروش خدماتی استفاده میکند که بهصورت آفلاین ارائه میشود. بسیاری از کسب و کارهای آفلاین، از اینترنت بهعنوان ابزار فروش خدمات خود استفاده میکنند. در این حالت، وبسایت بیشتر شبیه بروشوری برای کسب و کار شما عمل میکند. برای مثال، میتوانید نجار، دندانپزشک یا وکیلی را از طریق وبسایت او بیابید (و ارزیابی کنید). اشتراک همهی این کسب و کارها این است که تمام خدمات آنها را بهصورت فیزیکی و آفلاین دریافت میکنید.
۲. استفاده از وبسایت بهعنوان ویترین: در این روش، خدمات به صورت اینترنتی به فروش میرسند و عرضه میشوند. نمونههایی از این خدمات، شامل بازاریابی اینترنتی، خدمات مسافرتی و سرگرمی است. فروش و عرضهی تمام این موارد از طریق سِروِر فروشندگان انجام میشود.
مزیتهای فروش اینترنتی خدمات
جذب مشتری از طریق وبسایتی که به خوبی طراحی و برای آن تبلیغات شده، بسیار کمهزینهتر از استفاده از روشهای سنتی و آفلاین است. در این روش، مشتریان اطلاعات زیادی در مورد محصول شما دریافت میکنند و مجبور نیستند برای بررسی گزینههای موجود به محل شما بیایند. همیشه وبسایتهایی که به خوبی طراحی شدهاند و دارای محتوای زیادی هستند، عملکرد بهتری از رقبای ضعیفتر دارند. صرفنظر از اینکه وبسایت شما بروشوری برای کسب و کارتان باشد یا ویترینی برای نمایش محصولات و خدمات شما، راهاندازی این مدل کسب و کار، سریعتر و آسانتر از فروش محصولات و خدمات به صورت سنتی است.
اشکالات فروش اینترنتی خدمات
در این مدل کسب و کار اینترنتی، سطح بالایی از رقابت وجود دارد، بهویژه برای کلمات کلیدی خاص. برای مثال، اگر شما لولهکشی در تهران باشید، به سختی میتوانید در نتایج جستوجو برای کلمهی کلیدی «لولهکش تهران»، در رتبهی بالایی قرار بگیرید، زیرا با جستوجوی این کلمهی کلیدی در گوگل، بیش از صدها هزار نتیجه نمایش داده میشود. به همین دلیل، باید به دنبال استفاده از طرح بازاریابی محتوای تهاجمی باشید. از آنجا که بهطور کلی، فرصت ایجاد رابطهای حضوری با مشتری را نمییابید، ایجاد وبلاگی جذاب همراه با نمایش ویدئو، نقش مهمی در این مدل کسب و کار اینترنتی ایفا میکند. نمونههایی از فروشندگان خدمات اینترنتی شامل وبسایتهای نمایش آنلاین ویدئو، ارائهی خدمات میزبانی وب، بازاریابی ایمیلی، فروش بلیط هواپیما و ارائهدهندگان خدمات محلی آفلاین است.
فروش اطلاعات به صورت آنلاین
فروش اطلاعات: معمولا طراحان مرتبط با سبک زندگی و بازاریابان اینترنتی، این مدل کسب و کار را انتخاب میکنند. بهطور معمول، در زمان فروش محصولات یا خدمات، تنگنایی به وجود میآید؛ اغلب صاحبان کسب و کار، حداکثر تا میزان محدودی فروش دارند و بدون ایجاد تغییر در کسب و کارشان (از طریق استخدام کارکنان بیشتر، خرید تجهیزات بیشتر و غیره) نمیتوانند میزان فروش خود را افزایش دهند، ولی در مورد محصولات اطلاعاتی، چنین محدودیتی وجود ندارد و تنها عامل محدودکنندهی میزان فروش، ظرفیت سرور میزبان وب شماست (یعنی حجم اطلاعاتی که میتوانید در وبسایت خود نمایش بدهید و تعداد کاربرانی که میتوانند از وبسایت شما بازدید کنند).
در این روش، محصولات منحصرا به صورت الکترونیکی و خودکار عرضه میشوند. پرداختها و صدور صورتحسابها نیز به صورت خودکار و توسط سبد خرید و دروازهی پرداخت انجام میشود و محدودیتی در تعداد تراکنشهایی که در طول شبانهروز پردازش میشود، وجود ندارد.
فروش اطلاعات را میتوان به دو دسته تقسیم کرد:
۱. فروش اطلاعات قابل دانلود: رایجترین محصول قابل دانلود، کتاب الکترونیک است و در قیمتهای گوناگونی عرضه میشود. سایر محصولات قابل دانلود، شامل فایلهای صوتی (MP3)، ویدئویی (MP444) و متنی است. معمولا در دورههای آموزشی که قیمتهای بالاتری دارند، ترکیبی از فایلهای پیدیاف و صوتی و ویدئویی ارائه میشود.
۲. دریافت حق عضویت در وبسایتها:برخی وبسایتها، خدماتی شامل امکان دسترسی به روزنامه، مجله یا مقالات را ارائه میدهند و برخی نیز وبسایتهایی کامل با فایلهای ویدئویی و صوتی و انجمنهایی تعاملی هستند و برای استفاده از تمام خدمات آنها باید در آن وبسایتها عضو شوید. این وبسایتها معمولا به صورت ماهانه یا سالانه، مبلغی را بهعنوان حق عضویت دریافت میکنند. گاهی این وبسایتها به صورت خودکار، مقدار معینی مطلب و محتوا (مانند درسهایی از دورهای آموزشی) را در طول دورهی زمانی معینی به هر یک از اعضای جدید ارائه میدهند. هدف از این روشِ «قطرهای»، جلوگیری از غرق کردن مشترکان جدید با حجم زیادی از محتوا و وادار کردن آنها به پرداخت حق عضویت برای دورهی زمانی طولانیتری است.
مزیتهای فروش اینترنتی اطلاعات
مدلی که بسیاری از فروشندگان این خدمات آنلاین، برای ارائهی اطلاعاتِ مداوم از آن استفاده میکنند، مدلی از صدور صورتحسابهای دورهای است. با صدور صورتحسابهای ماهانه یا سالانه، برای دستیابی به موفقیت، به تعداد بسیار کمتری از مشتریان نیاز خواهید داشت. در این مدل کسب و کار اینترنتی، پس از ایجاد محصول، برای تعمیر و نگهداری سیستم به زمان بسیار اندکی نیاز دارید. از آنجا که این مدل مقیاسپذیر است، به راحتی میتوانید بدون مواجهه با دشواریهای رایج در کسب و کارهای فروش محصولات و خدمات به تعداد زیادی از خریداران خدمات ارائه دهید.
اشکالات فروش اینترنتی اطلاعات
بیشتر فروشندگانِ اطلاعات در انتقال ارزش واقعی اطلاعاتی که به فروش میرسانند، با مشکل مواجه هستند؛ با وجود اطلاعات رایگان فراوانی که به صورت آنلاین در دسترس عموم قرار گرفته است، متقاعد کردن کاربران برای پرداخت بهای اطلاعات و محتوای شما کار دشواری است. علاوه بر آن، بهراحتی میتوان محتوای دیجیتالی را کپی و سرقت کرد؛ بنابراین باید به دنبال راهی برای حفاظت از محتوای خود و جلوگیری از سرقت آن باشید.
نکتهای در مورد فروش اینترنتی اطلاعات
مردم تمایلی ندارند برای اطلاعات قدیمی پولی بپردازند. در بیشتر موارد، مطالبی که ارائه میدهید باید مشکلی جاری و حلنشده را حل کند؛ بنابراین همیشه به بهترین روش برای انجام کارها فکر کنید. دانستن اینکه چگونه میتوان کاری دشوار یا گیجکننده را انجام داد، مبنای خوبی برای تولید محصولی اطلاعاتی است. هرگز تصور نکنید مردم حاضرند برای اطلاعاتی که شبیه مطلبی معمولی است، پولی بپردازند. مطلب شما باید جامع و کامل باشد و مشکلی واقعی را حل کند.
آنچه هر کسب و کار اینترنتی به آن نیاز دارد
صرفنظر از اینکه چه مدل کسب و کار اینترنتی انتخاب میکنید، به یک استراتژی محتوا نیاز دارید. بدون داشتن محتوایی منسجم در وبسایت خود، هرگز نمیتوانید ترافیک موتورهای جستوجو را به سایت خود جذب کنید و مشتریان بالقوه نیز به اطلاعاتی که برای انجام خریدی آگاهانه نیاز دارند، دست نخواهند یافت و احتمالا هرگز خریدی از شما نخواهند کرد.
مدل کسب و کار اینترنتی انتخابی شما چیست؟بیایید به مثال دستور پخت مایع ماکارونی خوشمزه برگردیم. چه مدل کسب و کاری را برای عرضهی آن انتخاب خواهید کرد؟
فروش محصول:شما میتوانید مایع ماکارونی خوشمزهی خود را در حجم بالایی تولید، بستهبندی و انبار و به دوستداران ماکارونی در سراسر کشور ارسال کنید. میتوانید محصول خود را در اندازهها (یکنفره، خانواده، مهمانی)، مزهها (با گوشت، ادویهدار، اُرگانیک) و سبکهای گوناگون (فقط مایع ماکارونی، همراه با رشتههای ماکارونی، همراه با مخلوط ادویهی خشک) ارائه دهید. شما باید کارخانهای راهاندازی کنید یا تولید محصول خود را به کارخانهی دیگری بسپارید. در هر صورت، انجام این کارها هزینهبر است و باید به درگاه پرداخت اینترنتی، حملکنندهی کالا، تولید، شکایات و مرجوعی کالا نیز فکر کنید.
فروش خدمات:دستور پخت ویژهی شما میتواند در یک شرکت تهیهی غذای ایتالیایی مورد استفاده قرار بگیرد یا میتوانید با استفاده از وبسایتی که به صورت بروشوری برای کسب و کار تهیهی غذای شما عمل میکند، برای آن بازاریابی کنید یا به رستورانها، خدمات آموزش داخلی ارائه دهید. شاید هم بتوانید به افرادی که قصد دارند پخت ماکارونی اصیل و خوشمزه را یاد بگیرند، آموزشهایی ارائه دهید. راهاندازی چنین کسب و کاری، سادهتر و کمهزینهتر از تولید محصول فیزیکی و واقعی است و متمایز کردن آنچه ارائه میدهید از طریق فروش خدمات، آسانتر است.
فروش محصول اطلاعاتی:این روش، سادهترین (و بنابراین کماسترسترین) گزینه است. میتوانید کتاب الکترونیکی سادهای بنویسید و در آن، روش پخت و مواد تشکیلدهندهی مایع ماکارونی خود را توضیح دهید یا یک سایت عضویت آشپزی کامل راهاندازی و در آن از ویدئوها و انجمنهای گفتوگوی اعضا استفاده کنید و با افزایش تعداد اعضای سایت، مطالب آموزشی موجود در آن را گسترش دهید.
کسب درآمد . کسب درآمد اینترنتی .تجارت آنلاین . فروش اینترنتی . فروش در اینترنت . فروشگاه اینترنتی . کسب و کار . کسب و کار اینترنتی . مدل کسب و کار . مدل کسب و کار آنلاین
مطالب مشابه کسب و کار اینترنتی:
شیوه کسب درآمد از همکاری در فروش اینترنت
شیوه های کسب درآمد و افزایش فروش
شیوه موفقیت در کسب و کار آنلاین
شیوه اجرای ایده کسب و کار اینترنتی
شیوه های کسب درآمد از طریق وبلاگ
آموزش ارتقاء برند و کسب درآمد بیشتر در شبکههای اجتماعی
همان طور که بالاتر گفتم، مدیریت کردن شبکههای اجتماعی به شما این امکان را میدهد که وفاداری خود را به مشتریانتان ثابت کنید و با این کار تصویر بهتری از خودتان در ذهن مصرفکننده داشته باشید.
این روزها شبکههای اجتماعی با منابع زیادی که در اختیار دارند، به برندها کمک میکنند تا مشتریهای خود را بهتر درک کنند؛ اما با این حال، بازهم بعضی از برندها در برقراری ارتباط با مشتریهای خود موفق نیستند. همین موضوع باعث میشود این کسب و کارها از رقیبان خود عقب بمانند.
درواقع طبق تحقیقات انجامشده؛ برندها بلندترین وسیله برای بازتاب صدای مشتریان یعنی شبکههای اجتماعی را نادیده میگیرند. طی چند سال اخیر شاهد این بودهایم که شبکههای اجتماعی بر نحوهی تعامل ما با یکدیگر تأثیر گذاشتهاند و همچنین نحوهی درگیر شدن برندها با مشتریان را نیز تغییر دادهاند.
اگر میخواهید مصرفکنندگان خود را بشناسید، باید ارتباطات خود را بهطور حرفهای مدیریت کنید. مدیریت ارتباطات یعنی بتوانید برند خود را در شبکههای اجتماعی شخصیسازی کنید تا از این طریق مشتریان خود را حمایت، کمک و پشتیبانی کنید.
برای موفقیت در این زمینه باید نیروی انسانی را دخیل کنید؛ به همین دلیل است که معمولا رباتها در انجام این کار ناموفق هستند. شاید سخت به نظر برسد که بخواهید هر روز و هر ساعت از وقت خود را به مدیریت شبکههای اجتماعی اختصاص دهید؛ اما با کمی برنامهریزی میتوانید بهراحتی از عهده انجام آن برآیید. ما نیز در ادامه این مقاله، نکات لازم برای مدیریت شبکههای اجتماعی را آوردهایم.
۱- صدای برند خود را تعریف کنید
خیلی مهم است که در مدیریت شبکههای اجتماعی کلمات کلیدی را که برای معرفی برند خود در نظر گرفتهاید، به کار ببرید؛ زیرا شبکه اجتماعی یک محیط دوستانه است و برند شما باید به چشم مشتریان آشنا به نظر بیاید.
۲- پاسخ دقیق بدهید
در پاسخ دادن کوتاهی نکنید و جوابهای کلی به کاربران ندهی؛د زیرا طرفداران و دنبال کنندهها متوجه این موضوع خواهند شد. بنابراین برای همه به یک اندازه زمان بگذارید و جواب تکتک سؤالها را بدهید.
۳- غیرفعال نباشید
هر زمان مشاهده کردید طرفدارانتان در حال صحبت کردن در مورد موضوعی هستند که با برند شما در ارتباط است، شما نیز سکوت نکنید و وارد بحث شوید.
۴- از محتوای کاربران استفاده کنید
با توجه به روش تبلیغاتی Influencer، محتوای باکیفیت برای برندها بسیار باارزش است. بنابراین اگر مشاهده کردید طرفدارانتان برای شما محتوای باکیفیت میسازند، آنها را لایک کنید و در صفحه خود نیز به اشتراک بگذارید.
۵- پاسخگوی همه باشید
هیچکس تبعیض را دوست ندارد و این موضوع برای دوستداران یک برند نیز صدق میکند؛ بنابراین سعی کنید که جواب تمام طرفداران خود را بدهید.
۶- گوش دهید و یاد بگیرید
مصرفکنندهها در شبکههای اجتماعی در مورد برند شما صحبت خواهند کرد؛ پس بهتر است شما نیز به مکالمات آنها ملحق شوید. این روزها مصرفکنندگان متقاضی توجه بیشتر هستند و تشویق کردن آنها به خرید از طریق بازاریابی شبکههای اجتماعی دیگر کافی نیست. از طرفی درگیر شدن در شبکههای اجتماعی به شما کمک میکند تا متوجه شوید کاربرانتان چگونه صحبت میکنند یا پست میگذارند و از همه مهمتر به شما نشان میدهد که آنها چگونه به کالا یا خدمات شما واکنش نشان میدهند. بنابراین از این مزیت بهره ببرید و محتوای خود را شبیه به محتوای مشتریان کنید تا تأثیر بیشتری بر آنها بگذارید.
کسب درآمد. کسب و کار. آپارتمان . ارتباط با مشتری . برند . برندینگ . شبکههای اجتماعی . کسب و کار . محبوبیت برند
اشتباه مدیران بزرگ جهان در کسب درآمد
در کسب درآمد اینترنتی و کسب و کارهای شرکت های بزرگ اتفاقات و حوادث خوب و بد زیادی روی می دهد . گاهی کارآفرینان بزرگ و تجار بزرگ در راه اندازی کسب و کار دچار اشتباهات فاحشی می شوند و این تصمیم های نادرست عواقب زیادی برای شرکتهایشان به بار می آورد مجموعه تصمیمات و تجربیات این مدیران بزرگ می تواند تجربه خوب برای همه ما باشد تا در کسب درآمد خود آن را لحاظ کنیم تا این اشتباهات به کسب و کارمان لطمه نزند و موجب ورشکستی و یا ضرر جبران ناپذیر نگردد . در اینجا تصمیم های اشتباه و مخرب مدیران ارشد کمپانی ها و شرکت بزرگ جهان که تجربه عالی برای کارآفرینان خواهد شد در ادامه خواهد آمد:
تاحالا برایتان سوال پیش آمده در طول تاریخ، بدترین تصمیم های تجاری کدام بودند؟
تصمیمهای شما نه، تصمیم های دیگران، حتی فرهیختهترین و با تجربهترین تاجرها، کارآفرینان، مدیرانی که از دانشگاه هاروارد یعنی بهترین دانشگاه مدیریت دنیا فارغ التحصیل شدهاند؟
این سوال، سوال فوقالعاده خوبی است، چرا؟ زیرا به شما دو باور خوب میدهند :
- ۱) تجار بزرگ هم اشتباه میکنند
- ۲) باعث میشود اشتباهاتی که تجار بزرگ با دانش و تجربه زیادشان انجام دادند، شما از آنها پرهیز کنید
این سوال جالب را، خیلی قبل تر ها، مجله پرتیراژ The Atlantic از ۱۷ تاجر ثروتمند و شناخته شده دنیا پرسید. در کمال تعجب، نقطه نظرهای این ۱۷ تاجر (هم زن و هم مرد) اختلاف زیادی با هم داشتند.
اما، در این مقاله قرار است شما خلاصه و مهم ترین نکات این تحقیق جالب را بخوانید.
یکی از راه های موفقیت در هر زمینه ای کسب تجربه است. تجربه در هر کاری به شما دید خوبی از مسیر حرکت میدهد.
میدانید چرا؟
شما اگر ماهی ۲ میلیون تومان درآمد دارید، دلیلش این نیست که میخواهید ۲ میلیون تومان درآمد داشته باشید، بلکه دلیلش این است که شما آگاه نیستید چطور ماهی ۴ میلیون یا ۴۰۰ میلیون درآمد داشته باشید.
این آگاهی، جمع تجربه و دانش است.
تجربه به شما کمک میکند، راه آزمون و خطا رفتند را در مسیر زندگیتان، کوتاهتر کنید.
پس هرچه زودتر دست به کار شوید و اشتباهات فاحشی که در طول تاریخ، تجار بزرگ در تصمیمهای تجاری مرتکب شدند را بخوانید و از آنها درس بگیری و در زندگی و کسب و کارتان از آن استفاده کنید :
اولین تجربه | مصرف کننده مهم است
پاسخ از، Melissa Lee، مدیر Fast Money و Options Action که زیر مجموعه شبکه CNBC هستند.
در سال ۱۹۸۳، کوکاکولا محصول جدیدی را به بازار ارائه داد New Coke، سلاحی قدرتمند که اشتباها سهم خودش را در برابر Pepsi در بازار نشانه گرفته بود. اما در کمال ناباوری مسئولین، ۳ ماه بعد، کوکاکولا مجددا محصول قدیمی اش را یعنی Coca Cola Classic را به بازار به وفور عرضه کرد و دیگر نامی از New Coke به میان نیامد…
چه درسی میتوانیم از شرکت بزرگ کوکاکولا که علارغم داشتن چند ده نفر مشاور حرفه ای و زبده، بهترین مهندسین و قدرتمندترین سهام داران تجاری، چنین اشتباه فاحشی را در دنیای تجارت مرتکب شدند بیاموزیم؟
درس ساده است : مهم نیست چقدر پول برای محصول خرج کردید و برایش زحمت کشیدید، اگر مشتری دوستش ندارد، فراموشش کنید و تغییرش دهید.
خوشبختانه کوکاکولا به خوبی بحران را مدیریت کرد و سریعا به جای لجاجت با بازار، محصول قبلی را جایگزین کرد اما ضرر مالی و برندینگ-ی که متحمل شد، مانند جای ضخم عمیقی، هرگز فراموش نخواهد شد.
دومین تجربه | خلاقیت حیاتی است
پاسخ از، Walt Mossberg و Peter Thriel موسس و مدیر اجرایی Re/code به تصمیم سهام داران و هیئت مدیرهApple برای اخراح موسس آن مدیرعامل وقت Apple یعنی Steve Jobs است.
زمانی که شرکت Apple توسط Steve Jobs دایر شد و بعد ها به شرکت سهامی عام تبدیل شد. بنا به دلایلی که هنوز هم روشن نیست، هیئت مدیره وقت، موسس این شرکت را یعنی Steve Jobs را از شرکتی که خودش تاسیس کرده بود اخراج کردند.
مطبوعات در سال های ۱۹۸۵ این اتفاق غیرمنتظره را تیتر اول خود قرار دادند
اما بعد ها مجددا به علت یک سری اتفاقات، از او دعوت به همکاری کردند و با بازگشت مجدد استیو جابز به Apple فروش شرکت رشد بی سابقه ای را تجربه کرد و با بازگشت او یکبار دیگر ثابت شد، چطور چشم انداز ذهنی موسس یک شرکت قدرتمندتر از توصیه بهترین مشاوران اقتصادی باشد.
مطمئنا این درس هم برای استیو جابز و هم برای هیئت مدیره، درسِ تلخی بوده.
اما با اینحال، استیو جابز به عنوان یک مدیر سخت کوش و رویا پرداز در بین دیگر مدیران شناخته میشد. طوری که دید مردم را نسبت به وسایل الکترونیکی را تغییر داد.
چیزی که شرکت Apple بدون بودن استیو جابز یادش رفته بود، نوآوری و خلاقیت در کار بود، مخصوصا در حوزه تکنولوژیک. زیرا یک شرکت، فقط محصولی که تولید میکند نیست، بلکه مهم تر از آن نحوه ارائه آن محصول به بازار است که اهمیت دارد و میتواند برای آن شرکت سودمند باشد.
پس سعی کنید همیشه افراد خلاق و نوآوری را استخدام کنید و اگر روند فروش شرکتتان نزولی بود، خلاقیت و نوآوری این افراد را در شرایط سخت فراموش نکنید.
سومین تجربه | تحقیقات مهم است… مهم تر از چیزی که فکر میکنید
پاسخ از، Gretchen Morgenson مشاور کسب و کار و نویسنده در روزنامه The New York Times به اهمیت شکست ادغام چند شرکت و سودآوری آنها
در سال ۲۰۰۸ بانک America موسسه مالی Countywide Financial را خرید. یک موسسه مالی که وام های کلان به تجار بزرگ امانت میداد. کل هزینه خرید در اوج و بهبه خرید این موسسه مالی ۴$ بیلیون دلار تمام شد…
اما بعد از مدت کوتاهی که حباب ادغام و خرید این موسسه مالی ترکید، زمانی که صورت وضعیت مالیها شفافتر شد، این معامله مشخص شد این معامله ۴۰$ بیلیون دلار برای بانک America هزینه در برداشته…
از اشتباهات فاحش بانک America نداشتن تحقیقات کامل از موسسه مالی Countrywide Financial بود. در هر کسب و کاری، مهم ترین چیز قبل از ورود به بازاری جدید، شراکتی جدید، راه اندازی کسب و کاری، ترک کردن کارتان و یا ادغام کسب و کار، انجام تحقیقات کامل همراه با جزئیات است.
در مورد بانک America قیمت پایین پیشنهادی موسسه مالی، ایرادات دیگر این موسسه و قروض آنرا از دید بانک America مخفی کرد. اگر کسب و کاری مشکل دار به نظر میرسد… نزدیکش نشوید و از همه مهمتر به امید بهتر شدن وضعیت وارد آن نشوید.
کسب درآمد . کسب و کار . استیوجابز . تجربه کارآفرینان . تصمیم اشتباه مدیر . تصمیم تجاری . خلاقیت . راه اندازی کسب و کار . شرکت کوکاکولا
شناخت کاربرد مدل آیدا (AIDA) در بازاریابی اینترنتی
همان طور که سطور بالا اشاره شد، هر زمان از بازاریابی و مارکتینگ حرف میزنیم، وجود استراتژی و پلن بیش از هر چیزی خودنمایی میکند. انگار که کل پروسه بازاریابی، همان استراتژی و پس از آن برنامهریزیاش است! داشتم این جمله را با خودم میگفتم که به این نتیجه رسیدم پیش از ادامه بحثهایمان در رابطه با بازاریابی اینترنتی، ابتدا به سراغ یک موضوع مهم در مرحله استراتژی بروم.
مدل آیدا (AIDA) چیست؟
ما در بازاریابی مدلهای مختلفی داریم که گاهی اوقات حین صحبت با مشتریان یا دوستان به آنها ارجاع میدهیم. یکی از این مدلها، مدل AIDA است. AIDA در واقع یک قیف (Funnel) است که به ما کمک میکند تا ببینیم مشتری در چه مرحلهای از فرایند فروش قرار دارد و یا مراحل خرید کاربر را راحتتر توصیف کنیم.
قیف AIDA:
۱- Awareness: اگر یک فروشگاه اینترنتی که میوه میفروشد را فرض کنیم، کاربرانی که از طریق موتورهای جستوجو، یا تبلیغات و یا هرچیز دیگری فقط وارد سایت شدهاند یا دیدهاند که میشود میوه را هم بهصورت آنلاین خرید، در این مرحله قرار میگیرند.
در واقع مرحله Awareness، مرحلهایست که کاربران و مشتریان آینده شما با شما آشنا میشوند. اصلا میفهمند که شما وجود دارید. این اطلاعرسانی میتواند از طریق یک پست وبلاگ صورت بگیرد، یک بیلبورد، یک بنر در یک سایت خبری و هرچیزی که باعث شود کاربر شما را بشناسد. First Impression و اولین ارتباط شما با مشتری آیندهتان در این مرحله رقم میخورد.
۲- Interest: پس از مرحله اول یعنی Awareness و اطلاعیافتن، به مرحلهای میرسیم که کاربر احساس بهتری به نسبت محصول شما پیدا کرده است. در مرحله اول، کاربر فقط شما را شناخت و هیچ حسی به شما ندارد؛ اما در این مرحله او حس خوبی به نسبت شما پیدا کرده است و احتمال این که وارد بقیه مراحل قیف شود بیشتر است.
ممکن است اگر ۱۰۰۰ کاربر با محصول شما در مرحله قبلی آشنا شده باشند، تنها ۱۰۰ نفر آنها وارد مرحله بعدی شوند. دقت کنید که هرچه به سطوح پایین آیدا نزدیک میشویم، تعداد مشتریان کمتر میشود.
۳- Decision/Desire: حالا که کاربر با محصول و شرکت شما آشنا شد و به آنها علاقه نشان داد، وارد مرحله تصمیمگیری میشود. اینجا جاییست که باید به یاری کاربر شتافت! برای او محتوایی در نظر گرفت که او را مجاب به خرید از شما (انجام کار خواسته شده در مرحله اکشن) کند.
در این مرحله کاربر میداند که به محصول شما نیاز/علاقه دارد؛ اما هنوز نتوانسته تصمیم نهایی را بگیرد. اینجاست که باید تواناییهای خود را بیش از هر جای دیگر به کار بگیرید و نگذارید مشتریای که با کلی زحمت به سمت Action قیف کشاندهاید، از دست برود.
۴- Action: اینجا جاییست که تمامی زحمات شما در مراحل مختلف مارکتینگ و بازاریابیتان به نتیجه مینشیند و کاربر خرید نهایی (یا عملی که باید انجام میداد) را انجام میدهد.
چگونه از آن در بازاریابی اینترنتی استفاده کنیم؟
مدل قیف آیدا میتواند یکی از رفرنسها و مراجع شما در تمامی تصمیمگیریهای استراتژیکتان باشد. در واقع اگر کار بازاریابی و تولید محتوا میکنید، باید برای هر چهار مرحله محتوا تولید کنید. در هر مرحله با استفاده از منابع محتوایی مختلف (Asset) به یاری مشتری بشتابید و راه رسیدن به Action را به او نشان دهید. (البته کاربر خودش به سمت Action حرکت نمیکند، باید او را جذب کنید.)
۱- Awareness: وبلاگ شما میتواند طبقه اول قیفتان باشد. تا حد ممکن بالای قیف را پر کنید. مشتریان مرحله به مرحله فیلتر میشوند و آنهایی که واقعا مشتری کسب و کار شما هستند به مرحله Actionn میرسند.
میتوانید از تبلیغات بنری برای ایجاد آشنایی و Awareness استفاده کنید. یا کمپینهایی را آغاز کنید که نامتان را به گوش افرادی که تابهحال از وجود شما خبر نداشتهاند، برسد.
۲- Interest: سعی کنید با آمادهسازی محتواهایی که قشر علاقمند به محصول/سرویستان را هدف گرفته است، مشتریان را از این مرحله به سمت action عبور دهید. در واقع این مرحله، مرحلهایست که شما باید برروید.
۳- Desire/Decision: نظرات مشتریان را جمع کردهاید یا نمونه موفق کارتان را مستند کردهاید؟ اینجا محتواهای اینچنینی به دردتان میخورند! دلشوره کاربر را از بین ببرید. به او اطمینان بدهید که شما بهترین گزینه هستید و او را تشویق کنید که به سراغ Actionn برود.
۴- ACTION: تا میتوانید این مرحله را سادهسازی کنید. تا میتوانید به کاربر اجازه دهید با پر کردن تنها چند فیلد محصول شما را تهیه کند یا با شما تماس بگیرد. او هم شما را میشناسد؛ هم به محصول شما علاقه نشان داده است و هم مطمئن شده که گزینه مناسبی هستید. او را هرگز با فرمهای طولانی و بیربط ناامید نکنید.
امیدوارم این نوشته هرچند کوتاه بتواند به شما کمک کند تا بتوانید قیف را برای کسبوکار خودتان ترسیم کنید. بدانید که مشتری شما در حال حاضر در چه مرحلهای است و چگونه میخواهد در قیف حرکت کند.
کسب درآمد . کسب درآمد از اینترنت .افزایش فروش اینترنتی . بازاریابی . بازاریابی اینترنتی . خرید اینترنتی . فرآیند فروش . کاربر . کسب و کار . مدل ایدا . مشتری
شیوه کسب درآمد کمپانی بیک
بیک در سال ۱۹۵۰ به وسیله مارسل بیک تاسیس شد که نخستین خودکارهای با کیفیت و مقرون به صرفه را تولید میکرد. در سال ۱۹۷۵، بیک نخستین تیغ یک سره خود را به بازار معرفی کرد و به پیشرو بازار در این زمینه تبدیل شد.
در دهه ۹۰، کمپانی تصمیم گرفت با ایجاد تنوع در محصولات، پاسخگوی نیاز مشتریان خود بوده و به رقیب سر سختی برای شرکتهای تازه تبدیل شود. بنابراین بیک شکل جدیدی به ساختار خود داد و به محصولاتش ویژگیهای تازهای اضافه کرد.
برای مثال به تعداد تیغههایش افزود. بیک تیغه های یک تکه خود را با نام BIC 1 ارائه کرد. بیک پروسه باز سازی برند خود را با معرفی BIC 2، ادامه داد و این کار پاسخگویی به نیاز مصرف کنندگانی بود که به دنبال تیغهای دو تکه و با قیمت مناسب بودند. به این ترتیب، با معرفی BIC 1 و BIC 2، بیک به همافزایی برند رو آورد.
چرخه عمر و استراتژی ترویج محصول
بیک به تحلیل محصولات خود میپردازد و در ترویج و پشتیبانی از محصولاتش به چرخه عمر محصول توجه می کند. برای مثال بیک کریستال و تیغ کلاسیک بیک، با وجود به روز شدن و اصلاحات به کار رفته در آنها در طول چند سال گذشته، طراحی این محصولات تغییری نکرده است و همچنان در سراسر دنیا شناخته شده هستند.
زمانی که از این محصولات رونمایی می شود، فعالیت های ترویج محصول روی ایجاد آگاهی و تشویق مصرف کنندگان به امتحان آنها تمرکز دارد. حالا که این محصولات به خوبی شناخته شده هستند، استراتژی ترویج و پیشبرد، روی پاداش دهی به مشتریان وفادار تاکید دارد تا با این روش، آنها را به خرید همیشگی این کالا ها ترغیب کنند.
زمانی که بیک تصمیم گرفت تیغ های سه لبه خود را معرفی کند، از حضور مارتین جانسن (قهرمان راگبی)، برای ارائه این برند، بهره برد. بیک هزینه هنگفتی را صرف تبلیغات بیلبوردی کرد و از مطبوعات داخلی برای تبلیغات خود استفاده کرد.
در طول دوره رشد محصول، بیک از داده های حاصل از تحقیق بازار بهره می برد تا از این طریق به درک درستی از توسعه بازار دست پیدا کند تا بهتر از همیشه پاسخگوی نیاز مشتریان خود باشد. بیک به پشتیبانی از محصولات خود نیز ادامه داد تا مصرف کنندگان بیشتری را به خود جذب کرده و آنها را تبدیل به مشتریان دائمی بیک کند.
هنگامی که محصول به رشد مورد انتظار می رسد، کارشناسان بازاریابی بیک باید به دنبال راهی باشند که جان تازه ای به آنها ببخشند. وقتی محصولی با کاهش فروش روبه رو می شود، کمپانی مانند بیک به دنبال محصولی برای جایگزینی آن خواهد بود تا نیاز مصرف کننده خود را بر آورده کند. به عنوان مثال تیغ Tough Beard از پورتفولیوی محصول بیک حذف شد چون تیغ جدید این کمپانی مورد استقبال بیشتری قرار گرفت.
چالش ها
در بازار پر رقابت بین المللی هیچ سازمانی دست روی دست نخواهد گذاشت. کمپانی های بزرگ به اهمیت تمرکز بر برند های قدرتمند خود آگاه هستند. برای مثال خط تولیداتی که در آنها مزایای رقابتی بیشتری به چشم می خورد و رشد مفیدی برای سازمان در پی خواهد داشت. این کار باعث می شود که شرکت ها:
-سرمایهگذاری بیشتری روی این دست محصولات کرده و منابع خود را روی آنها متمرکز کنند.
-از طریق بازاریابی مناسب، توسعه محصول، تبلیغات و فعالیت های ترویجی، آنها را مورد حمایت و پشتیبانی قرار دهند.
توجه به مصرف کنندگان
بیک به دو دسته از مصرف کنندگان توجه دارد:
-خرده فروشان که محصولات خود را به طور مستقیم به آنها می فروشند.
-مصرف کنندگانی که از طریق خرده فروشان تامین می شوند.
بیک با بررسی جزییات نتایج حاصل از تحقیق بازار، نیاز های این دو گروه از مصرف کنندگان را شناسایی می کند. در این مورد به کار گیری بهترین آمیخته محصول و الگو های تحویل دهی جهت پشتیبانی از محصول در فروشگاه خرده فروشان و مصرف کنندگان نهایی را می توان نام برد.
در یک شهر واقع در لهستان، بیک نه تنها به طور ۲۴ ساعت و تمام هفت روز هفته، سوپر مارکت ها، بلکه ۱۰۰ کیوسک روزنامه فروشی را نیز تامین می کند. برای انجام درست آن کار نیاز است که بیک، نیاز خرده فروشان و مصرف کنندگان را به طور همزمان شناسایی کند تا بتواند رضایت آنها را جلب کند.
نو آوری
بیک محصولات جدیدی را طراحی و معرفی کرد که فناوری های پیشرفته تری در آنها به کار رفته است. برای مثال بیک کریستال از جمله برندهای پیشرو در سطح بین المللی است. جوهر ژلهای به کار رفته در خودکارهای کریستال بیک، فرآیند نوشتن را ساده کرده و در نوع خود کیفیت بسیار بالایی دارد.
برای تولید خود کار های جدید با جوهر ژلهای لازم بود که بیک ماشین آلات قدیمی خود را تعویض کند. اعمال این تغییرات به سه سال تحقیق و آزمایش نیاز داشت.
توسعه برند
بیک روی توسعه برند خود، سرمایه گذاری عظیمی کرده تا از این راه شناسایی و اعتبار برند خود را در میان مصرف کنندگان افزایش دهد. در سال ۲۰۰۳، بیک از قهرمان راگبی انگلستان، مارتین جانسن استفاده کرد تا تیغه های جدید سه لبه خود را معرفی کند.
از طرف دیگر بیک با کمپانی دیزنی هم همکاری و نوشت افزارهایی را تولید کرد که شخصیتهای دیزنی روی آنها حک شده بود و مشتریان هدف این محصولات کودکان کم سن و سال بودند.
مصرف کنند گانبیک ارتباط تنگاتنگ و صمیمانهای با خرده فروشان بر قرار کرده تا از این طریق اطمینان حاصل کنند که محصولات این کمپانی در بهترین فروشگاهها و در نقطهای قرار بگیرد که توجه مشتریان به آنها جلب شود.
این کار برای هر دوطرف پر فایده خواهد بود. خرده فروشان هم تمایل دارند که محصولات به خوبی فروش بروند.
امروزه بازارهای بسیاری از کشور های توسعه یافته از خرده فروشان کمتر اما بزرگ تری استفاده می کنند به خصوص سوپرمارکتها که برای رشد کسب و کار خود خواهان فروش محصولات پر طرفداری مثل تیغ و خود کار هستند.
ارزش های بنیادی و ساختار کمپانی
ارزش های یک سازمان، دستور العمل ها و قوانینی هستند که خط مشی آن را تعیین می کنند. ارزشهای بیک به محصولاتش وابسته است و ارزش هایی که کاربردی در دسترس و جهانی هستند.
طبق این ارزش های بنیادی بیک محصولاتش را به سه دسته اصلی بخش بندی کرده که انبوهی از مشتریان را در سراسر دنیا به خود جذب میکند. هر یک از محصولاتی که در این دسته بندیها جا گرفته اند به وسیله سیستمی مدیریت میشوند که وظیفه بازاریابی و گسترش آنها در سطح جهانی را بر عهده دارد.
بیک جایگاه خود را با بر قراری ارتباط و به کار گیری برخی قوانین بنیادی کسب و کار حفظ کرده است. این کمپانی با تمرکز بر تولید سه محصول شاخص خود (تیغ اصلاح، فندک و لوازم التحریر) و با شناسایی بخش های مختلف بازار به بیک این امکان را داده که محصولات مطابق با نیاز مشتریان تولید کند.
کسب درآمد . استرتژی ترویج محصول . بیک . تنوع محصول . چرخ عمر محصول . خردهفروشی . خودکار بیک . کسب و کار . کمپانی . کمپانی بیک
آموزش شبکهسازی استارتآپی مناسب جهت افزایش کسب درآمد
ممکن است شبکهسازی سخت باشد، مخصوصاً در سیلیکون ولی یا هر مرکز استارتآپی دیگر. در رویدادهای بزرگ، غالباً شناسایی و تشخیص کارآفرینان قلابی از آنهایی که چیزهای شگفتانگیزی میسازند یا ارتباطات فوقالعادهای دارند، کار دشواری است؛ بنابراین غیرمعمول نیست که بعد از چند ساعت با خستگی و بیحوصلگی، بدون هیچ نتیجهای، رویداد را ترک کنید.
اما دنیای استارتآپها اکوسیستمی است که در آن، ارتباطات و آشناییها میتوانند برای جذب سرمایه یا یافتن شریک کلیدی، حیاتی باشند و شبکهسازی بخشی از این بازی است. پس یک کارآفرین تازهکار چه باید کند؟
گر چه حضور در رویدادهای بزرگ مهم است، اما در ادامه به ۳ راه بهتر برای توسعه و گسترش سریع شبکه اشاره میکنیم که در کنار آنها میتوانید انرژی خود را برای شرکت جدید و رو به رشد خود حفظ کنید.
۱. شبکهسازی یکبهیک
چرا بهجای آنکه خودتان به ملاقات افراد مناسب بروید، ملاقات با آنها را به شانس و اقبال موکول میکنید و منتظر میمانید تا بهطور اتفاقی در پشت میز بوفه آنها را ملاقات کنید؟ بهجای این کار، به افراد مختلفی فکر کنید که دوست دارید با آنها ملاقات کنید (و کسانی که دوست دارند تا با شما ملاقات کنند). مثلاً اگر یک شرکت فناوری پزشکی راهاندازی کردهاید، ممکن است بخواهید با کارآفرینهای دیگر در شرکتهای فناوری پزشکی که در مرحله مشابه شما قرار دارند، ملاقات کنید. یا ممکن است در زمینه فروش تخصص داشته باشید و بخواهید کسی را بیابید که در زمینه تست کاربر اطلاعات زیادی دارد تا بدین ترتیب اطلاعاتتان را باهم به اشتراک بگذارید.
بنابراین، کمی تحقیق کنید، افرادی معدودی را که میتوانند بهواقع مفید باشند، بیابید و برای ارتباط، به آنها قهوه پیشنهاد دهید. اکنون بهجای آنکه یک ساعت از وقتتان را تصادفاً به صحبت با ۱۲ نفر، هرکدام ۵ دقیقه اختصاص دهید، میتوانید با تنها یک نفر که میدانید از او چیزهایی یاد میگیرید، بگذرانید. دیگر آنکه اگر در آینده بتوانید به یکدیگر کمک کنید، این نوع از ارتباطات رودررو، ارتباطات تجاری نزدیکتری را میسازند.
۲. رویداد شبکهای خود را درست کنید
آیا نمیتوانید رویدادی را که در نزدیکی شما باشد پیدا کنید؟ خب آن را بسازید! زمانی که برای اولین بار کارمان را با اینستا ای دی یو (InstaEDUU) آغاز کردیم، میخواستم با سایر کارآفرینان در زمینه تکنولوژی آموزشی آشنا شوم، اما علیرغم کل این جامعه، هیچ رویدادی نبود که مخصوص مؤسسان تکنولوژی آموزشی باشد؛ بنابراین لیستی از مؤسسانی که میشناختم و مایل بودند تا با آنها جلسه داشته باشم درست کردم و از آنها دعوت کردم تا ساعات خوشی را در دفتر کار ما بگذرانند. ۲ ساعت طول کشید تا کل رویداد سازماندهی شود ولی کمک کرد تا دقیقاً با شخصی که میخواستم ارتباط برقرار کنم.
دیدهام که افراد دیگری، چنین گردهماییهایی را برای موسسان تشکیل میدهند و از همه میخواهند تا یک نفر همراه را نیز که از بودن در این گروه لذت میبرد، با خود بیاورند. درنتیجه، گروه هر بار که دورهم جمع میشوند با اضافه شدن افراد مشتاق و علاقهمند بزرگ و بزرگتر میشود.
۳. شبکهسازی مجدد کنید
بهسختی تلاش کردهاید تا ارتباطات خیلی خوبی برقرار کنید، پس سعی کنید آنها را حفظ کنید و نشان دهید که از آن افرادی نیستید که وقتی به کسی نیاز دارید به او مراجعه میکند. هرماه، جایی را برای خوردن نهار یا قهوه با چند تن از دوستان و آشنایان استارتآپی خود در نظر بگیرید. یکدیگر را در جریان آخرین اخبار قرار دهید و ببینید چطور میتوانید به یکدیگر کمک کنید. زمانی میرسد که به کمک بزرگی نیاز دارید و آن موقع، احتمال اینکه این افراد برای کمک به شما بشتابند بیشتر خواهد بود.
صریح بگویم، بهتر است که ۳۰-۲۰ ارتباط عالی با کسانی که شما و کسبوکارتان را میشناسند داشته باشید تا اینکه ۳۰۰-۲۰۰ کارت ویزیت از افرادی داشته باشید که آنها را بهندرت میبینید. پس اگر متوجه شدید که رویدادهای بزرگ خستهکننده، غیرسازنده یا حتی آنچه میخواهید نیستند، بهجای آن، یکی از این رویکردهای استراتژیک شبکهسازی را امتحان کنید.
کسب درآمد . کسب و کار اینترنتی . استارتآپ . جذب سرمایه . شبکهسازی . شبکهسازی در استارتآپ . کارآفرین تازهکار . کسب و کار
تاثیر برونسپاری بازاریابی دیجیتال در کسب و کارهای کوچک و افزایش کسب درآمد
با اینکه به نظر میرسد بهترین راه برای راهاندازی و مدیریت یک کمپین بازاریابی دیجیتال، داشتن یک تیم مجرب درون سازمان باشد اما گاهی اوقات این روش میتواند منجر به موفقیت نشده و دست و پا گیر هم باشد. در دنیای امروز که تکنولوژی مدام در حال پیشرفت است، برونسپاری بازاریابی دیجیتال به متخصصان این حوزه، روز به روز بیشتر رایج شده است.اگر شما هم قصد برونسپاری کردن بازاریابی دیجیتال در کسب و کار خود را دارید، در ادامه چند دلیل برایتان آوردهایم که چرا این کار میتواند مفید باشد.
۱.برونسپاری به شما اجازه میدهد به افراد بسیار مجربتری دسترسی داشته باشید
با برونسپاری درواقع شما به یک گروه کاملا حرفهای و آموزش دیده در زمینه بازاریابی دسترسی خواهید داشت. در زمینه مارکتینگ و بازاریابی، شاخههای مختلفی وجود دارد. از طراحیهای گرافیکی گرفته تا ساختن یک اپلیکیشن و همینطور کمپینهای شبکههای اجتماعی که هر کدام نیازمند دانش به خصوصی است که اکثریت افراد حاضر در زمینه بازاریابی، در تمام این زمینهها سررشته ندارند. این یعنی شما به یک تیم از حرفهایها نیاز دارید که هر کدام از اعضای تیم بتواند بخش مختلفی از بازاریابی دیجیتال شما را دست بگیرد تا به هدف استراتژی بازاریابی خود برسید.
قاعدتا شما میتوانید یک تیم بازاریابی را استخدام کرده و درون شرکت از آنها استفاده کنید اما جمع کردن یک تیم حرفهای که در سطح جهانی دانش بازاریابی دیجیتال داشته باشند و فقط حاضر به کار کردن برای کسب و کار شما باشند، بسیار سخت و دشوار خواهدبود. در واقع شما ممکن است بتوانید نهایت یک یا دو نفر که استعداد بازاریابی خیلی خوبی داشته باشند را استخدام کنید اما قطعا این افراد نمیتوانند در همه زمینهها، بازاریابی دیجیتال کسب و کار شما را پوشش دهند.
اگر شما بازاریابی دیجیتال خود را برونسپاری کنید، شانس این را دارید که بهترین گرافیست، بهترین تولید کننده محتوا و همینطور بهترین ادمین برای مدیریت سایت خود را پیدا کنید. اکثر این افراد با یکدیگر کار نمیکنند و در واقع حتی ممکن است از نظر جغرافیایی، هر یک در گوشهای از دنیا حضور داشته باشد. ولی در نهایت همه آنها میتوانند برای شما روی یک پروژه کار کنند و شما نیز به این ترتیب از مهارت، دانش و تجربه آنها نهایت استفاده را ببرید.
۲.صرفهجویی در هزینه با برونسپاری کردن بازاریابی دیجیتال
به طور کلی شما با برونسپاری کردن دیجیتال مارکتینگ، در هزینههای خود صرفهجویی خواهید کرد. احتمالا به دلیل برونسپاری کردن بخش بازاریابی دیجیتال، افرادی که برای اینکار پیدا خواهید کرد حقوق بالایی از شما طلب خواهند کرد. چرا که طبیعتا شما سراغ بهترین افراد حاضر در این زمینه رفتهاید اما جالب است بدانید با وجود درخواست حقوق بالا نسبت به نیروهای داخلی، همچنان شما در هزینههای کلی صرفه جویی خواهیدکرد.
برای مثال لازم نیست برای این افراد بیمه تامین کنید یا در زمان مرخصی برایشان حقوق رد کنید. حتی لازم نیست همچون نیروهای درون شرکت، برای این افراد نیز کلاسهای خصوصی جهت آشنایی با جدیدترین تکنولوژیها و روشهای موجود برگزار کنید. همچنین لازم نیست برای این افراد کامپیوتر یا تجهیزات تهیه کنید تا پروژه را به شما تحویل دهند. اینها همه هزینههایی هستند که عموما برای نیروهای درون شرکت خود باید پرداخت کنید اما با برونسپاری کردن پروژههایی همچون بازاریابی دیجیتال، از این هزینهها آسوده خواهیدبود.
۳.با برونسپاری کردن بازاریابی، روی کسب و کار خود بیشتر تمرکز کنید
شما وقت و انرژی بیشتری برای تمرکز روی کسب و کار اصلی شرکت خواهید داشت. بیزنس شما بازاریابی دیجیتال نیست و کارمندانتان هم بازاریاب حوزه دیجیتال نیستند. اگر شما تیم بازاریابی را درون شرکت داشته باشید، بدون شک آنها روی دیگر کارمندانتان تاثیر گذار خواهند بود و ناچارا آنها را هم وارد وادی بازاریابی میکنند. اساسا کارمندان شما بلد نیستند چطور بازاریابی کنند و تلاش آنها برای کمک به تیم دیجیتال مارکتینگ نه تنها نمیتواند مفید باشد، بلکه وقتگیر هم بوده و روند توسعه کسب و کار شما را کند میکند. حتی اگر در بخش دیگری از شرکت مشکلی به وجود بیاید، این موضوع میتواند روی تیم بازاریابی حاضر در شرکت هم تاثیر گذار باشد و آنها را از هدف اصلی دور کند. با این اوصاف به سادگی میتوانید با برونسپاری کردن بخش بازاریابی، از هدر رفتن وقت و انرژی کارمندان حاضر در شرکت جلوگیری کنید.
اکثر کسب و کارهای کوچک فکر میکنند که به تنهایی میتوانند تمام کارها را خودشان انجام دهند در صورتی که گاهی اوقات بهتر است روی درآمدزایی تمرکز بیشتری داشته باشند تا تسکهای روزانه بازریابی! بازاریابهای حرفهای میتوانند تمامی نیاز آنها در این زمینه را به خوبی پاسخگو باشند و خروجی بسیار بهتر از افراد آموزش ندیده حاضر در شرکت ارائه دهند. زمانی که شما کارهای بازاریابی شرکت خود را برونسپاری کرده و به افراد حرفهای واگذار میکنید، کیفیت کار شما بدون از بین رفتن تمرکزتان روی دیگر بخشهای کسب و کار، بالا میرود و در عین حال، هم خود شما و هم کارمندانتان، در بخشی که بهترین هستید فعالیت خواهیدکرد.
اگر در حال حاضر با این تصمیم رو به رو شدهاید که بخش مارکتینگ و مخصوصا بازاریابی دیجیتال خود را برونسپاری کنید یا نه، باید منابع و هزینههای کسب و کار خود را مرور کنید. اگر فکر میکنید کارمندان شما با تمرکز روی بیزنس اصلی شرکت موفقتر خواهندبود، پس بهتر است سراغ بهترینهای بازاریابی برای برونسپاری کردن این بخش از کسب و کار خود بروید.
کسب درآمد . کسب و کار . بازاریابی . بازاریابی دیجیتال . برونسپاری . رشد کسب و کار . کسب و کار کوچک
گوپرو GoPro هیجان انگیزترین در کسب درآمد
گوپرو برندی است که بیش از یک دهه در تولید دوربینهای دیجیتال فعالیت دارد و بنیانگذار آن را به یکی از پردرآمدترین افراد دنیای فناوری تبدیل کرد.گوپرو در کمتر از یک دهه به یکی از برندهای باارزش دنیا تبدیل شد، بهطوری که دوربینهای دیجیتال این کمپانی در بین دوستداران طبیعت و ماجراجویان از محبوبیت بالایی برخوردار هستند. دوربین گوپرو به دلیل طراحی، ارگونومی و ویژگیهای منحصربهفرد خود توانست بهسرعت در بین دیگر تولیدکنندگان دوربینهای هوشمند موجود در بازار جای بگیرد و به یکی از پرفروشترین دوربینهای دیجیتال تبدیل شود.
نیکولاس وودمن؛ بنیانگذار گوپرو
نیک وودمن ۴۱ ساله بنیانگذار گوپرو، در شهر کوچکِ وودساید در شهرستان سن ماتئو واقع در ایالات متحده آمریکا به دنیا آمد. وی در طول دوران دبیرستان به موجسواری علاقهمند شد و اولین گروه موجسواری دبیرستان خود را تشکیل داد. وودمن برای تأمین بودجهی این گروه، به فروش تیشرت در بازیهای فوتبال دبیرستان خود میپرداخت. وی مدرک لیسانس هنرهای تجسمی را در سال ۱۹۹۷ از دانشگاه کالیفرنیا، سن دیگو اخذ کرد و پس از اتمام تحصیل، دو استارتاپ راهاندازی کرد که هرگز به سرانجام نرسیدند. اولین استارتاپ، وبسایتِ EmpowerAll بود که در زمینهی فروش تجهیزات الکتریکی تا قیمت ۲ دلار فعالیت داشت و دومین استارتاپ Funbug نام داشت که یک پلتفرم بازی و بازاریابی برای گیمرهایی بود که میتوانستند توسط آن جوایز نقدی کسب کنند. وودمن پس از شکست در هر دو استارتاپ، توسط پدرش دین وودمن که یکی از بنیانگذاران بانک سرمایهگذاری رابرت استفانس بود، مورد حمایت مالی قرار گرفت و توانست ۲۳۵ هزار دلار کمک مالی از وی دریافت کند. وی با استفاده از این مبلغ و روابط والدین خود با دنیای تجارت، توانست برند گوپرو را در سال ۲۰۰۲ توسعه دهد.
اما چرا «گوپرو» بهعنوان نام برای این کمپانی انتخاب شد؟ وودمن در این باره میگوید:
از همان ابتدا قرار بود گوپرو کمپانی باشد که بتواند برای موجسواران دوربینهای مناسب این حرفه تولید کند. زمانی که قصد انتخاب نام برای این محصول داشتم، از خودم پرسیدم: محبوبترین کاری که خودم و دوستانم ترجیح میدهیم چیست؟ و جواب این بود که میخواهیم موجسواران حرفهای (pro surfers) باشیم! زمانی که نام GoPro را انتخاب کردم، متوجه شدم این نام کاملا مرتبط با علاقهام است و این پیام را به مشتریان انتقال میدهد که از زندگی با تمام وجود لذت ببرید!
وودمن در سفر استرالیا و اندونزی در حالی که دوربینی را در قسمت سر برای ثبت تصاویر موجسواری تعبیه کرده بود، اولین انگیزه را برای توسعهی برند گوپرو دریافت کرد. ایدهی وی توسعهی کمربندی بود که توسط آن، دوربین را به بدن محکم نگه دارد تا بهراحتی بتوان تصاویر ماجراجویی را ثبت کرد. اولین دوربین وودمن لنز ۳۵ میلیمتری داشت که روی مچ دست قرار میگرفت. دوستان وودمن وی را شخصی پر جنبوجوش و باانرژی میشناسند، به گفتهی آنها، وودمن عقیده داشت دوربینهایش او را به فردی میلیارد در دنیا تبدیل خواهد کرد! وودمن نیز خود ابراز داشته گوپرو نتیجهی تلاش شبانهی ۱۰ ساله است.
بهطور کلی محصولات کمپانی گوپرو به شرح زیر است:
۱- سری دوربینهای HERO
- ۳۵mm
- Digital
- Digital 3
- Digital 5
- Digital Wide
- HDHERO2
- ۹۶۰
- LED
- HERO3
- +HERO3
- HERO4HERO5
- HERO+LCD
- +HERO
۲- پهپاد KARMA
۳- دوربین Omni
۴- دوربین Odyssey
۱.۱ اولین دوربین گوپرو؛ ۳۵mm
GoPro HERO 35mm اولین دوربین گوپرو است که در ۱۳ آوریل ۲۰۰۵ روانهی بازار شد. ابعاد دوربین مذکور ۲.۵ در ۳ اینچ و وزن آن ۲۰۰ گرم بود و تنها با ۲۰ دلار به فروش میرفت. تصویر فوق متعلق به این دوربین است که روی مچ دست قرار میگیرد. وودمن مچبند این دوربین گوپرو را با کمک چرخخیاطی مادر خود دوخت و این شروع باعث شد ایرادات ایدهی خود را بیاید و برای رفع کردن آنها تلاش کند. هدف نیک ساخت دوربینی ضدآب، ضد گردوغبار، دارای طول عمر باتری بیشتر، کوچک و قابل حمل بود که بتواند آن را راحت روی مچ دست خود حین موجسواری و ماجراجویی حمل کند. در نهایت وودمن با کمک یک کمپانی واقع در شنژنِ چین توانست توسعه و تولید اولین دوربین گوپرو را آغاز کند. ساخت و مونتاژ این دوربین در چین تنها با ۳ دلار در هر دوربین تمام میشد؛ اگرچه این دوربین قابلیت فیلمبرداری نداشت؛ اما برای شروع عکسهای قابل قبولی به ثبت میرساند و آغازگر راهی پرماجرا برای گوپرو و تبدیل وودمن به یک میلیاردر بود. نخستین دوربین گوپرو بهنوبهی خود تا حدودی توانست اهداف وودمن را ارائه دهد؛ عملکرد این دوربین مکانیکی بود و به همین دلیل باتری نداشت. GoPro Hero 35mm دارای قابلیت ضدآب تا عمق چهار و نیم متر داشت. وودمن این دوربین را در فروشگاههای لوازم موجسواری و کانال QVC به فروش رساند و در اولین روزهای راهاندازی شرکت تازهاش چندین مرتبه در این کانال تلویزیونی ظاهر شد.
جنس بدنهی دوربین از پلیکربنات است و از محتویات داخل جعبهی میتوان به بند، دستکش اسکی، کتابچهی راهنما به دو زبان انگلیسی و فرانسوی و نوار فیلم کداک اشاره کرد. از آنجایی که عملکرد این دوربین مکانیکی است، پس از ثبت اولین تصویر باید بهصورت دستی ضامن نوار فیلم را برای ثبت تصویر جدید رول کرد.
۱.۲ دوربین Digital
تصویر فوق دومین دوربین گوپرو با نام Digital است که در سال ۲۰۰۶ عرضه شد. این دوربین به قابلیت فیلمبرداری با رزولوشن ۳۲۰ در ۲۴۰ VGA و طول ۱۰ ثانیه و همچنین عکسبرداری مجهز شده بود. این دوربین فاقد اسلات کارت حافظه است و حافظهی داخلی آن تنها ۳۲ مگابایت ظرفیت دارد. Digital نیز همانند اولین دوربین روی مچ دست قرار میگیرد.
۱.۳ دوربین Digital 3
این دوربین نسخهی توسعهیافتهی دوربین Digital است که در سال ۲۰۰۷ عرضه شد. از مشخصات آن میتوان به سنسور ۳ مگا پیکسلی، ثبت تصاویر با رزولوشن ۵۱۲ در ۳۸۴ پیکسل و رزولوشن ویدئوی ۳۰ فریم بر ثانیه اشاره کرد. این دوربین دارای حافظهی داخلی ۱۶ مگابایت است و میتوان کارت حافظه تا ۲ گیگابایت روی آن نصب کرد. از دیگر مشخصات آن قابلیت ضدآب تا عمق ۳۰ متر است.
۱.۴ دوربین Digital 5
Digital 5 در ۵ دسامبر سال ۲۰۰۸ عرضه شد و برخلاف دوربینهای پیشین، دو باتری دارد. سنسور این دوربین ۵ مگا پیکسلی است و ویدئوها را با رزولوشن ۵۱۲ در ۳۸۴ به ثبت میرساند. حافظهی داخلی آن ۱۶ مگابایت و میتوان کارت حافظه تا ۲ گیگابایت روی آن نصب کرد. همانند نسل پیشین خود، Digital 5 نیز قابلیت ضدآب تا عمق ۳۰ متر دارد.
۱.۵ دوربین Digital Wide
این دوربین بهراحتی روی انواع کلاه نصب میشود. Digital Wide نیز همانند دوربینهای پیشین ضدآب بودن تا عمق ۳۰ متر و سنسور ۵ مگا پیکسلی را حفظ کرده است و بهطور مداوم تا سه ساعت بدون خاموش کردن، تصاویر و ویدئوها را ثبت میکند. این دوربین دارای دو باتری، حافظهی داخلی ۱۶ مگابایت و وزن ۶۱۲ گرمی است. Digital Wide از کارت حافظه تا ۲ گیگابایت پشتیبانی میکند.
۱.۶ دوربینهای HD 960 و HD LED
دوربین HD HERO 960 که در ششم آگوست سال ۲۰۱۰ معرفی شد، از مشخصات بارز آن میتوان به ضبط تصاویر ویدئویی با رزولوشن ۹۶۰p اشاره کرد. البته این دوربین با لوازم جانبی الکترونیکی گوپرو سازگاری ندارد؛ اما میتوان آن را با دیگر لوازم جانبی از جمله مانتها که شامل کلاه، بستن روی سر، رول بار اتومبیل، میله دوچرخه, سهپایه دوربین هستند، استفاده کرد. دوربین HD LED که با نام HD HERO Naked شناخته میشود، با لوازم جانبیهای مختلف عرضه شد. این دوربین در ۲۵ ژانویه سال ۲۰۱۰ روانه بازار شد و از مشخصات آن میتوان به ضبط تصاویر ویدئویی با رزولوشن ۱۰۸۰p و سنسور ۵ مگا پیکسلی اشاره کرد. دوربینهای Naked دارای لوازم جانبیهای مخصوص خود از جمله HD Helmet HERO, HD Motorsports HERO و HD Surf HERO هستند که بیشتر در موتورسواری، موجسواری و دیگر ورزشهایی که به کلاه نیاز دارند، کاربرد دارند.
۱.۷ دوربین HERO2
این دوربین در ۲۴ اکتبر ۲۰۱۱ معرفی شد؛ از مشخصات آن میتوان به سنسور ۱۱ مگا پیکسلی اشاره کرد که در مقابل نور کم نسبت به سنسور دوربینهای پیشین، توسعه یافته و از حساسیت بالایی برخوردار است. علاوه بر این ویدئوها را با کیفیت فول اچدی ضبط میکند. این دوربین با سه نسخه به نامهای Outdoor, Motorsports و Surf عرضه شده است. HERO2 تصاویر ویدئویی را روی کارتهای حافظهی جانبی تا ظرفیت ۳۲ گیگابایتی ذخیره میکند. یکی دیگر از ویژگیهای بارز این دوربین، فیلمبرداری سهبعدی آن است که البته این قابلیت با استفاده از کیت مخصوص ۳D Hero System که بهصورت جداگانه عرضه میشود، امکانپذیر است. دیافراگم آن f/2.8 و از قابلیت لرزشگیر تصویر الکترونیکی برخوردار است. علاوه بر این، فاصلهی کانونی آن بسیار عریض (۱۷۰ درجه میلیمتر) است. از دیگر مشخصات آن میتوان به یک نمایشگر بسیار کوچک سیاه و سفید در قسمت جلویی دوربین اشاره کرد که البته این نمایشگر برای نمایش تصاویر کاربرد ندارد؛ بلکه برای حرکت میان آپشنهای مختلف و منوی دوربین و نمایش میزان باتری، کیفیت فیلمبرداری به کار میرود. مدل MotorSports دارای کلیه لوازم و تجهیزات مورد نیاز برای ورزشهای اتومبیلرانی، موتورسواری، دوچرخهسواری و جت اسکی است.
۱.۸ دوربین HERO3
اواخر سال ۲۰۱۲، گوپرو سری دوربینهای HERO3 را معرفی کرد؛ این دوربینها در سه نسخهی مشکی، نقرهای و سفید عرضه شد. هر سه نسخهی این دوربینها از لحاظ سایز نسبت به مدلهای پیشین ۳۰ درصد کوچکتر و ۲۵ درصد سبکتر (۷۴ گرم) هستند. از مشخصات آن میتوان به ضدآب بودن تا عمق ۶۰ متر، سیستم Wi-Fi، فیلمبرداری ۴K و Full HD با سرعتها و کادرهای مختلف، عکاسی با سنسور ۱۲ مگا پیکسل به همراه یک کنترلکنندهی بیسیم اشاره کرد. دوربین HERO3 دارای انواع حالتهای عکاسی با فاصلهی زمانی و حالت جدید Continuous Photo است که تصاویر ۱۲ میلیون پیکسلی را بهصورت مستمر، با سرعت ۳، ۵ یا ۱۰ عکس در هر ثانیه ثبت میکند. کنترلکنندهی Wi-Fi Remote گوپرو محصول کوچکی است که میتواند تا ۵۰ دوربین دارای Wi-Fi گوپرو را تا فاصلهی ۵۵۰ متر کنترل کند.
+HERO3: در اکتبر سال ۲۰۱۳ گوپرو دوربین +HERO3 را در دو نسخهی مشکی و نقرهای معرفی کرد؛ این دوربین بهعنوان جایگزینی برای نسل دوربینهای HERO3 شناخته شد زیرا تصاویر را با کیفیت سینمایی با وضوح ۲ برابر و سرعت فیلمبرداری ۲ برابر نسبت به نسل قبلی ثبت میکند؛ البته این قابلیت در نسخهی مشکی آن ارائه شده است. علاوه بر این، قابلیت ثبت ۳۰ عکس در یک ثانیهبا وضوح ۱۲ مگاپیکسل دارد که این مسئله به همراه حساسیت به نور ۲ برابر شده است. اعوجاج تصویر در دوربین نسل سوم کاهش یافته و امکان تغییر میدان دید دوربین توسط کاربر از حالت بسیار پهن، متوسط و باریک، امکان تغییر بیشتر در پرسپکتیو در ثبت تصاویر را از هر زمان دیگری بیشتر کرده است. کیفیت ضبط صدا در این نسخه نیز بهبود یافته و به قابلیت حذف صدای باد مجهز شده است. از مشخصات نسخهی نقرهای هم میتوان به سنسور ۱۰ مگاپیکسلی با کیفیت ضبط تصاویر ویدئویی ۱۰۸۰p و ۷۲۰p اشاره کرد. این نسخه نسبت به نسخهی مشکی دارای ۲۵ الی ۵۰ درصد عمر باتری بیشتر است.
۱.۹ دوربین HERO4
این دوربین در سپتامبر سال ۲۰۱۴ در دو نسخهی مشکی و نقرهای معرفی شد. نسخهی مشکی این دوربین دارای قابلیت فیلمبرداری ۴K با سرعت ۳۰ فریم بر ثانیه و فیلمبرداری ۱۰۸۰ با حداکثر سرعت ۱۲۰ فریم بر ثانیه و سنسور ۱۲ مگاپیکسل است. این مدل در بین همهی محصولات این شرکت کوتاهترین عمر باتری را دارد ولی باتری آن قابل تعویض است. این دوربین دارای درگاه USB و HDMI است و همچنین با قاب محافظ تا عمق ۴۰ متری ضدآب است. مشخصات نسخهی نقرهای این محصول دقیقا مشابه دوربین HERO3 است؛ با این تفاوت که به اسپیکر کوچک و نمایشگر لمسی تجهیز شده است. قاب ضدآبی که همراه با دوربین ارائه میشود، عینا مشابه قاب +Hero3 است و بهخوبی دوربین را در بر میگیرد.
HERO+LCD: در ژوئن سال ۲۰۱۵ گوپرو محصول جدیدی تحت عنوان HERO+LCD روانهی بازار کرد. این مدل تازه، ویدئوها را با رزولوشن ۱۰۸۰P و نرخ ۶۰ فریم در ثانیه ضبط میکند. برای گرفتن عکس هم یک حسگر ۸ مگاپیکسلی برای آن در نظر گرفته شده و علاوه بر این، یک نمایشگر لمسی نیز در پشت دستگاه قرار داده شده است که میتوان برای مشاهده تصاویر از آن بهره گرفت. از جمله دیگر مشخصات میتوان به وایفای، بلوتوث داخلی، پشتیبانی از کارت حافظه MicroSD تا ۶۴ گیگابایت و ضد آب بودن تا عمق ۴۰ متری اشاره کرد.
HERO4 Session: این دوربین یک ماه بعد از HERO+LCD یعنی در ششم جولای ۲۰۱۵ معرفی شد. دوربین مذکور کوچکترین دوربین از سری دوربینهای گوپرو است که نسبت به مدلهای قبلی از لحاظ ابعاد و اندازه تغییرات زیادی کرده است. این دوربین حدود ۵۰ درصد کوچکتر و ۴۰ درصد سبکتر از Hero4 است و به همین دلیل هنگام استفاده، دیگران بهسختی متوجه وجود آن میشوند. این دوربین شبیه یک مکعب و اندازه هر وجه آن کمتر از ۳.۸ سانتیمتر است. نکته قابلتوجه این است که Hero4 Session فقط دو دکمه دارد؛ یک دکمه اصلی که قرمزرنگ است و با فشردن آن دوربین روشن و شروع به فیلمبرداری میکند و دکمه دوم که برای روشن/خاموش کردن وایفای دوربین کاربرد دارد. این عملکرد ساده باعث افزایش عمر باتری میشود. اکنون با باتری داخلی Hero4 Session میتوان تا دو ساعت فیلمبرداری مداوم کرد.
+HERO: یک ماه بعد، در اکتبر سال ۲۰۱۵ دوربین +HERO معرفی شد. این دوربین میتواند ویدئوهای ۱۰۸۰p را با سرعت ۶۰ فریم بر ثانیه ضبط کند و همچنین دارای قابلیت ارتباط وایفای و بلوتوث است. در قسمت عکاسی نیز امکانات این دوربین شامل عکسبرداری با رزولوشن ۸ مگاپیکسل، عکسبرداری تایم لپس و امکان عکاسی پیدرپی با سرعت ۵ فریم بر ثانیه است. +HERO تا عمق ۴۰ متری زیر آب میتواند در برابر فشار آب مقاومت کند. همچنین با استفاده از نرمافزار اختصاصی گوپرو میتواند از همین طریق، عکسهای گرفتهشده یا بخشی از ویدئوهای ضبطشده را در اینترنت به اشتراک گذاشت.
۱.۱۰: دوربین HERO5
دوربین HERO5 Session
دوربین HERO5 black
در حال حاضر این دوربین آخرین مدل از سری دوربینهای HERO است که در سپتامبر ۲۰۱۶ در دو مدل مشکی و Session معرفی شد. هر دو دوربین در بهترین حالت قادرند با دقت ۴K با نرخ ۳۰ فریم بر ثانیه به فیلمبرداری بپردازند. علاوه بر آن به جهت راحتی کار، تنها یک کلید ضبط فیلم روی دستگاه قرار گرفته است که البته با حرکات خاصی عملیات گوناگون اعمال خواهد شد. در کنار آن کاربر میتواند از فرمان صوتی برای ضبط فیلم استفاده نماید؛ این دوربینها در این زمینه از هفت زبان زنده دنیا پشتیبانی خواهند کرد. از دیگر امکانات آن در بخش فیلمبرداری میتوان به سیستم لرزشگیر دیجیتالی اشاره کرد. قابلیت آپلود تصاویر و ویدئوهای ضبطشده به فضای ابری نیز میسر شده است؛ البته پیش از انجام این کار، کاربر میبایست حساب کاربری سرویس GoPro Plus خود را فعال کند. نسخهی مشکی این دوربین که حرفهایتر است، دارای سیستم کاهش نویز صدا است. عکاسی با دقت ۱۲ مگاپیکسل انجام میشود و البته دوربین مذکور این قابلیت را دارد که با فرمت RAW یا WDR نیز تصاویر را ذخیره کند. از دیگر مشخصات آن میتوان به سیستم دستی کنترل نوردهی و GPS برای ثبت اطلاعات مکانی فیلمها و تصاویر اشاره کرد. دوربین Hero5 Session از نظر مشخصات فنی، موارد کمتری ارائه کرده است و یک دوربین ورزشی میان رده و کوچک بهحساب میآید. این دوربین در کنار موارد یادشده، قادر است با دقت ۱۰ مگاپیکسل عکاسی کند. تفاوتهای این دوربین با نسخه مشکی شامل عدم وجود صفحه نمایش، GPS و همچنین عدم پشتیبانی از حالت RAW است.
۲. پهپاد کارما
تمامی دوربینهای گوپرو که معرفی شدند، از مشخصات بسیار خوبی بهرهمند هستند و علاوه بر اینکه کاربران میتوان مانتها را برای استفادهی راحتتر دوربینهای گوپرو به کار بگیرند، میتوانند آن راروی پهپاد نصب کنند. این ایده باعث شد شرکت گوپرو پهپاد اختصاصی خود را توسعه دهد. این پهپاد که KARMA نام دارد، در ۲۳ اکتبر سال ۲۰۱۶ معرفی شد. از ویژگیهای این پهپاد میتوان به بالهای تاشو اشاره کرد که حمل راحت ِآن را در سفرهای ورزشی میسر میکند. علاوه بر این، کارما به لرزشگیر دوربین سه محوری مجهز شده است که میتوان آن را جدا کرد و برای گرفتن عکسها و فیلمهای با کیفیت برتر و ثابتتر در فضای بیرون به کار گرفت. از دیگر مشخصات آن میتوان به یک صفحهی لمسی کنترلکننده اشاره کرد که با وجود آن دیگر وابسته به گوشی هوشمند یا تبلت نیست. این پهپاد با دوربینهای HERO 4 و HERO5 تطبیقپذیر است.
۳. دوربین واقعیت مجازی Omni
این دوربین یکی دیگر از شاهکارهای گوپرو به شمار میرود؛ Omni در حقیقت دوربین واقعیت مجازی گوپرو است که در هر سمتش یک دوربین HERO4 نسخهی مشکی قرار داده شده است. این دوربین میتوانند با استفاده از شش دوربینی که دارد، ویدیوی ۳۶۰ درجه ضبط کند؛ سپس میتوان ویدیوهای ضبطشده را در هدستهای واقعیت مجازی نگاه کرد.
۴. دوربین واقعیت مجازی Odyssey
در سال گذشتهی میلادی، گوپرو با همکاری گوگل یک وسیله جدید برای ثبت واقعیت مجازی به نام Odyssey را به بازار معرفی کرد. در ساخت این دستگاه از یک صفحه مدور که دوربین روی آن قرار میگیرد، کابلهای سینک و یک میکروفن استفاده شده است. فیلمهای گرفتهشده توسط ۱۶ دوربینِ HERO4 روی نرمافزار Jump بارگذاری میشوند و رندر نهایی آن، فیلمی با کیفیت ۴k و با امکان چرخش تصویر در ۳۶۰ درجه خواهد بود. در حال حاضر صرفا فیلمبرداران و تهیهکنندگان حرفهای بعد از معرفی پروژه خود امکان ثبتنام برای خرید این محصول خواهند داشت.
فراز و نشیبهای گوپرو
گوپرو به خاطر دوربینهای پوشیدنی شهرت دارد که بیشتر از جانب موجسواران، کوهنوردان و افرادی انتخاب میشود که هیجان را دوست دارند. به نظر میرسد وودمن به اهداف خود رسیده است، چراکه بسیاری از مستندسازان مشهور، فیلمسازان خبرهی بینالمللی و حتی فیلمبرداران فوقالعاده تکنیکی دنیا، از دوربینهای گوپرو برای مصارف حرفهای استفاده کردهاند. ویژگی منحصربهفرد دوربینهای گوپرو از نظر نوع تصویر، لنز فوقواید آنها است. این لنز باعث میشود زاویهی دیدی بسیار باز (حدود ۱۲۰ درجه) به دست آید و همهچیز «متفاوت» به نظر آید. حتی سادهترین حرکات ورزشکاران یا مانورهای ابتدایی اتومبیلرانان یا هر چیز دیگری، با این لنز متفاوت و قهرمانانه به نظر میآید.
اولین موفقیت برند گوپرو در سال ۲۰۰۴ بود که یک کمپانی ژاپنی تعداد ۱۰۰ دوربین برای ثبت نمایش ورزشی سفارش داد. هرساله فروش دوربینهای گوپرو دو برابر میشد، بهطوری که در سال ۲۰۱۲ گوپرو ۲ میلیون دوربین به فروش رساند. در ژوئن سال ۲۰۱۴ گوپرو به شرکت سهامی عام تبدیل شد و نیک وودمن بنیانگذار این برند، در همین سال بیشترین دستمزد را در بین مدیر عامل در ایالات متحده آمریکا دریافت میکرد. در سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۲ گوپرو نام خود را بهعنوان شرکتی به ثبت رساند که بالاترین نرخ رشد را دارد و توانسته است ۷۰ درصد از کل بازار دوربینهای پوشیدنی را به خود اختصاص دهد و بالغ بر ۸۰۰ هزار دوربین به ارزش کلی ۲۵۰ میلیون دلار به فروش برساند. گوپرو از شهرت خود استفاده کرد تا مقیاس تولید محصولات سختافزاریاش را بالا ببرد و برای این منظور به سراغ شرکای سختافزاریاش در چین رفت و حتی بودجهای بالغ بر ۲۰۰ میلیون دلار از شرکت تایوانی فاکسکان دریافت کرد. گوپرو رسما در ماه می سال گذشته میلادی اعلام کرد که یک درصد از سهام گوپرو به شرکت ردبول تعلق گرفته است؛ این تغییرات در ادامهی همکاری این دو کمپانی در راستای مراسم ردبول در ۱۰۰ کشور دنیا انجام گرفته است. در تابستان ۲۰۱۶، دوربینهای گوپرو بهصورت زنده تمامی مسابقات ردبول را پوشش دادند که در کانال تلویزیونی رد بول تیوی و سایت ردبول و گوپرو پخش شد. وودمن نیز در این باره اظهار داشت که ردبول همواره بهعنوان کمپانی برادر گوپرو شناخته شده است و همکاریهای این دو کمپانی در راستای به اشتراکگذاری تمامی محتوای ردبول خواهد بود.
اگرچه امروز این کمپانی در حدود هزار کارمند در اقصی نقاط دنیا دارد و دفاتر آن در برخی شهرهای بزرگ دنیا مستقر هستند اما گوپرو از زمان خلقش تاکنون، فراز و نشیبهای مختلفی سپری کرده است. بهعنوان مثال، سال ۲۰۱۵ از جهات مختلف سال فوقالعادهای برای گوپرو نبود. در چند سال اخیر، این کمپانی تیمی از متخصصان را گرد هم آورد تا نرمافزاری را از صفر توسعه دهند و برای این منظور استارتاپهای متعددی خریداری شدند.
بین سه ماهههای چهارم سال ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ درآمدهای این کمپانی افت قابل توجهی پیدا کرد. تا پایان سال ۲۰۱۵، ارزش سهام این شرکت به کمتر از نصف بهای ثبتشده در سال ۲۰۱۴ رسید. در ماه فوریه سال ۲۰۱۶ گوپرو در حدود ۷ درصد از کارکنانش را اخراج کرد. در طی سال گذشته این شرکت دو اپلیکیشن موبایلی ادیت ویدئو به نامهای Replay و Splice را خریداری کرد و تغییر نام داد تا بتواند با استفاده از آنها نیازهای جدید کاربران را برآورده کند و تا حدودی شرکت را از وضع فعلی نجات دهد. البته خریدهای شرکت به این اپلیکیشنها ختم نمیشود و ظرف ۵ سال اخیر، ۵ خرید دیگر نیز توسط وودمن صورت پذیرفته است که از آن جمله میتوان به Kolor اشاره نمود. این شرکت فرانسوی سالها زمان صرف ساخت نرمافزاری برای ضبط محتوای واقعیت مجازی و پخش آن کرده است. از زمان خرید این شرکت در ابتدای سال ۲۰۱۵، تیم Kolor از ۲۶ نفر به ۴۰ نفر رسیده است و اوایل سال ۲۰۱۶ نیز به گوپرو کمک کردد نوعی پلتفرم رسانه اجتماعی برای واقعیت مجازی راهاندازی کنند که هم بهصورت اپلیکیشن و هم تحت وب عرضه شد.
گوپرو بالغ بر یک دهه صرف مطرح کردن نام خود بهعنوان یک شرکت سختافزاری کرده است و حال به نظر میرسد فعالیت خود را در راستای ایجاد محتوای نرمافزاری گسترش داده است. از برنامهی آتی گوپرو میتوان به یک زیرساخت مخصوص اشاره کرد؛ زیرساخت مبتنی بر کلود که همهچیز شامل دستگاهها، فایلها و تجربه کلی استفاده از محصولات گوپرو را در قالب یک اکوسیستم واحد گرد هم میآورد. البته گوپرو هنوز مشخص نکرده است که هزینه دسترسی به این اکوسیستم چقدر خواهد بود؛ اما وعده داده است که با آن، دیگر نیازی به دانلود کردنهای پیدرپی و طبقهبندی تمامی فایلهای دانلود شده، نخواهد بود؛ به لطف این اکوسیستم دیگر حتی نیازی به کارتهای حافظه اسدی یا کابلهای یواسبی نخواهد بود.
کسب درآمد . کسب و کار . GOPRO . برند گوپرو . بنیانگذار گوپرو . پلتفرم . دوربین . دوربین حرفهای . دوربین دیجیتال . دوربین هوشمند . کسب و کار . نیکولاس وودمن
شناخت روحیه خود قبل از راهاندازی استارتآپ و کسب درآمد
من (مارتین زویلینگ)یک سرمایهگذار هستم، و برای همین تقریبا هرروز درخواستهایی دریافت میکنم مبنی بر اینکه محصول یا وبسایت جدیدی را بررسی کنم و بازخورد خود را در مورد پتانسیل موفقیت آن بیان کنم. ولی تابهحال نشده کارآفرینی از من بخواهد پتانسیل شخصی خودش را ارزیابی کنم. این در حالی است که بیشتر سرمایهگذاران عقیده دارند که بیشتر روی افراد سرمایهگذاری میکنند نه روی محصولات. این افراد هستند که موفقیت کسبوکار را رقم میزنند.
بنابراین، هر کارآفرین، قبل از اینکه پروژهای را آغاز کند و زندگیاش را روی آن شرط ببندد، و نیز برای اینکه راحتتر بتواند با همکاران، سرمایهگذاران، اعضای تیم و مشتریان ارتباط برقرار کند، باید DNA خود را بشناسد. همهی ما نقاط قوت و علایق خاص خود را داریم، و اگر روی آنها سرمایهگذاری کنیم قطعا به نفع ماست. بنابراین نباید تصور کنیم همهی فرصتها یکسان هستند.
امروزه سازمانهای بسیاری به ارزش بررسی و شناخت فردی پی بردهاند. سازمانهای سرمایهگذار و مراکز رشد، ازجمله StartupAmerica و CoFoundersLab به هنگام غربالگری کارآفرینان جهت سرمایهگذاری، از یک فرایند رسمی استفاده میکنند. اگر متوجه شوند که نقاط قوت شما با پروژهای که پیشنهاد کردهاید مطابقت ندارد، ممکن است تمایلی به سرمایهگذاری نشان ندهند.
متدولوژی جدیدی که به نظر میرسد بسیار متداول شده و طرفداران زیادی پیدا کرده، DNA کارآفرین در چهار مرحله است: سازنده، فرصت گرا، متخصص و نوآور (BOSI). این روش توسط جو آبراهام معرفی شد که پرتفولیویی از شرکتهای بینالمللی موفق با رشد بالا را در پروندهاش دارد. حتی میتوانید با استفاده از روش خودارزیابی که او معرفی کرده DNA خود را در راستای این چهار تیپ شخصیتی ارزیابی کنید:
۱ـ سازنده
افراد سازنده، در بنا کردن یک کسبوکار از نقطهی صفر مهارت دارند. این افراد، در بازی استارتآپها، همچون بازیکنان شطرنج بسیار ماهر هستند و همواره به دنبال آن هستند که در رقابت، یک یا دو حرکت جلوتر باشند. برای توصیف این افراد اغلب از صفات با انگیزه، متمرکز، سرد، بیاحساس و حسابگر استفاده میشود. برخی میگویند دونالد ترامپ نماد این نوع شخصیت است. این افراد معمولا برنده هستند ولی اغلب خوشحالی و قدردانی را که انتظار دارند کسب نمیکنند.
۲ـ فرصت گرا
فرد فرصت گرا، خیالپرداز است. و این ویژگی به نوعی در همهی ما وجود دارد. این همان بخشی از وجود ماست که وادارمان میکند در زمان مناسب در مکان مناسب باشیم تا به پول زیادی دست پیدا کنیم. هر وقت احساس کردید که میخواهید با شتاب بپرید و از تبلیغی که در مورد ثروتمند شدن سریع از طریق اینترنت استفاده کنید، بدانید که بخش فرصت گرای وجود شما فعال شدهاست. این نوع کارآفرینان بزرگ فکر میکنند، بزرگ عمل میکنند، و در بسیاری از مواقع، با شکستهای بزرگی هم روبرو میشوند.
۳ـ متخصص
کارآفرین متخصص وارد یک صنعت میشود و تا آخر عمرش به همان صنعت ادامه میدهد. این افراد تخصص بسیار زیادی دارند، اما اغلب در رورایی با بازار مملو از رقبا با مشکل مواجه میشوند. طراحان گرافیک، متخصصانای تی، و وکلا و حسابدارانی که مستقل کار میکنند در این گروه هستند. این افراد، کسبوکارهای خانوادگی خوبی راهاندازی میکنند، اما نمیتوانند کسبوکار خود را گسترش دهند.
۴ـ نوآور
کارآفرینان نوآور معمولا در آزمایشگاهها در حال کار روی اختراعات، دستورالعملها، مفاهیم، سیستمها و محصولاتی دیده میشوند که میتوان بر مبنای آنها یک یا چند کسبوکار راهاندازی کرد. چالشی که در مورد کارآفرینان نوآور وجود دارد این است که آنها آنقدر که روی امکانات محصول تمرکز میکنند، روی واقعیتهای تجاری تمرکز نمیکنند. اگر یکی از این کارآفرینان نوآور با یک کارآفرین سازنده در یک تیم قرار بگیرند، میتوانند کارشان را تا بینهایت گسترش دهند، و اینجاست که همهی سرمایهگذاران تمایل دارند در بخشی از این فعالیت سهیم شوند.
البته شناخت تیپ شخصیتی خود و تنظیم طرح کسبوکار بر اساس آن، تضمینکنندهی موفقیت نیست. دومین اصلی که تمامی سرمایهگذاران به آن اهمیت میدهند، این است که موفقیت کسبوکار، علاوه بر ایده، به اجرا همبستگی دارد. به همین دلیل است که من علاوه بر ایده، و گوش دادن بهاینکه تا چه حد این ایده میتواند موفق باشد، بر کشش استارتآپ، اهداف کوتاهمدت محقق شده، و معیارهای آن نیز تاکید دارم.
بااینحال از نظر من، شناخت DNA کارآفرینانهی شما بهعنوان بخشی از آمادگی فردی شما، یا در کنار مراکز رشد، شتابدهندهها یا هیاتهای مشاور، بسیار ارزشمند است. منظور من این نیست که هر سازمانی برای ارزیابی موفقیت کسبوکار، DNA شما را ملاک قرار میدهد. چراکه کسبوکارها پر از عوامل ناشناخته و افراد پر از ویژگیهای متفاوت و متنوع هستند. ولی شناخت DNA میتواند شروع خوبی باشد.
هنوز هیچ جایگزینی برای روابط فردی و تیمهای اثربخش یافت نشدهاست. به همین دلیل است که بیشتر فرشتگان سرمایهگذار تنها در محدودهی محلی سرمایهگذاری میکنند، چراکه میتوانند موسس و تیم کسبوکار را با گذشت زمان شخصا ارزیابی کنند. اما سرمایهگذاران خطرپذیر منابع کافی در اختیار دارند تا برای همکاری با کارآفرینان با پتانسیل، به نقاط دورتر سفر کنند.
بنابراین پیش از آنکه استارتآپ بعدی را راهاندازی کنید، توصیه میکنم زمانی را به شناخت خود اختصاص دهید، یا با یک مربی همکاری کنید تا نقاط قوت شما را برایتان مشخص کند. در این صورت حداقل میتوانید همموسسی پیدا کنید که نقاط قوتی مکمل نقاط قوت شما دارد و با این روش میتوانید تئوری «یک بهاضافهی یک میشود سه» را به واقعیت تبدیل کنید.
کسب درآمد . کسب و کار . ارزیابی کارآفرین . استایل کارآفرینی . پتانسیل کارآفرینی . سرمایهگذار . کارآفرین سازنده . کارآفرین فرصت گرا . کارآفرین متخصص . کارآفرین نوآور . کارآفرینی . کسب و کار
آموزش تامین بودجه استارتآپ برای کسب درآمد
تامین بودجه همیشه یکی از چالشهای بزرگ استارتآپهای جدید بوده است. اما همانطور که موفقیتهای روزافزون Kickstarter نشان میدهد، دنیای کسبوکار یاد گرفته است که جمعآوری مبالغی ناچیز از تعداد زیادی از افراد تا حد زیادی تاثیرگذار خواهد بود.
با افزایش محبوبیت جذب سرمایههای مردمی، هرروز استارتآپها و کسبوکارهای کوچک بیشتری از روندهای مختلفی بهره میبرند که در این سالها در این رابطه به وجود آمدهاند. در این مقاله سه مورد مهم از این روندها را بازگو میکنیم.
جذب سرمایه جمعی انتخاب محبوبی برای تامین بودجه، باقی خواهد ماند
در سالهای گذشته، جذب سرمایه جمعی برای کسبوکار، امری بدیع و جایگزین نادری برای روشهای سنتی وامهای بانکی، سرمایهگذاری خطرپذیر، و پول قرض گرفتن بوده است. امروزه، اعلام اینکه کمپینی برای جذب سرمایه جمعی راه انداختهاید، درست بهاندازهی سایر این راهحلها، و شاید بیشتر از آنها معمول شده است. در واقع، Forbes [یک مجلهی آمریکایی مربوط به کسبوکار] گزارش داده است که انتظار میرود در سال ۲۰۱۶ جذب سرمایه جمعی، درمقایسه با سرمایهگذاری خطرپذیر، روش رایجتری برای تامین بودجه باشد.
بیل کلریکو (Bill Clerico)، هم موسس و مدیرعامل Wepay است. Wepayy خدمات پرداخت را برای جذبب سرمایه جمعی، بازار، و پلتفرم کسبوکارهای کوچک فراهم میکند. بیل کلریکو بیان میکند که «سازمانهای خبری بزرگ و متعددی در حال حاضر بر این کمپینهای ارزشمند تاکید دارند.این روش نهتنها برای کمپینها مناسب است، بلکه همچنین این رفتار را عادی جلوه داده و به افزایش افرادی که به کمپینهای جذب سرمایه جمعی کمک میکنند منجر میشود.»
سازمانهای غیرانتفاعی از جذب سرمایهی مردمی بیشتر بهره میبرند
اگرچه همه کسبوکارها در هر صنعتی که باشند میتوانند از جذب سرمایه جمعی استفاده کنند، اما سازمانهای غیرانتفاعی و خیریهها از توسعهاین روش تامین بودجه، بیشتر بهره میبرند.
انیسا میرزا (Anisa Mirza)، مدیر عامل و هم موسس بنیاد خیریه Giveffect است که با جذب سرمایهی مردمی به کار خود ادامه میدهد. او میگوید: «این صنعت بهطورکلی با معرفی جذب سرمایه مردمی به شکل اهدایی، متحول شده است.»
کلریکو اضافه میکند: «خیریهها از دو جهت از جذب سرمایه جمعی استفاده میکنند.» «اولا، ثابت شده است کهاین راه در مقایسه با سایر روشها برای دریافت و مدیریت هدایا بسیار موثرتر است. دوما، کمپینهای جذب سرمایه جمعی، دارای پتانسیل اجتماعی و تبلیغات ویروسی (دهان به دهان) هستند و موسسات خیریه کوچک با استفاده از این روش بهعنوان یک روش مقرون بهصرفه میتوانند آگاهی مردم را از آرمانهای خودشان افزایش دهند.
جذب سرمایه جمعی بر مبنای سهام، گسترش خواهد یافت
در سال ۲۰۱۲، کنگره آمریکا، قانون توان بخشی استارتآپهای تجاری (JOBS) را تصویب کرد تا موضوع سرمایهگذاری مردمی بر مبنای سهام را مطرح کند. بعد از سه سال تاخیر، بندهای نهایی این لایحه چندبخشی در سال ۲۰۱۵ تایید شد، و کسبوکارهای کوچک در سراسر کشور را قادر ساخت حتی از بیرون مرزهای ایالت خود بتوانند بر مبنای سهام، سرمایه جمعی جذب کنند.
در مصاحبهای درباره کمک هزینههای مالی فدرال (Title IV) در قانون JOBS (که به آن Regulation A+ نیز گفته میشود)، الکس فلدمن (Alex Feldman)، مدیرعامل و موسس یکی از وبسایتهای بررسی جذب سرمایههای مردمی (CrowdsUnite) بهروزنامهی Business News Daily گفته است کهاین قانون به درصد بسیار بالاتری از استارتآپهای خصوصی اجازه خواهد داد مبلغی را بهعنوان سرمایهگذاری دریافت کنند. او اشاره کرد که سرمایهگذاری در کسبوکارهای کوچک جامعه، مثل رستورانها یا بوتیکهای محلی را مشتریانی تامین خواهند کرد که تمایل دارند این کسبوکارها به کار خود ادامه دهند.
فلدمن گفت: «این تغییر بزرگی در الگوی تامین بودجه سنتی خواهد بود و نحوه جمعآوری سرمایه توسط کسبوکارهای کوچک را تغییر خواهد داد.»
نکاتی برای آنهایی که بهتازگی از جذب سرمایه جمعی استفاده میکنند
Mirza پیشنهاد میکند که اگر تمایل دارید در آینده نزدیک کمپینی برای جذب سرمایه جمعی راه بیندازید، باید پلتفرم یا وبسایتی را که میخواهید از آن استفاده کنید را بهخوبی از نظر شرایط و محدودیتهایش بررسی کنید. همه پلتفرمهای جذب سرمایه جمعی بهصورت یکسان ایجاد نشدهاند، و شما باید قبل از آغاز کمپین یا ایجاد حساب، جزئیات سایت را بهخوبی بشناسید.
Mirza میگوید: « پلتفرمی را که انتخاب میکنید بهخوبی بشناسید. از شرکتهای سرمایهگذاری جذب سرمایه جمعی سنتی مثل Brightspark تا پلتفرمهایی چون AngelList، یا حتی پلتفرمهای عمومی مثل Indiegogo و Kickstarter، گزینههای بسیار زیادی وجود دارد و احتمالا یکی از آنها برای استارتآپ شما از بقیه بهتر خواهد بود.»
همچنین شما برای آغاز کار کمپینتان باید برنامه بازاریابی دقیقی داشته باشید. شاید شما ایده فوقالعادهای داشته باشید که مردم تمایل دارند در آن سرمایهگذاری کنند، اما اگر آن را بهخوبی نشناسید، کمترین پولی برای آن دریافت نخواهید کرد. کلریکو به افرادی که کمپین راه میاندازند یادآوری میکند که جذب سرمایه جمعی تجربه بازاریابی دشواری است، و شما برای تامین سرمایهای که لازم دارید باید برنامهای قدرتمند داشته باشید و آن را بهخوبی اجرا کنید.
کلیریکو میگوید: «حساب کنید که چند نفر باید میزان مشخصی پول به شما بپردازند تا به هدفتان برسید، و سپس برنامه بازاریابی را طراحی کنید که بتوانید بهاین تعداد از افراد دسترسی داشته باشید. قهرمانان حوزه کاری خود را بشناسید؛ آنهایی که میتوانند شبکه خود را در اختیارتان بگذارند و در رسیدن به اهدافتان به شما کمک کنند. استفاده از رسانهها و وبلاگها هم میتواند به گسترش کمپین شما کمک کند.
یکی از وکلای شرکت حقوقی تیلور اینگلیش (Taylor English) به نام جاناتان ویلسون (Jonathan Wilson)، اظهار کرده است که اگرچه برقراری ارتباط با سرمایهگذاران بالقوه از همیشه سادهتر شده است، اما شما باید کمپین سازماندهی شدهای داشته باشید تا بتوانید به نتایجی که میخواهید برسید.
او گفته است: «کمپینهایی شکست میخورند که قبل از آغاز به کار برنامههای کاری خود را کاملا آماده نکرده باشند. بنابراین قبل از جذب سرمایه جمعی، زمانی را صرف کنید تا طرح کسبوکار کاملی را به همراه قراردادهای مرتبط آماده کنید.»
اگرچه جذب سرمایه جمعی ممکن است هرگز جای روشهای سنتی تامین بودجه را نگیرد، کلریکو معتقد است کسبوکارهای کوچک، به ویژه آنهایی که بیرون از حوزه صنعت فناوری مشغول به کار هستند، همچنان تا حد زیادی از این روش جمعآوری سرمایه بهره خواهند برد.
کلریکو میگوید: «جذب سرمایه جمعی، رایج باقی میماند. تا سال ۲۰۲۵، پتانسیل بازار جذب سرمایه جمعی در سرتاسر جهان ممکن است بین ۹۰ تا ۹۶ میلیارد دلار باشد.» او با اشاره به دادههایی از بانک جهانی میگوید: «جذب سرمایه جمعی بهعنوان راهی برای تامین هزینه کسبوکارهای غیرفناورانه (که قبلا از طریق وامهای بانکی، خانواده و دوستان تامین میشدند) بسیار رایج خواهد شد. این فرصت بزرگی است، چراکه جذب سرمایه جمعی تابهحال فقط بخش کوچکی از فرصتهای تامین بودجه کسبوکارهای کوچک را خود اختصاص داده است.»
کسب درآمد. کسب و کار . استارتآپ . تامین اعتبار . تامین بودجه . جذب سرمایه . سرمایهگذار استارتآپ .
مطالب مشابه استارت آپ:
آموزش کسب درآمد و جذب مشتری برای استارتآپ
کسب درآمد موبایلی برای استارتآپها
معرفی برترین استارتآپ های کسب درآمد
سه استارت آپ موفق در کسب درآمد و جذب مشتری
شیوه پیشرفت و کسب درآمد کمپانی سامسونگ
سامسونگ یک کمپانی خوشه ای و چندملیتی است که دفتر مرکزی آن در شهر سئول، پایتخت کره جنوبی واقع شده. این کمپانی، کسب و کارهای متعددی را تحت نام برند خود اداره می کند. سامسونگ توسط لی بیونگ-چول در سال ۱۹۳۸ تاسیس شد. در طول سه دهه، این شرکت در حوزههای مختلف از جمله فرآوری مواد غذایی، تولید پارچه، بیمه، ایمنی و خرده فروشی بوده است.
این شرکت از اواخر دهه ۶۰ میلادی وارد صنعت الکترونیک شد. با مرگ لی در سال ۱۹۸۷، سامسونگ به چهار گروه کسب و کاری تقسیم بندی شد که شامل Samsung Group، Shinsegae Group، CJ Group وHansol Group می شد. از سال ۱۹۹۰، فعالیتهای خود را به صورت جهانی گسترش داد، به خصوص گوشیهای تلفن همراه این شرکت، منبع اصلی در آمد این کمپانی به شمار میرفت.
سامسونگ تاثیر قابل توجهی در توسعه اقتصادی، سیاسی، رسانه ای و فرهنگی کره جنوبی داشته است. شرکت های زیر مجموعه سامسونگ، بخش زیادی از صادرات این کشور را بر عهده دارد.
تغییر رویکرد در کسب و کار
نظــام کــســب و کــاری سامسونگ، به شدت به بازار کره جنوبی گره خورده بود، همین موضوع آنها را به فکر انداخت که آینده کمپانی خود را در بازارهای جهانی تضمین کنند. سامسونگ نیاز داشت تا خود را دوباره سازی کند. برای این کار، این شرکت باید روی نو آوری تمرکز میکرد. با این رویکرد جدید، سامسونگ تصمیم گرفت نیروی کار خود را نیز تغییر دهد. به محض همگن شدن محیط کار، سامسونگ از افراد خلاقی دعوت به کار کرد که نه تنها به زبان کره ای تسلط نداشتند، بلکه با فرهنگ این کمپانی نیز نا آشنا بودند. از سوی دیگر، کارکنان جوان تر سامسونگ، نسبت به کارکنان مسن تر، منصب های بالا تری به دست آوردند.
طبیعتا تغییرات اعمال شده در سامسونگ، بسیاری را حیرت زده کرد و با انتقادات زیادی نیز همراه بود، اما مدیر عامل سامسونگ تنها راه کلیدی برای موفقیت را تنها در ایجاد این تغییرات میدید. او باور داشت که به زودی، همه شاهد نتایج مثبت این دگرگونیها خواهند شد. او خواستار تجدید نظر در اصول بنیادی شرکت بود و تصمیم داشت به صورت بلند مدت، روی نو آوری، تولید محصولات با کیفیت و ارزش برند سرمایهگذاری کند. از دید مدیر بخش بازاریابی جهانی سامسونگ اریک کیم، سامسونگ به دنبال استراتژیهای جدیدی بود، که بسیاری از آنها با فرهنگ و رویکرد قبلی شرکت در تضاد بودند.
خلاقیت و نو آوری در محصولات دیجیتال
بیشتر ما هنگامی که برند سامسونگ را میبینیم، محصولاتی مانند گوشی تلفن همراه، تلویزیون و پنل های ال. سی. دی را به خاطر خواهیم آورد. زمانی که در سال ۱۹۸۷، لی کان هی، فرزند موسس شرکت، ریاست سامسونگ را بر عهده گرفت، این شرکت طلایهدار بسیاری از بازار های کره بود. با این وجود، با رشد بازار الکترونیک ژاپن، محصولات سامسونگ خارج از کره، کم طرفدار و ارزان بود. برای مقابله با این مشکل، سامسونگ باید راهکار جدیدی پیدا میکرد تا فروش خود را در بازار های خارجی رونق دهد.
در اوایل دهه ۹۰، مصرف کنندگان به فناوری دیجیتال علاقه و توجه نشان دادند و در این زمینه، محصولاتی مانند دوربین، دستگاه های آدیو و سایر کالاهای الکترونیک به آنها معرفی شد. کمپانی های ژاپنی برای استفاده از فناوری های جدید در محصولات خود استقبال نکردند. از این رو، سامسونگ فرصت را غنیمت شمرد و تصمیم گرفت با نو آوری و خلاقیت، بازار دیجیتال را به دست آورد. سرمایهگذاری در حوزه محصولات دیجیتال، تصمیمی پر خطر به نظر میرسید و در عین حال، این کمپانی را از رقبا جدا می کرد.
کیفیت محصول
سامسونگ همیشه سعی داشته که کیفیت محصولات خود را بالا برده و به این منظور از دستگاههای کنترل کیفیت متعددی بهره میبرد. برای مثال، کارگران مختارند تا با دیدن کوچکترین مشکلی، چرخه تولید را متوقف کنند.
یکی از نقاط قوت این کمپانی، انعطاف پذیر بودن آن است. سامسونگ به عنوان یک شرکت بین المللی این امکان را دارد که بهترین منابع مواد خام را شناسایی کرده و بهترین نقاط دنیا را برای سوار کردن و تولید محصولاتش انتخاب کند. سامسونگ ۲۶ کارخانه در سر تا سر دنیا در اختیار دارد، در نتیجه ذاتا برندی شناخته شده در سراسر دنیا به شمار می رود.
از آنجایی که سامسونگ محصولات مختلفی تولید کرده و بازار های متعددی را تحت پوشش دارد، از تمام کارشناسان، فناوری ها و امکانات خود، جهت تولید محصولات بهتر بهره می برد. سامسونگ به عنوان کمپانی یکپارچه، تمام مراحل تولید از مواد خام و تولید محصول، تا رسیدن کالا به دست مصرف کننده را کنترل می کند.
ترویج و پیشبرد محصول
یکی از ویژگی های استراتژی بازاریابی این کمپانی، ترویج و پیشبرد محصول است. سامسونگ از روش های متنوعی به ترویج و معرفی محصولات خود می پردازد، از جمله این روش ها شرکت در گرد همایی های تجاری مرتبط و تولید و توزیع بروشور ها و پوستر ها را می توان نام برد.
اطلاعات مربوط به هر محصول نیز در وب سایت این شرکت قرار داده شده. از سوی دیگر، سامسونگ آگهی برند خود را از طریق اسپانسر شیپی، گسترش می دهد. برای مثال، حمایت مالی از رویداد هایی مثل Royal Windsor Horse و Samsung Open Tennis Tournament، جهت آگاهی برند این شرکت، صورت گرفته است. تمام این روش های ترویج و پیشبرد، جهت حمایت از معرفی یک محصول خاص صورت می گیرد. اگر چه رویکرد های بازاریابی هر محصول با محصول دیگر متفاوت است.
سامسونگ نقش مهمی در توسعه دستگاه های پخش DVD داشته است. گنجایش دستگاه های پخش DVD، ۲۶ بار بیشتر از CD یا CD-ROM بوده، که نشان می دهد کیفیت و انعطاف پذیری محصولات، به شکل قابل توجهی افزایش پیدا کرده است.
استراتژی بازاریابی
در رابطه با نمایشگر های تی. اف. تی، که از فناوری پیشرفته تری نسبت به نمایش گر های سی.آر.تی بهره می برد، سامسونگ بازار بالقوه ای را در میان برخی مصرف کنندگان شناسایی کرد. از جمله آنها کارمندان اداری بودند که به اجبار، مدت زمان طولانی را صرف نگاه کردن به صفحات نمایشگر رایانه می کردند، در نتیجه به صفحه ای بزرگ تر با کیفیت تصویر بالا تر نیاز داشتند.
سامسونگ برای تشویق این دسته از مصرف کنندگانش برای خرید مانیتور های این کمپانی، باید استراتژی بازاریابی اساسی را در پیش می گرفت. با کمک دفتر مرکزی این کمپانی در کره جنوبی، تدابیر خاصی جهت افزایش آگاهی برند، در نظر گرفته شد تا از این طریق مصرف کنندگان، درک مثبت و خوبی نسبت به محصول پیدا کنند. آگهی های تبلیغاتی این کمپانی به شکل هوشمندانه ای، مصرف کنندگان هدف را که بخشی از آنها کارمندان اداری بودند هدف قرار داد.
قیمت خرید نمایشگر های تی. اف. تی در مقایسه با نمایشگر های سی. آر. تی بیشتر بود، اما با پیشرفت فناوری تولید و افزایش رقبای این بخش از بازار، به مرور قیمت این محصول کاهش پیدا کرد.
توسعه محصول جدید
سامسونگ محصول تازه ای را وارد بازار کرد که هم باریک بود و هم از طراحی مبتکرانهای بهره میبرد. این محصول عمدا طوری ساختهشده بود که با بخش های مختلف بازار منطبق شود. قابلیتهای این گوشی جدید، استفاده آن را برای افراد تاجر و زنان گروه سنی ۲۵ تا ۴۴ سال ایده آل کرده بود. این رویکرد با عنوان تقسیم بازار یا تفکیک بازار شناخته می شود.
استراتژیهای بازاریابی گوشیهای تلفن همراه در بازار این محصول متفاوت است. با این حال، استراتژی ترویج و پیشبرد محصول که در جهت شناخت و معرفی برند صورت میگیرد، سطح وسیعی از حمایتهای مالی، از جمله برخی رویدادهای معتبر ورزشی را که در سراسر دنیا اتفاق می افتد طلب میکند. المپیک سیدنی ۲۰۰۰ و مسابقات ژیمناستیک قهرمانی جهان، از جمله رویدادهای مهم و معتبری بود که سامسونگ، حمایت مالی آنها را بر عهده گرفت.
خیلی مهم است که یک کمپانی با استفاده از استراتژی های بازاریابی مرتبط، هر یک از محصولات پورتفولیوی خود را معرفی کند.
کسب درآمد . کسب و کار . بازاریابی آنلاین . استراتژی بازاریابی . بازاریابی . سامسونگ . محصول دیجیتال . مدل کسب و کار . نظام کسب و کار
آموزش کسب درآمد و جذب مشتری برای استارتآپ
آیا بهتازگی استارتآپ خود را راهاندازی کردهاید؟ در این مقاله توضیح خواهیم داد که چطور اولین کاربران خود را جذب و حفظ کنید.
استارتآپهای زیادی در نیجریه، کنیا، غنا و همچنین مشتریانی که برای مشاوره به SME Growth Hub مراجعه میکنند، بهویژه استارتآپهای فعال درزمینهی تکنولوژی، این سؤال همیشگی را مطرح میکنند: «چطور اولین مشتریان استارتآپ خود را کسب کنیم؟»
هدف از نوشتن این مقاله آن است که بتوانیم به استارتآپها در نیجریه و دیگر نقاط جهان کمک کنیم تا ساختار ذهنی و استراتژی لازم برای کسب اولین مشتریان و تحکیم روابط خود با آنها را ایجاد کنند. این مقاله، رویکردی که پنج استارتآپ موفق در پیش گرفتند را توضیح میدهد. این پنج شرکت عبارتاند از: کنگا (Konga)، جومیا (Jumia)، اوبر (Uber) که بهتازگی دامنهی فعالیتش را به نیجریه و غنا هم گسترش داده است، ایر بیان بی(Airbnb) که در نیجریه هم فعالیت میکند و جابرمن (Jobberman). احتمالاً با کنگا (Konga)، جومیا (Jumia)، اوبر (Uber) و جابرمن (Jobberman) آشنایی دارید.
امّا با ایر بیان بی(Airbnb) چهطور؟ بهطور خلاصه، ایر بیان بی، بازاری برای اجتماعات آنلاین است که بین افرادی که قصد اجاره منزل خود را دارند، با کسانی که به دنبال محلی برای اقامت میگردند، ارتباط برقرار میکند. کاربران ایر بیان بی عبارتاند از صاحبخانهها و گردشگران. صاحبخانهها قسمتی از منزل خود را که از آن استفاده نمیکنند، برای اجاره قیمتگذاری کرده و گردشگران هم بهجای رفتن به هتل، متناسب با توان پرداخت خود، یکی از این خانهها را برای دوران اقامتشان رزرو میکنند.
حالا با در نظر گرفتن چهار نکته اساسی میبینید که چطور بعضی از این استارتآپها موفق شدند تعداد مشتریان خود را از یک به هزاران و میلیونها کاربر برسانند ولی دیگران در این راه درجا زدند.
خود را بهجای مشتریانتان بگذارید
کاربرانتان را درک و با آنها همدردی کنید. سعی کنید مثل کاربران و مشتریان بالقوهی خود فکر کنید. استیون کاوی (Steven Covey) در کتاب خود با نام «هفت عادت افراد تاثیرگذار» میگوید: «اول دیگران را درک کنید بعد بخواهید که دیگران هم شما را درک کنند.» این مفهوم را من در کلاسهای طراحی و تفکر به این صورت بیان میکنم: «اول به مشکل فکر کنید نه به راهحل.»
برای مؤسسان «ایر بیان بی» از همان ابتدا روشن بود بهجای اینکه اول به دنبال متقاضیان اقامت کمهزینه باشند، باید به دنبال کسانی بگردند که بخواهند جایی را اجاره بدهند. برایان چسکی (Brian Chesky) و جو گبیا (Joe Gebbia)، دو تن از بنیانگذاران «ایر بیان بی»، از وضعیت خود بهعنوان یک استارتآپ و مقاومت مردم در برابر پدیدههای جدید، همچنین از اهمیت رقبا مطلع بودند و احتمال هرگونه اتفاق ناخوشایندی را میدادند؛ درنتیجه از ابتدا خودشان را بهجای مشتریان گذاشتند و مثل آنها فکر کردند. آنها سعی کردند ببینند اگر «ایر بیان بی» وجود نداشته باشد، مشتریها برای یافتن محل اقامت به کجا مراجعه میکنند؟
آنها جواب این سوال را خیلی زود پیدا کردند: سایت Craigslist. این کارآفرینان متوجه شدند با نمایش جذابیتهای آپارتمانها میتوانند کاری بهمراتب تأثیرگذارتر از سایتهایی که آگهیهای طبقهبندیشده ارائه میکنند انجام دهند؛ اما در قدم اول باید مشتریان این وبسایت را به سمت خود جلب میکردند. چسکی و گبیا برای این کار، ابتدا نرمافزاری طراحی کردند و با هک وبسایت Craigslist به اطلاعات تماس صاحبان آپارتمانها دسترسی پیدا کردند. سپس برای تمام آنها فایلی تبلیغاتی حاوی پیشنهاد ثبت مشخصاتشان در ایر بیان بی فرستادند. این کار بهخوبی نتیجه داد. بدون اتلاف هیچ سرمایهای، شانس صاحبخانهها برای پیدا کردن مشتری دو برابر شد و ایر بیان بی هم به یک فهرست غنی از اقامتگاههای مناسب برای کسب و حفظ کاربر دستیافت.
در مورد «جابرمن» باید بگویم آنها بازار بالقوهی خود را بهخوبی میشناختند. بیشتر جمعیت این بازار را جوانان گوشی به دستی تشکیل میدادند که علیرغم نیاز به کار، کمتر در روزنامهها به دنبال شغل میگشتند. «جابرمن» شروع به جمعآوری فرصتهای شغلی عرضهشده در مطبوعات و ارائهی رایگان آنها بهصورت آنلاین کرد تا پیش از افزایش مقیاس کسبوکارش، این مجموعه اولیه از مشتریان را جذب کند.
سعی کنید برای مشتریانتان یک تجربه جذاب ایجاد کنید
اخیراً برای مقایسه نرخ دفع کاربر سایتهای «جومیا» و «کنگا» به similarweb.com مراجعه کرده و فهمیدم «جومیا» نهتنها از نظر رتبهبندی پایینتر از «کنگا» قرار گرفته است، بلکه نرخ دفع کاربر آن هم از «کنگا» بالاتر است و در این مورد باید از کلیف آیونی (Clive Ayonye) و دیگر اعضای تیم طراحی «کنگا» تشکر کرد. برای روشنتر شدن موضوع باید بگویم که بالاتر بودن نرخ دفع کاربر اصلاً مؤلفهی خوبی نیست. این ضریب درصد بازدیدکنندگانی را نشان میدهد که پس از ورود به یک سایت، بدون دیدن هیچ صفحه دیگری از آن خارج میشوند. وقتی نرخ دفع کاربر در وبسایت شما روبه افزایش باشد، بدین معناست که صفحهی اصلی آن کسالتآور است و کاربر را جذب نمیکند.
از دانشجویان یکی از کلاسهایم پرسیدم که چه ویژگیهایی را در «کنگا» یا «جومیا» بیشتر میپسندند و ترجیح میدهند در کدامیک از این وبسایتها وقت بیشتری صرف کنند؟ نتیجه این بود که ۹۰% از آنها به خاطر رابطهای مجازی خوب و تجربهای که «کنگا» برای کاربرانش به وجود میآورد، ترجیح میدادند که زمان بیشتری در این وبسایت بمانند.
مؤسسان «ایر بیان بی»، در زمان راهاندازی استارتآپ خود کاری بینظیر انجام دادند که هرگز مقیاسپذیر نخواهد بود؛ آنها چند عکاس حرفهای استخدام کردند تا از خانههایی که قرار بود برای اجاره در فهرست وبسایت قرار بگیرند، عکسهای زیبا و مشتریپسند بیندازند. این ترفند مؤثر عمل کرد. این وبسایت نسبت به رقبایش جذابیت خیلی بیشتری پیداکرده و درعینحال استاندارد بالای عکسها، صاحبخانههای دیگری را هم که قصد داشتند منزل خود را در فهرست این وبسایت قرار دهند بر آن داشت تا برای اینکه از قافله عقب نمانند، عکسهایی هرچه زیباتر برای آنها ارسال کنند.
«اوبر» هم سیاستی مشابه در پیش گرفت. مؤسسان شرکت بهجای Uber Pool یا Uber X که در آن رانندهها از خودروی خودشان استفاده میکنند، ترجیح داد تا اتومبیلهای سیاهرنگ و همشکل خود را در اختیار رانندههای حرفهای قرار دهد تا بهاینترتیب مشتریها تقریباً هر بار که از خدمات این شرکت استفاده میکنند، تجربهای بینظیر داشته باشند. درنتیجه شرکت میتوانست مطمئن باشد که این تجربه دهانبهدهان خواهد گشت.
جسارت داشته باشید و از موقعیتها حداکثر استفاده را ببرید
«اوبر» و «ایر بیان بی» در نحوهی گسترش کارشان هم هوش بسیار بالایی از خود نشان دادند و برای به حداکثر رساندن موفقیتشان، در زمان درست، شهرهای مناسبی را برای گسترش فعالیت انتخاب کردند.
ازآنجاکه رقبای عمدهی «اوبر» شرکتهای تاکسیرانی بودند، این استارتآپ دست به تحقیقاتی زد تا ببیند در کدام شهرها نسبت بین عرضه و تقاضا برای تاکسی همخوانی کمتری دارد. بهترین زمان برای ارائهی خدمات، وقتهایی بود که این عدم تناسب به بیشترین حد خود میرسید؛ مثلاً آخر هفتهها که مردم اغلب تا آخر وقت در میهمانیها هستند و دیرتر به منزل میروند. همچنین این شرکت، در کنسرتهای بزرگ یا مسابقات ورزشی پر تماشاچی که تعداد خیلی زیادی از شهروندان همزمان برای برگشت به تاکسی نیاز دارند، اقدام به تبلیغات وسیعی کرد. در این زمانها احتمال اینکه افراد، خدمات یک شرکت نهچندان شناختهشده یعنی «اوبر» را امتحان کنند، خیلی بیش از وقتهای عادی بود.
«ایر بیان بی» هم برای گسترش خدماتش در شهرهای جدید، سیاستی مشابه در پیش گرفت. این شرکت خدماتش را در شهر دنور (Denver)، در سال ۲۰۰۸ همزمان با برگزاری کنوانسیون ملی دموکراتها راهاندازی کرد؛ یعنی دقیقاً همان زمانی که تعداد مسافران زیاد و توانایی جوابگویی هتلها کم میشود. در شهرهای دیگر هم هرگاه که کنوانسیون یا رویداد بزرگ دیگری در شرف اتفاق بود، ایر بیان بی سریعاً شروع به خدماترسانی میکرد.
استفاده بهینه از موقعیتهایی که تقاضا برای یک محصول یا خدمت زیاد و عرضه کم باشد، به استارتآپ شما کمک میکند تا بهترین مشتریان ممکن را به دست آورد. بهترین مشتریان، پیشگامانی هستند که وقتی در حال بهبود خدمات و جبران کمبودهای موجود هستید، بیش از مشتریان دیگر کاستیهای شما را نادیده خواهند گرفت.
کسب درآمد . کسب و کار . کسب درآمد آنلاین . user acquisition . استارتآپ . بالابردن تعداد مشتری . جذب کاربر . جذب مشتری جدید . کسب کاربر . کسب و کار
مطالب مشابه استارت آپ:
کسب درآمد موبایلی برای استارتآپها
معرفی برترین استارتآپ های کسب درآمد
سه استارت آپ موفق در کسب درآمد و جذب مشتری
رقابت در کسب درآمد و خلع سلاح رقبای بزرگ در کسب و کار
همان طور که گفته شد، یک رقیب بزرگ کسب و کار میتواند برای کار و کاسبی شما خیلی خوب باشد. اگر قرن حاضر به نوبهی خودش خردهفروشهای بزرگی آورده است، بررسیها نشان میدهند که کسب و کارهای کوچک هم میتوانند انتقام خودشان را از بزرگترهای بازار کاسبی بگیرند. این موضوع خلع سلاح کردن رقیب بزرگ کسب و کار در هر صنف و فعالیتی را اخیرا برخی پژوهشهای پروفسورهای دانشگاههای جورجتون و هاروارد بررسی کرده است.
در یک مجموعه بررسیها، پژوهشگران تأثیر رقیب بزرگ را بر اشتیاق مشتریان به فروشگاههای کوچکتر مشاهده کردند. یافتههای آنان حاکی از این بود که کارآفرینانی که قواعد بازی را بلد هستند و درست بازی میکنند قادرند کاملا خلاف تواناییشان رفتار کنند و برای دستیابی به موقعیت موفق، خودشان را یک توسریخورده (underdog) مستحق پشتیبانی نشان دهند.
من با یکی از این پژوهشگران، نیرا پاهاریا، پروفسور دانشکدهی کسب و کار دانشگاه جورجتون، دربارهی تأثیر، توسریخوری و این که چهطور کارآفرینان میتوانند بیشترین بهره را از آن ببرند، صحبت کردم.
پژوهش شما نشان داد که در واقع برای کسب درآمد یا کارآفرین کوچک خوب است که نشان دهد مستقیما با رقیب بزرگترش رقابت میکند. میتوانید توضیح دهید؟
آنچه ما یافتیم این است که قطعا خوب است که تأکید کنید یکی از رقیبانتان بسیار قدرتمندتر از شما است. مردم دوست دارند که از یک توسریخورده حمایت کنند. وقتی شما خودتان را در چنین موقعیتی قرار دهید، به مشتریان حق انتخاب میدهید که از یک چارچوب صرفا اقتصادی بیرون بیایند و به سوی یک پرسش اساسی بروند. این که مشتریان میخواهند از چه کسی حمایت کنند و چرا، به تصمیم آنها برای خرید افزوده میشود.
وقتی استارباکس را کنار یک کافیشاپ مستقل میبینید این که از کجا خرید کنید معنایی بیشتر از «قهوه میخواهم»دارد. این یعنی «آیا من میخواهم از یک کسب و کار کوچک حمایت کنم و انسانیت به خرج دهم؟»
من فکر میکنم مردم به قلدری و گردنکلفتی حساساند و احساس میکنند در حقشان قلدری شده است، و این به احساسشان دربارهی شرکتها هم برمیگردد. و یک شرکت بزرگ به راحتی قلدر و گردنکلفت به نظر میرسد.
چهطور یک کسب و کار کوچک با کسب درآمد محدود میتواند رقابتاش با یک شرکت بزرگتر را نشان دهد، بدون آن که به نظر برسد سر جنگ دارد یا دنبال ترحم است؟
همیشه باید مراقب باشید، برای این که نمیخواهید مشتریانتان احساس کنند دارید با آنها بازی میکنید. نتیجهی این احساس همیشه معکوس است.
راههایی برای آن وجود دارد. کتابفروشی که ما بررسی کردیم، از مسیر و بازاریابی مختص به خودش بیرون آمد تا تأکید کند که آمازون را در مقابلاش دارد. آنها ویدئوهای کوچک زیادی ساختند و سعی کردند خودشان را بیشتر از یک موسسهی فرهنگی نشان دهند.
آیا با تأکید بر رقیب بزرگترتان اینطور به نظر نمیرسد که دارید اعتراف میکنید نمیتوانید در قیمت یا پسند مشتریان با او رقابت کنید؟
من فکر میکنم که بیشتر مردم درک میکنند با وجود انواع فروشگاهها، که میتوانید دقیقا همان چیزی را که میخواهید به صورت برخط هم بخرید، یک شرکت کوچکتر احتملا به سوی رقابت قیمتی نمیرود.
برخی مطالعاتتان بر مجاورت تمرکز دارند و این که تأثیرات داشتن یک رقیب بزرگ وقتی بیشتر است که این رقیب واقعا نزدیکتان باشد_ مثلا آن سوی خیابان. کسب و کارهای برخط از پژوهش شما چه میتوانند بیاموزند؟
این کمی سختتر است. اما باید سعی کنید با روایت این داستان، بر موقعیت رقابتیتان تأکید بگذارید. شما همیشه میخواهید داستانی از توسریخوریتان بگویید. توسریخوری اساس این داستان است. شما باید بیشترین بهره را از کمترین چیزها بگیرید و تسلیم نشوید. روایت توسریخوری برای مردم بسیار قانعکننده است. دربارهی همهی واقعیتهایی که تلویزیون نشان میدهد فکر کنید. تقریبا نوعی از این روایت توسریخوری را در آمریکن آیدل میبینید، چون مردم دوستش دارند.
هیچ بحثی نیست که باید محصول خوب و قیمت مناسب داشته باشید. موضوع این است که اگر توسریخورده باشید راه بدون هزینهای برای سودآوری از مشتریان دارید، پس چرا انجاماش ندهید؟
کسب درآمد . افزایش درآمد . آموزش کسب درآمد. خرده فروشی . رقابت . رقیب کسب و کار . کسب و کار . مشتری
شناخت گرایشهای شبکههای اجتماعی برای کسب درآمد
همه از اهمیت و جایگاه شبکه های اجتماعی و پیام رسان ها در عصر دیجیتال و زندگی روزمره مردم آگاه هستیم . شبکه های اجتماعی علاوه بر ایجاد انقلاب در عرصه ارتباطات موجب تحول شگرف در کسب و کار و رونق کسب درآمد آنلاین شده است. بسیاری از شبکه های اجتماعی اعم از اینستاگرام، فیسبوک، توئیتر، گوگل پلاس و لینکدین و یا پیام رسانهای مثل تلگرام، لاین و وایبر کسب و کار اینترنتی و بازاریابی اینترنتی را وارد عرصه جدیدی کردند کسب درآمد از این شبکه ها به شیوه های مختلف، میلیاردها دلار درآمد نصیب فعالان اقتصادی عرصه نت کرده است. کسانی که در عرصه بازاریابی فعالیت میکنند به خوبی میدانند که شبکههای اجتماعی به ابزار قدرتمندی برای بازاریابی تبدیل شدهاند. شما بهعنوان یک بازاریاب، گرایشهای شبکههای اجتماعی در سال جدید را چگونه پیشبینی میکنید؟ به طور خلاصه، مهمترین گرایشهای شبکههای اجتماعی عبارتند از:
۱- محتوای ویدئویی (به صورت زنده، ضبط شده و ۳۶۰ درجه)
۲- بازاریابی از طریق افراد بانفوذ
(Influencer Marketing)
۳- باتها (Bots)
کارهای زیادی وجود دارد که میتوانید و باید انجام دهید تا در سال ۲۰۱۷ در حوزه بازاریابی شبکههای اجتماعی به موفقیت دست یابید. مهمترین توصیه کارشناسان به شما این است که «مخاطب خود را درک کنید».تاکتیکها مهماند. آشنایی با محیط شبکههای اجتماعی مهم است. دادهها نیز حائز اهمیتاند. اما اگر واقعا بخواهید با کمک شبکههای اجتماعی، میزان مشارکت مشتریان و بازگشت سرمایه را افزایش دهید، باید این اصل را رعایت کنید: مخاطبان خود را بشناسید و به آنها پاسخگو باشید. این گرایش در بازاریابی سنتی جایگاهی ندارد، اما اگر برای بازاریابی شبکههای اجتماعی را انتخاب کردهاید، باید این اصل را آویزه گوش خود کنید. کارشناسان بازاریابی شرکتهای برتر دنیا، گرایشهای بازاریابی شبکههای اجتماعی در سال ۲۰۱۷ را اینگونه پیشبینی کردهاند:
هایدی بسیک، مدیر بازاریابی محصولات، ادوبی (Adobe)
ویدئو: ارائه محتوا از طریق ویدئو از جهات بسیاری موفقیتآمیز بوده اما مهمترین موفقیت آن در سال ۲۰۱۶ این بود که شبکههایی مثل فیسبوک توانستند رسانههای سنتی را از نظر میزان بازگشت هزینه تبلیغات (ROAS) به چالش بکشند. رویدادهای مهم تلویزیونی به مرور از رونق میافتند و جای خود را به کلیپهای کوتاه اینترنتی میدهند. در سال ۲۰۱۷، گرایش مشتریان نسبت به ویدئوها افزایش خواهد یافت و شبکههای اجتماعی، امکان دسترسی آسان به ویدئوها را برای کاربران فراهم خواهند کرد.
اندازهگیری: شبکههای اجتماعی به مهمترین کانال بازاریابی تبدیل شدهاند. پس زمان آن رسیده که تاثیر استفاده از این شبکهها بر بازگشت سرمایه را اندازهگیری کنیم. به این منظور، سازندگان تبلیغات باید علاوه بر استفاده از دادههای سایر کانالها (مثل وبسایتها یا تبلیغات تلویزیونی)، به جمعآوری دادههای مرتبط با شبکههای اجتماعی نیز بپردازند.
کندال برد، مدیر شبکههای اجتماعی
Collegis Education
همزمان با آغاز سال ۲۰۱۷، چند گرایش مهم در عرصه بازاریابی شبکههای اجتماعی در حال گسترش است که مهمترین آنها، ویدئوها هستند. در شبکههایی مثل اینستاگرام و فیسبوک، حالا امکان آپلود ویدئوهای زنده و آنی وجود دارد و بازاریابان میتوانند به شکلی کاملا متفاوت، غیررسمی و «خودمانی» با مخاطبان خود ارتباط برقرار کنند. به این ترتیب، مخاطب احساس میکند که در کنار شماست و هر آنچه تجربه میکنید، با شما تجربه میکند. شما میتوانید با آپلود ویدئوهای زنده، مشتریان را به پشت صحنه کسبوکارتان ببرید. شرکتهایی که در این زمینه خلاقانه عمل کردهاند:
شرکت آرایشی بهداشتی برچباکس و تجربه «زنده از فیسبوک»: این شرکت از طریق ویدئوهای زنده در فیسبوک، بسته محصولات خود را معرفی میکند و نحوه استفاده از آنها را به کاربران نشان میدهد.
وبلاگ غذای اینسپایرلایزد (Inspiralized): مدیر این سایت تبحر خاصی در مدیریت شبکههای اجتماعی دارد و تمرکز اصلیاش، روی علایق فالوورهایش است. او در صفحه اینستاگرام وبلاگش، ویدئوهای کوتاه مربوط به زندگی شخصیاش را به اشتراک میگذارد اما اسنپچت (Snapchat) را به معرفی محصولات و آموزش اختصاص داده است.
لیزا بایر، سخنگو، نویسنده و مشاور «بایرگروپ» در سال ۲۰۱۷
از بازاریابان و برندها انتظار میرود کارهای بیشتری را در مدت زمان کمتری انجام دهند. به نظر من، امسال سال «سندرم استرس شبکههای اجتماعی» است. همه میکوشند از تحولات جا نمانند و با سکوها، تاکتیکها و ابزارهای جدید آشنا شوند. مفاهیم جدید، مثل «واقعیت مجازی» (Virtual Reality)، واقعیت افزوده (Augmented Reality) و واقعیت ترکیبی (Mixed Reality) به سرعت در حال شکل گرفتن هستند و همین، خواب را از چشمان بازاریابان ربوده است.در سال ۲۰۱۷، ایجاد توازن میان زندگی شخصی و فعالیتهای آنلاین باید در اولویت بازاریابان قرار بگیرد. این روزها برندها در دو یا چند شبکه اجتماعی دارای حساب کاربری هستند. مدیریت این حسابها زمانبر است و مسوول مربوطه، گاه مجبور میشود پس از پایان ساعات کاری، همچنان به فعالیت آنلاین خود ادامه دهد. به این ترتیب انرژی او تحلیل میرود و توازن زندگیاش بر هم میخورد. بازاریابان میتوانند با بهرهگیری از سایتهایی مثل بافر (Buffer)، هوتسوت (Hootsuite) یا اسپروت سوشال (Sprout Social) فعالیت خود را در شبکههای اجتماعی مدیریت کنند. مثلا با استفاده از بافر میتوانید ترتیبی بدهید که پستی را که همین حالا در فیسبوک به اشتراک گذاشتهاید، مثلا دو هفته دیگر، ساعت هفت صبح در توییتر به اشتراک گذاشته شود.
محتوای برتر: در سال ۲۰۱۷، محتوا به تنهایی کارساز نیست. برندهایی در عرصه رقابت باقی خواهند ماند که برای تهیه محتوا، روی افراد با استعداد سرمایهگذاری و محتوای خود را به سبکی کاملا ژورنالیستی ارائه کنند.
خلاقیت و جاذبههای بصری:این روزها، برای تولید محتوا نیازی نیست که دورههای تخصصی گرافیک یا تدوین را بگذرانید. اخیرا اپلیکیشنهایی با هدف قدرتمندسازی کسبوکارهای کوچک و افراد غیرمتخصص طراحی شدهاند که با کمک آنها میتوانید به مخاطبان خود محتوایی جذاب ارائه کنید. از جمله این اپلیکیشنها، ادوبی اسپارک است که با کمک آن میتوانید ویدئو بسازید. کانوا (سایت طراحی گرافیک آنلاین) و اپلیکیشن پابلو (اپلیکیشن طراحی گرافیک سایت بافر) نیز دو نمونه دیگر هستند. با رواج این نرمافزارها، جاذبههای بصری وارد فاز جدیدی شدهاند. به عکسها و فیلمهای آرشیوها اکتفا نکنید. برای آن که در این رقابت حرفی برای گفتن داشته باشید، باید دست به کار شوید و خودتان فیلم و عکس طراحی کنید.
جفری کولن، طراح ارتباطات، مایکروسافت
مدیریت ارتباط با مشتری (CRM):مدیریت ارتباط با مشتری از طریق شبکههای اجتماعی، سالهاست که در سازمانها رواج دارد اما حالا به یکی از روشهای بازاریابی تبدیل شده است. اگر ارتباط با مشتریان را به درستی مدیریت کنید، نام شرکت شما بر سر زبانها خواهد افتاد. آنها از شما صحبت خواهند کرد و بدون اینکه از آنها بخواهید، درباره شما تبلیغ خواهند کرد. این همان بازاریابی «دهان به دهان» (Word of Mouth) است. در سال پیش رو، اقتصاد شهرت (Reputation Economics) را دست کم نگیرید. حامیان این ایده معتقدند هر چه شهرت و اعتبار یک شرکت نزد مردم بیشتر باشد، سودآوری سازمان بیشتر است. یکی از ملاکهای مردم برای انتخاب یک محصول، شهرت و اعتبار آن است. بسیاری از شرکتها این حقیقت را نادیده گرفته و نه تنها مشتری جدیدی جلب نکرده، بلکه مشتریان فعلی خود را نیز از دست دادهاند.
ملیسا فاخ، مدیر انجمنهای اجتماعی
Pubcon.com
در سالهای اخیر ارائه خدمات به مشتریان از طریق شبکههای اجتماعی، گسترش چشمگیری داشته و این روند در ۲۰۱۷ نیز ادامه خواهد داشت. این روزها مردم بیشتر فعالیتهای روزمره خود را از طریق موبایلها انجام میدهند و اگر از نحوه خدماترسانی شما ناراضی باشند، اعتراض خود را از طریق موبایلها در شبکههای اجتماعی مطرح میکنند. برای مدیریت این شکایتها:
۱. ساعاتی را به پاسخگویی به کاربران اختصاص دهید. فیسبوک به آپشنی مجهز شده که بهترین زمان پاسخگویی به کاربران را نشان میدهد.
۲. افرادی را برای رسیدگی به سوالات و شکایات آنلاین انتخاب کنید که به هیجانات خود مسلط باشند. ۳. مدیران ارشد سازمان باید توجیه شوند که ارائه خدمات به مشتریان از طریق شبکهها مهم است و نیازمند منابع مالی و انسانی است.
ربکا مورتاگ، بنیانگذار و مدیر ارشد استراتژی، کارنر بلو مارکتینگ
در سال ۲۰۱۷، رقابت بر سر تعداد لایکها، فالوورها و طرفداران کمرنگ خواهد شد و بازاریابان در شبکههای اجتماعی، روی موضوع مهمتری تمرکز خواهند کرد: ارتباط با کاربران آینده شبکههای اجتماعی در گرو ارتباطات است. هرچه ارتباطات طولانیتر باشند، میزان بازگشت سرمایه بیشتر است. فالوور، طرفدار یا کاربری که هرگز با برند شما در ارتباط نبوده، فاقد ارزش است. پایداری برند را میزان سوددهی آن تعیین میکند، نه تعداد مخاطبان در شبکههای اجتماعی. آنچه مهم است این است که بتوانید در قلب و ذهن مخاطبان نفوذ کنید.
قبایل، اجتماعات و جمعیتها: شبکههای اجتماعی دارای یک پتانسیل قدرتمند هستند که اگر آن را کشف کنید، نهتنها میتوانید با مخاطبان خود ارتباط برقرار کنید، بلکه تک تک آنها نیز با یکدیگر در ارتباط خواهند بود.مردم نمیخواهند با کسبوکارها «فقط» مبادله اقتصادی کنند. آنها دوست دارند با «صاحبان» این کسبوکارها در «ارتباط» باشند. یک بار دیگر به صحت این جمله پی میبریم که انسان یک موجود اجتماعی است. نسل آینده شبکههای اجتماعی، میان مشتریان و برندها ارتباطی ایجاد خواهد کرد با شفافیت و قابلیت دسترسی بیشتر. به این ترتیب طرفین احساس میکنند که به یکدیگر تعلق دارند.
جس استایلز، مدیر ارشد بازاریابی در بازارهای نوظهور، Ringier Ag
ایجاد یک چتبات برای توزیع محتوا:شبکههای اجتماعی سنتی، مملو از الگوریتمها و تبلیغات هستند. این روزها، جوانان نسل هزاره و حتی سایر نسلها رویکرد اشتراکگذاری محدود (Narrowcasting) را به اشتراکگذاری کلان (Broadcasting) ترجیح میدهند و مایلند محتوای خود را در گروههای کوچکتر یا حتی در قالب چتهای دو نفره منتقل کنند. یک چت بات (ChatBot) به شما این امکان را میدهد تا پیام خود را شخصیسازی کنید و آن در قالب یک چت دو نفره به مخاطب ارسال کنید. این روش در مورد مخاطبانی کاربرد دارد که نه با ایمیل سر و کار دارند و نه تمایلی به دانلود اپلیکیشنها.
گرایشهای شبکههای اجتماعی در سال جدید از نگاه سایت بافر: سال ۲۰۱۶، سال یکپارچه شدن شبکههای اجتماعی بود. پیش از آنکه اسنپچت، قابلیت مموریز را معرفی کند، بیشتر محتوایی که افراد به اشتراک میگذاشتند، مربوط به همان لحظه بود. اینستاگرام کاملا برعکس بود. قبل از آنکه قابلیت استوری به اینستاگرام اضافه شود، بسیاری از ما تنها عکسهای از قبل آماده شده و به اصطلاح «اتو کشیده» خود را در این محیط به اشتراک میگذاشتیم اما پس از استوری، محتوای اینستاگرام تا حدی شبیه اسنپچت شد. به همین ترتیب، مرز میان شبکههای اجتماعی به مرور محو میشود. مثالهای دیگر در این رابطه: یوتیوب قصد دارد چند «قابلیت اجتماعی» را به سایت خود اضافه کند تا افراد بتوانند عکس و متن به اشتراک بگذارند (درست مثل فیسبوک). فیسبوک در حال آزمایش قابلیت «پیامهای محوشدنی» است (مثل اسنپچت).
فیسبوک و قابلیتهای Marketplace و Masquerade: در اکتبر سال گذشته، فیسبوک با رونمایی از marketplace امکان خرید و فروش را برای کاربران فراهم کرد. این شبکه اجتماعی همچنین با خرید نرمافزار تغییر چهره Masquerade، فیلترهایی را در اختیار کاربران قرار داد تا بتوانند ویدئوهایی شبیه اسنپچت بسازند.
واقعیت افزوده: سال گذشته، اسنپچت و پوکمونگو با بهرهگیری از لنزها و فیلترهای سلفی، توجه بسیاری از مردم دنیا را به تکنولوژی «واقعیت افزوده» معطوف کردند. شما حالا میتوانید یک یا چند آیتم مجازی را به کادر عکس خود اضافه کنید. مثلا هنگام سلفی گرفتن، برای خودتان یک عینک یا کلاهگیس مجازی بگذارید. اما این قابلیت تنها جنبه سرگرمی ندارد. شرکت لوازم خانگی «آیکیا» با طراحی یک اپلیکیشن، از این تکنولوژی به بهترین نحو بهره برده است. فرض کنید به تازگی اسبابکشی کردهاید و قصد دارید لوازم خانگی خود را از آیکیا خریداری کنید. کافی است اپلیکیشن Ikea Catalog را نصب کنید و با انتخاب مبلمان موردنظر خود، از دریچه دوربین گوشی هوشمندتان، ببینید که آیا این مبلمان برای منزل شما مناسب است یا خیر. در واقع شما آیتمها را انتخاب میکنید و این اپلیکیشن، آنها را به صورت مجازی برای شما چیدمان میکند. مارک زوکربرگ نیز در یکی از سخنرانیهای خود به اهمیت این تکنولوژی اشاره کرده است.
اینستاگرام و ابزارهای کسبوکار: اینستاگرام که زیرمجموعه فیسبوک است، در سال ۲۰۱۶ مورد توجه بسیاری از صاحبان کسبوکارها قرار گرفت. اخیرا این اپلیکیشن به چند ابزار مهم کسبوکار مجهز شد. حالا به لطف این ابزارها، صاحبان کسبوکارها میتوانند تجربه بهتری از فعالیت آنلاین خود داشته باشند. از جمله این ابزارها، دکمه تماس است.
با لمس این دکمه شما میتوانید به اطلاعات تماس پیج مربوطه، مثل ایمیل یا شماره تلفن دسترسی پیدا کنید. یکی دیگر از این ابزارها، Promote است. در گذشته کاربران اینستاگرام برای تبلیغات ناچار بودند از اپلیکیشنهای دیگر استفاده کنند اما حالا با کمک Promote میتوانید پس از طی کردن یک فرآیند کوتاه، پستهای خود را به تبلیغات تبدیل کنید. ابزار Insights نیز به شما این امکان را میدهد تا صفحه خود را از نظر آماری آنالیز کنید و به اطلاعاتی مثل میزان مشارکت کاربران، میزان بازدید از وبسایت و سن، جنسیت و موقعیت جغرافیایی کاربران دست پیدا کنید. همچنین در نوامبر سال گذشته، اینستاگرام اعلام کرد که بهزودی قابلیت خرید به این اپلیکیشن اضافه خواهد شد.
کسب درآمد . افزایش پول. پول ساز .Bots . ابزار شبکه اجتماعی. اینستاگرام. بات تلگرام. بازاریابی اینترنتی. شبکه اجتماعی. کسب و کار. واقعیت افزوده
مطالب مشابه بازاریابی و کسب درآمد از شبکه اجتماعی:
آموزش سئو و بهینهسازی سایت در رسانههای اجتماعی
دلیل موفقیت شبکه اجتماعی توییتر Twitter
میزان تلاش در شبکههای اجتماعی برای کسب درآمد
آموزش ایجاد کمپین بازاریابی دیجیتالی کسب درآمد
بازاریابی سنتی تبدیل به بازاریابی دیجیتالی شد و صاحبنظران تیزبین، خیلی سریع دریافتند که این منظر فراخ و گسترده با هزار و یک تیپ مشتری نیاز به ارتشی دیجیتالی دارد. ارتشی که باید در قالب کمپین بازاریابی دیجیتالی ساماندهی شود.
در همین ابتدا به این داستان جالب توجه کنید: دو گروه کاملا داوطلبانه راهی خانههای یکی از مناطق خاص شهر شدند تا کمکهای مردمی برای کودکان کار جمعآوری کنند!
تمام رفتارهای این گروه مشابه هم بود. در یک روز و یک ساعت گامهای مشابهی برداشتند، لباسهای یکسانی پوشیدند و برای شناخت تفاوت ظرافت روح انسان و تاثیر همین ظرافت در کلام خودشان روی ذهن مردم، راهی شدند.
در این دو گروه تنها یک تفاوت دیده میشد: پایان کلام! در شیوه پایان کلام این دو گروه تفاوتی کاملا جزئی و ظاهرا قابل چشم پوشی، دیده میشد!
اولین گروه درخواست خود را به این شکل مطرح کرده بود: مایل به کمک کردن به نفع کودکان کار هستید؟ گروه دوم که توانسته بود کمکهای بیشتری جمعآوری کند با این جمله درخواست کمک کرده بود: مایل به کمک کردن به نفع کودکان کار هر چند اندک هستید؟
این تفاوت جزئی اما قابل توجه در شکلدهی به اذهان بخشی از ماهیت گمشده کمپین بازاریابی دیجیتالی، یعنی محتوا است که هنوز خیلیها با آن غریبه هستند.
تا چندی پیش علم بازاریابی کاملا محدود و وابسته به حجم زیادی از اطلاعات و دادههای خسته کننده و جاگیر بود. اما از وقتی که کامپیوتر و موبایلی شدن، افسار ذهن انسان را به دست گرفت، بازاریابی هم هویت جدیدی یافت.
کمپانیها با سختی زیادی ریسک این نوع بازاریابی را قبول میکنند اما در اغلب موارد دیری نمیپاید که چرخ پیشرفتشان در اجرای هر آنچه برای بازاریابی لازم است، پنچر میشود!
در مطلب امروز کوشیدهایم چالشها و دشواریهای این فرآیند را شناسایی کنیم تا بتوانید کمپین بازاریابی دیجیتالی خود را در ۵۵ قدم ساده بسازید.
شروع کمپین بازاریابی دیجیتالی
ساخت کمپینهای دیجیتالی کشف تازهای نیست؛ زمان زیادی از راهاندازی اولین کمپین در حوزه اینترنت و بخشهای مشابه آن میگذرد.
بازاریاب ابتدا در پناه تیپ شخصیتی و اهداف خود و سپس شناخت کانالهای بازاریابی است که میتواند ارتباط خوبی با مشتریان برقرار کند. تمام این مراحل در این ۵ گام خلاصه شدهاند:
اهداف بازاریابی را مشخص کنید
بازاریابی دیجیتالی اگر توسط یک مدیر خوب و کاربلند مدیریت شود، میتواند در کوتاهمدت نتایج خوبی به دنبال داشته باشد. البته پیش از هر چیز باید اهداف سازنده کمپین بازاریابی دیجیتالی کاملا مشخص و روشن باشد.
همین اهداف هستند که در طول بازاریابی، چراغ راهنمای شما برای شناخت خوب از بد هستند. در تعیین این اهداف باید از بلندپروازی پرهیز کنید. هر کاری که با اهداف رویایی آغاز شود تقریبا در دنیا واقعی دور از دسترس میشود.
همانطور که میدانید مفهوم بازاریابی دیجیتالی خیلی خیلی گستردهتر از بازاریابی سنتی است. در بازاریابی دیجیتالی شما به هر چیزی متوسل میشوید تا برندتان را به دنیا بشناسانید.
حال بازاریابی اپلیکیشن موبایل باشد، کدهای دستوری یا آفلاین باشد یا این که مجبور شوید بابازاریابی در شبکههای اجتماعی خود را معرفی کنید.
اهداف باید کاملا منطقی و شدنی باشند. منبع اهدافتان نیز باید مشخص شود. منبع به شما خواهد گفت آیا دستیابی به این چشمانداز در آینده میسر میشود یا نه.
برای یک طرح عملی نقشه بریزید
کمپین بازاریابی دیجیتالی سرمایه گذاری حیاتی و مهمی برای یک کمپانی به شمار میرود. بنابراین قدم برداشتن در این راه بدون برنامه امکانپذیر نیست.
طراحی یک نقشه باید کامل و بدون وقفه انجام شود؛ طوری که هیچ خلا یا شکافی در آینده احساس نشود. در این راه از موافقان و مخالفان خود کمک بخواهید.
هرگز نباید از چارچوب تعیین شده مطابق با اهدافی که در مرحله قبل مشخص شدهاند، منحرف شوید. همه چیز را بیقید و شرط انجام دهید و برای این که مطابق با نقشه پیش روید بهانه نیاورید!
بازاریابی محتوای اپلیکیشن را که قبلا بدان اشاره کردهایم، به یاد دارید؟ محتوا نه در اپلیکیشن یا شبکه اجتماعی بلکه در جز به جز کمپین بازاریابی اجتماعی حرف اول و آخر را میزند.
این محتوا باید کاملا سنجیده و توسط نقاشی زبردست روی بوم بازار تخلیه شود. محتوا باید کوتاه، قابلفهم و کاربرپسند باشد.
اگر قرار است محتوا به سبک از هر دری سخنی باشد، نویسنده باید درک خوبی از هر مفهوم داشته باشد. چون تا خودش متوجه نشود حتی با بازی کلمات هم نمیتواند کاربر را گول بزند.
اگر خودتان نمیتوانید نویسنده خوبی باشید فردی را استخدام کنید که در این کار تخصص پیدا کرده است.
محتوا فقط متن نیست؛ تصاویر واضح، باکیفیت و با رزولوشن خوب هم جزئی از همان محتوایی هستند که باید به خوبی تحت کنترل شما باشند.
مردم بیش از هر چیز نسبت به محتوای بصری واکنش نشان میدهند و این برداشت از تصاویر است که تفاوت شخصیتی انسانها را نشان میدهد.
طراح انیمیشن و گرافیست را طبق خواستههایتان به خوبی توجیه کنید. اگر برای تولید محتوا یکپارچه و یکدست نیاز به پرداخت هزینه باشد از این کار ترسی نداشته باشید. کار خوب زحمت دارد و هزینه زحمات را هم باید پرداخت.
پیگیر پیشرفت خود باشید
همزمان با قدم به جلو در کمپین بازاریابی دیجیتالی گاهی به پُشت سر نگاه کنید. در هر دوره باید عملکرد خود را نسبت به قبل و با توجه به نتایجی که به دست آمده است بررسی نمایید.
شما برای بازاریابی سرمایه گذاری میکنید؛ گاهی خیلی بیشتر از بودجهای که برای آن در نظر گرفته بودید. اگر همه چیز مطابق با پیش بینیهای صورت گرفته پیش نرفته است باید به دنبال رفع مشکلات باشید.
این نگاه به گذشته است که انسان را برای آینده آماده میکند. دنبالهرو حکایت خود باشید اما بدانید گاهی نیاز است برای این که باقی داستان جذابتر شود؛ برخی از نقاط مهم داستان را مجددا مرور کرد.
بهترین کانال بازاریابی را شناسایی کنید
امروزه کانال و مجاری ارتباطی زیادی وجود دارد که به وسیله آنها میتوان آگاهی کافی را به مردم منتقل نمود. اما قطعا همه این روشها برای کمپین بازاریابی دیجیتالی شما جوابگو نیستند.
به عنوان مثال صرفا چون تبلیغات موبایلی کاربرمحور برای رقیب شما کارآمد بوده است شما هم نباید آن را دنبال کنید. مثلا شاید بهتر باشد از تبلیغات آنلاین فیسبوک استفاده کنید.
بزرگ ترین اشتباهی که اغلب کسب وکارها خصوصا استارتاپها مرتکب میشوند سرمایه گذاری عمده و همزمان روی تک تک این کانالها برای ساخت کمپین بازاریابی دیجیتالی میباشد.
زمانی را صرف شناخت بهترین پلتفرم کنید و بعد از شناسایی آن بیوقفه بازاریابی نمایید. وقتی که میزان تقاضا برای حضور شما افزایش یافت، آنگاه به فکر سایر پلتفرمها و توسعه کار باشید.
به یاد داشته باشید که ساخت کمپین بازاریابی دیجیتالی خصوصا در ابتدا میتواند ناامید کننده باشد. به هر حال این علم پتانسل کافی و بالقوه را برای تولید سودی باورنکردنی دارد؛ به شرط آن که به خوبی مدیریت گردد.
کسب درآمد. افزایش درآمد. digital marketing . بازاریابی دیجیتال. بازاریابی سنتی. ساخت کمپین. کسب و کار. کمپین. کمپین بازاریابی
مطالب مشابه کمپین تبلیغاتی و بازاریابی آنلاین:
اهمیت کمپین تبلیغاتی در کسب و کار اینترنتی
اهداف کمپین تبلیغاتی برای کسب درآمد
اهمیت کمپین تبلیغاتی در کسب درآمد اینترنتی
اهمیت نام تجاری مدیران و موفقیت شرکتها در کسب درآمد
همان طور که در بالا گفته شده است، برندینگ شخصی مدیران، یکی از راههای مهم افزایش ارتباطات مؤثر کسبوکارها و شرکتها با بازار هدف است. برای شناخت بهتر راههای تحقق این فرایند، با ما همراه باشید.
برندینگ اصولی بخش مهمی از موفقیت کسبوکارها است. ما نایک یا اپل را به دلیل نام تجاری معتبر و قوی میشناسیم. هماکنون شرکتها و کسبوکارها در مسیری قرار گرفتهاند که برندینگ شخصی مدیران عالی، راهبرد استراتژیک آنان در توسعه و فروش را مشخص میکند؛ بهطوری که نام تجاری شخصی مدیر همانند نام تجاریِ هر کسبوکار، اهمیت پیدا کرده است. این شاید سادهترین دلیل برای این سؤال باشد که چرا بسیاری از کسبوکارها در فروش خود به شکل مؤثر موفق نیستند؟
مصرفکنندگان و مشتریان تمایل دارند داستانهای شخصی مدیران شرکتها را در مسیر فراز و نشیبهایشان بشنوند و بخوانند؛ به همین خاطر صاحبان کسب و کار در عمل وارد میدان میشوند تا هم تجارت و هم خودشان را گسترش دهند؛ یعنی نام تجاری شخصی خود.
حتماً این سؤال به ذهنتان میآید که یک مدیر چطور باید نام تجاری شخصی قدرتمندی داشته باشد؟
توجه به نکاتی که در ادامه بیان میشود، میتواند ایدههای خوبی برای هر شرکت، کسبوکار یا استارتاپ داشته باشد.
قابل دسترس و مشاهده بودن، یکی از مهمترین آیتمها در ساخت و رشد نام تجاری یک مدیر است، اما سؤال اینجا است که معنای دیده شدن چیست؟ اینکه یک مدیر عکس و یک متن در سایت رسمی شرکتش داشته باشد؟ یا در شبکههای اجتماعی یک حساب اینستاگرام یا یک کانال تلگرام راهاندازی کند؟
یک مدیر نمیتواند در دفتر، پشت رایانه و میز خود مخفی شود و انتظار داشته باشد نام تجاری شخصی خود را معرفی کند و بشناساند. مدیر باید به محیط خارج رفت و آمد کند و دیده شود. صاحب یک کسب و کار باید در یک کنفرانس یا همایش مرتبط با صنعت خود شرکت کند؛ حتی اگر هدف اصلی، شبکهسازی و ارتباط باشد. کسب و کار باید رسانههای خود را به روی عموم مردم باز نگه دارد و اجازه دهد از طرف آنها پیام دریافت کند. هر چقدر یک مدیر قابل دسترستر و قابل مشاهدهتر باشد، نام تجاری قویتری خواهد داشت. در یک کلام، مدیر باید دیده شود و در دسترس باشد.
تمامی موارد بالا کاملاً صحیح است، اما «چگونه دیده شدن» اهمیت فراوانی دارد و این دیده شدن باید با کار کارشناسی و مطالعه و تجربه انجام شود تا بهترین اثربخشی را برای مشتریان و کسب و کار به همراه داشته باشد.
مسئله بعدی، نمایش واقعی مدیران شرکتها در شبکههای اجتماعی است. رسانهها و شبکههای اجتماعی هنوز بهعنوان یک ابزار ۱۰۰ درصدی برای بازاریابی به کار برده نمیشوند. شبکههای اجتماعی بیشتر بهعنوان یک ابزار ترویج و پوششدهنده فعالیتهای مارکتینگ و فروش مفیدند، اما دقت داشته باشید این شبکهها باید بازتابی از واقعیات کسبوکار باشند. مدیر یک مجموعه هم الزاماً باید خود حقیقیاش را ارائه دهد. تصور کنید یک مدیر در یک عکس یا یک ویدئو یا حتی یک یادداشت برای مخاطبان مانند یک رُبات عمل کند؛ به نظرتان چه اتفاقی خواهد افتاد؟ نتیجه، نبود اعتماد به چنین شخصی از طرف مردم است. این کار باعث میشود مردم به عقب رانده یا به سمت رقبای شما کشیده شوند.
مردم و مصرفکنندگان محصولات یا خدمات هر شرکت، عاشق دیدن جنبههای دیگر کسب و کارها هستند. اینکه بهعنوان مثال مدیر یک شرکت آخر هفته به کجا میرود یا چه تفریحاتی میکند، برای بسیاری از مخاطبان و مشتریان قابل توجه و حتی لذتبخش خواهد بود؛ چون مردم با جنبههای انسانیِ مدیر ارتباط بهتری برقرار میکنند تا یک کسب و کار خشک و فاقد روح. مردم علاقه دارند تجربههای یک مدیر را در زندگی بخوانند و یاد بگیرند.
درک صنعتِ مربوط به هر کسب و کار، از مواردی است که یک مدیر باید به آن توجه کند تا بتواند نام تجاری خود را بهتر بسازد و مدیریت کند. یک تجارت زمانی بهدرستی نزد مردم شناخته میشود که خوب اجرایی شود. این موضوع بسیار اهمیت دارد که یک مدیر صنعت خود را در داخل و خارج با حس مشترک بشناسد و با آن ارتباط بگیرد؛ این موضوع یعنی بهروز بودن با همهی روندها و اخبار و تغییرات آن صنعت. وقتی یک مدیر اینگونه به فعالیت بپردازد، در صنعت خود چهره خواهد شد و این موضوع یعنی ارتقاء نام تجاری مدیر و در نتیجه کسب و کار.
بنابراین برندینگ شخصی مدیران در کسب و کارها با چه حجمی از اطلاعات و عملکردها بهطور مستقیم سروکار دارد و این موضوع بیش از پیش، نقش تحلیل و مشاورههای تخصصی را برای حرکت صحیح مدیران روشن میکند.
برندینگ شخصی.برندینگ شخصی مدیر. کسب و کار. نام تجاری.کسب درآمد.
مطالب مشابه مدیران موفق و برندینگ:
ویژگی مدیران خلاق در کسب درآمد
شناخت انواع مشتری در کسب و کار
در حالیکه این دستهبندی انواع مشتری ، یک نقطهی آغاز عالی است، او معتقد است با به کارگیری موارد زیر در تقسیمبندی انواع مشتری ، میتوانید حتی از این هم فراتر بروید:
۱. بیعلاقه
آن ها چیزی که شما فراهم میکنید را نمیخواهند. و این لزوما چیز بدی نیست. شرکتهای موفق روی مشتریهایی متمرکز هستند که خواهان محصولشان هستند، در حالیکه شرکتهای بیتمرکز به همه توجه میکنند. هانسلمن در مصاحبهاش گفت «داشتن تعدادی مشتری بیعلاقه اشکالی ندارد. با تلاش برای تغییر آنها وقتتان را تلف نکنید .»
۲. جداافتاده
شما این مشتریها را بردهاید اما آنها فاقد وفاداری هستند. شما را صرفا یک تامینکنندهی دیگر می بینند که گاهی میتوانید کمکشان کنید. در واقع منطقا خوشحال هستند، اما هیچ خریدی ندارند. او در وبگاه منجمنتایشوز نوشت «نتیجه، ریزش مشتری و مبارزهی دائم برای جذب کسبوکار جدید است. کسبوکارهای مشتریمحور واقعی این مشتریها را شناسایی کرده و سخت تلاش میکنند روابطی را که ایجاد کردهاند، تقویت کنند .»
۳. خوشحال
از انتظارات این مشتریان فراتر رفتهاید، و این امر معمولا از طریق تماس شخصی صورت میگیرد، گرچه در برخی بخشها ممکن است فقط به معنی فراهم کردن به موقع چیزها همراه با یک لبخند باشد. اما شادی میتواند محو شود، حتی زمانیکه تلاش بسیاری را صرف توجه به مشتریها میکنید. انتظارات رشد میکنند و ممکن است نتوانید آنها را برآورده سازید.
۴. وفادار
این دوستان انتظارات بالایی دارند و دائما تجربهای عالی کسب میکنند، بنابراین دلیلی ندارد که جای دیگری بروند. آنها به شرکت شما برمیگردند، بیشتر خرج میکنند و راجع به شما با دیگران صحبت میکنند. نکتهی کلیدی در اینجا تداوم است. باید یک فرهنگ خدمت به مشتری خلق کنید، همانطور که زاپوس، آمازون و اپل این کار را کردهاند.
۵. ناامید
وقتی کارها درست پیش نرود، ممکن است یک مشتری ناراضی گیرتان بیاید. شاید در گذشته خدماتی عالی فراهم میکردهاید اما آن را خراب کردهاید، یا شاید محصولتان با شرکتهای دیگری که با مشتریانتان کار میکنند همتراز نباشد. هانسل شما را تشویق میکند فرایندی ایجاد کنید تا در صورت ظهور ناامیدیشان با آنها مقابله کنید. همانطور که هتلهای ریتزکارلتون به کارکنان حرفهای اجازه میدهد با صرف ۲۰۰۰ دلار یک مشکل را حل کنند. او پیشنهاد میکند برای پیدا کردن این ناامیدی در مشتریها، این سوال را بپرسید: ” آیا کاملا از آنچه انجام میدهیم رضایت دارید؟ ” در صورت راضی نبودن دلیلاش را جویا شوید.
۶. سرخورده
ممکن است مشتریان ناامیدی که مورد توجه قرار نمیدهید آزرده شوند و تجربهشان را به دیگران بگویند، همانطورکه وقتی خطوط هوایی ایالات متحده گیتار دیو کارول موسیقیدان کانادایی را شکستند، او از طریق یک ترانهی پربازدید در یوتیوب، همین کار را کرد. هانسلمن میگوید « به هر قیمتی از به وجود آوردن مشتریان سرخورده پرهیز کنید. هرچه سریعتر با ناامیدی مقابله کنید. و به صورت برخط، در تالارهای گفتگو، یا سایتهای ردهبندی و رسانههای اجتماعی مراقبشان باشید.»اما هانسلمن هشدار میدهد که گاهی چنین مشتریانی آنچنان سرخورده خواهند بود که وقتی برای برگرداندنشان تلاش میکنید، توجهی نمیکنند.
۷. خاموش.
این آدمها در گذشته مشتریان خوبی بودند اما به آرامی کنار رفتهاند. اگر بتوانید به جای فرستادن ابزارهای بازاریابی معینی که احتمالا نادیده خواهند گرفت، گفتمانی با آنها ایجاد کنید، نمایانگر یک فرصت هستند. ممکن است این گروه یک چالش باشد، اما معمولا بهتر است به جای کسب یک مشتری کاملا تازه، آنها را به بازگشت ترغیب کنید.
۸. تخلیهکننده
این مشتریان سودآور نیستند، پول و همچنین زمان و انرژیتان را تخلیه میکنند. همین امر آنها را به گروه مهمی تبدیل میکند که باید تشخیص دهید، اما آقای هانسلمن میگوید تحقیقات انجام شده از سوی کی.ام.پی.جی نشان میدهد که نصف کسبوکارها قادر به شناسایی سودآورترین مشتریان، محصولات یا خدماتشان نیستند. قبل از کنار گذاشتن این گروه، سعی کنید آنها را سودآور کنید. آیا کاری هست که برای آنها انجام میدهید و لزومی به انجامش نیست؟ میتوانید قیمتها را بالا ببرید؟ در غیر این صورت، باید آنها را رها کنید.
۹. رها شده
مادامی که معیارهای مشخصی داشته باشید خلاص شدن از دست مشتریها ایرادی ندارد. برای مثال، به آنها بگویید نمیتوانید سطح خدمات موردنظرشان را با هزینهای که در حال حاضر میپردازند فراهم کنید. از رد کردن مشتریها نهراسید؛ در واقع، از خودتان بپرسید آیا مشتریان تخلیهکنندهی دیگری هم وجود دارند که لازم است رها شوند.
۱۰. ایدهآل . اینها مشتریانی هستند که میخواهید و باید مدام به دنبالشان باشید. یعنی باید تعیین کنید چه کسانی هستند، نیازها و الویتهایشان چیست، چگونه میتوانید آنها را جذب کنید.
آقای هانسلمن نتیجه میگیرد درک کردن این امر که مشتریان ایدهآل – و مشتریان سایر تقسیمبندیها- چه کسانی هستند، چارچوبی برای اقدامات بازاریابیتان فراهم میکند.
مطالب مرتبط با مشتری و کسب درآمد:
بازاریابی تلویحی، نفوذ غیرمستقیم در اعماق ذهن مشتری جهت کسب درآمد
اهمیت جذب مشتری جدید در کسب درآمد
ستون های اصلی یک برنامه موفق تجربه مشتری (CX)
سه استارت آپ موفق در کسب درآمد و جذب مشتری